این اواخر در زندگی یاد گرفتهام که دو روش برای یادگیری داشته باشم، یکی اینکه مطلبی که یادمیگیریم بروم سراغِ شاخ و برگهایش و تا میتوانم آن را توسعه بدهم، و دومی اینکه یکسری از آموزشها را در طول یک بازهی زمانی بلند مدت پیگیری کنم.
اگر یادتان باشد چند ماه قبل کتاب کوچکی از زندگینامهی وینستون چرچیل را در این آدرس خدمت شما معرفی کرده و خلاصهی دستنوشتههایم را هم خدمت شما تقدیم کردم. اکنون بعد از چند ماه، یک فیلم سینمایی خوب از آقای چرچیل به نام «تاریکترین لحظات یا darkest hour» پیدا کرد که مربوط به زمانی میشود که او به عنوان نخست وزیر، قصد تصمیمگیری دربارهی ورود به جنگ با آلمان را دارد..
.
مشاهده کامل فیلم با دوبله فارسی
میتوانید این فیلم را با دوبلهی فارسی مشاهده کنید. اگر علاقمند هستید دیدگاه مرا دربارهی این فیلم بدانید به ادامهی متن مراجعه کنید:.
چرا باید این فیلم را ببینیم؟
همانطوری که بارها گفتهام هر فیلمی را میتوان از زوایای متنوع و مختلفی نگاه کرد و برداشتهای خاص خود را داشت. من در بخش «فیلم درمانی / فیلم تراپی» سایت تلاش میکنم نگاه خاص و ویژهی خودم را به بحث «زمان و زندگی» داشته باشم و به ویژه در دورهی بلند مدت مربی زمان، با دوستانی که کار میکنم کتابها و فیلمهای متنوعی را معرفی میکنم که بتواند در تغییرات نگرشی آنها موثر باشد.
برای دیدن همهی فیلمهای بخشِ فیلم درمانی به همراه معرفی بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران و جهان روی این آدرس کلیک کنید:
فیلم درمانی (فیلم تراپی) مدرسه زمان
رویکرد دیگر من در معرفی این فیلم بحث «زندگینامه» است. همانطوری که میدانید یکی از بخشهای بسیار اصلی آموزشی من و البته مورد علاقه شخصِ خودم، بخش زندگینامهی افراد است. جدای دین، نژاد و تاریخ و جغرافیا ما به زندگینامهی افراد میپردازیم. برای دیدن آرشیو زندگینامههای معرفی شده به بخش «زندگینامه / بیوگرافی» سایت مراجعه کنید.
اینجا هم ما با بخشی از زندگینامهی یکی از افراد موثر (نه خوب یا بد) تاریخ مواجهه هستیم. شناخت بهتر چنین کسانی، میتواند «معنا یا روشِ زیستن» ما را دگرگون کند. ما برای رشد و فهمِ هستی، نیازمندِ فهمِ روشِ فکری و عملی انسانهای موثر هستیم. زندگینامهخوانی یک توصیهی دائمی است برای کسانی که میخواند زندگیِ خودشان را تلف نکنند.
اگر علاقمند بودید سری به کتاب زندگینامه چرچیل در این آدرس بزنید و دستنوشتهی خلاصهی کتابِ مرا هم بخوانید.
نگاه بلند مدت:
تصمیمگیری وینستون در این فیلم مبتنی بر نگاه بلند مدت و دوراندیشی است. او هنگام انتخاب و قبل از هر سخنی، پیامدسنج است. آیندهی تصمیمها و انتخابهایش را در نظر دارد. این یک توانایی و ظرفیتِ روانی بالاست که تقریبا همه ندارند. قرار هم نیست یکشبه به دست بیاوریم، همین که متوجه باشیم در هنگام تصمیمگیری عواقب انتخابها و حتی حرف زدن ما میتواند چه باشد، یک گام بسیار بلند برای رشد شخصی ماست.
پیشنهاد: ویدیوی ۳ دقیقهای با عنوان «با خود عهد میبندم» را با مفهوم پیامدسنج بودن را در این آدرس ببینید. همچنین مجموعهی نوشتهها و فایلهای صوتی با عنوان «نگاه بلند مدت» را از دست ندهید.
توان سیستم سازی و ایجاد فرآیند:
چرچیل به خوبی توانسته بود برای تصمیمِ خودش، سیستمسازی کرده و به اجماع برسد. توانایی که همهی افراد ندارند. بسیار حائز اهمیت است که ما برای تصمیمها و انتخابهایی که داریم بتوانیم با دیگران تعامل داشته باشیم و با مخالفان و موافقان خودمان دائماً گفتگو کنیم. فرآیند اجماعسازی امری بسیار دشوار است. چرچیل در این فیلم نشان میدهد که میتواند با حداقل محبوبیت، با عزمی راسخ چنین کاری را پیش برد.
یکی از کتابهایی که چند وقت گذشته در بخش «کتابخانه زمان» معرفی کردم، کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» بود و یکی از فایلهای صوتی روخوانی از متن کتاب اشاره به ناتوانی عموم ما ایرانیان در سیستمسازی و ایجاد اجماع و فرآیند است که پیشنهاد میکنم آن را بشنوید.
دانلود این فایل صوتی – کلیک کنید
برای شنیدن مابقی فایلهای صوتی این کتاب میتوانید به این آدرس مراجعه کنید.
البته این موضوع را هم فراموش نکنیم که چرچیل به همراه مائو (رهبر چین) و هیتلر و روزولت و استالین و… بزرگترین کشتارگاه تاریخ بشریت را رقم زدند و میلیونها انسان بیگناه را کسته و آواره کردند. وقتی در حال بررسی زندگینامهی این افراد هستیم، باید چنین دستاوردهایی را هم در نظر داشته باشیم.
فکر کردن و مرور دائمی
در این فیلم به خوبی میتوان دید که او اهل فکر کردن است. بداهه رفتار نمیکند. حتی موقعی که پیشنهاد نخستوزیری انگلستان را به او میدهند، او میداند که این انتخاب از سر ناچاری است و گزینهی دیگری وجود ندارد. اما فکر میکند، میپذیرد و راهحلهای خودش را در پیش میگیرد.
او بسیار تمرکز میکرد و بارها و بارها طرحها را مرور و بررسی میکرد. چرچیل توانایی بالایی برای تحلیل از خود نشان میدهد. به شکل دائمی اطلاعات را دریافت میکند و بر اساس آنها، طرحها و ایدههای خود را پیادهسازی میکند.
اندر مزایای نوشتن:
هرچند سخنران خوبی بود اما بسیار مینوشت (یا میخواست که افکارش را مکتوب کنند) و روی آنها بازاندیشی و مرور میکرد و آنگاه سخن میگفت. مکثکردن و با دقت حرف زدن از ویژگیهای اوست.
پیشنهاد دیگرم به شما این است که مجموعهی نوشتهها و مطالب مرا با عنوان «نوشتن، نویسندگی و وبلاگنویسی – چرا و چگونه؟» را نگاهی بیاندازید. مخصوصا این نوشته: فایده و مزیت نوشتن و نویسندگی آنلاین شاید اینها دلیل تاکید من بر مکتوب کردن افکار را برایتان کمی شفافتر کند.
.بحث و گفتگو با همهی طرفین نزاع،
چه موافقان و چه مخالفان: او دائماً در حال گفتگو است. میز مذاکره را ترک نمیکند. از روشِ «ورودِ سایر عوامل به بازی» استفاده کرده و میز بازی را توسعه میبخشد. و باور داشت که باید متحدانی داشت و هواداری آنها در تصمیمگیری را یک اصل میداند.
برند شخصی کاملا مشخص و هویت معلوم:
چرچیل فقط یک اسم نبود، یک هویت کاملا مشخص داشت. همه میدانستند که اگر او بیاید چه کاری خواهد کرد و چه کاری انجام نخواهد داد. داشتن برندشخصی مشخص، نشانهی مرکزدار بودن یک فرد و هویت و شخصیتِ ساخته شدهی اوست. برندشخصی به همین سادگی ساخته نمیشود، زمانبر است. این مسئلهی شفاف بودن شخصیت و عملکرد را در اطرافیانمان اگر بسنجیم به ارزش ِ آن پی خواهیم برد.
وطن دوستی و عشق به کشور:
این از ویژگیهای بسیار شایسته برای کسانی است که میخواهند برای مردم و ملت خودشان کار کنند. طرح نو در اندازند و ایدهای نو برای «منافع ملی و جمعی» اجرایی کنند. این خصیصه را در من در کلاسهای آموزشی خودم نیز تکرار میکنم.
کسانی که بحثِ مدیریت زمان را دنبال میکنند، بهتر است شناختی نسبت به اولویتهای زمانه داشته باشند و اثراتِ تصمیمها و گفتههای خودشان را روی همکاران، همتیمیها و شهروندان و مردم ایران در نظر بگیرند. اگر همهی ما اینگونه بیاندشیم، میتوانیم به صورت جمعی رشد کنیم. رشدی که دهها برابر رشدِ فردی، سرعت و دستاورد خواهد داش..امیدوارم دیدن این فیلم با چنین نگاه بتواند آموزههای نوینی برای فکر کردن بهتر به شما ارائه کند. .
آدرس کوتاه این نوشته:
سلام
این فیلم را هم دیدم خوشحالم این سایت هستم و کوشش میکنم تلاشهای شما را درک کرده و به خودم هم کمک کنم
ممنونم از توجهت بهروز جان. خوشحالم که برات مفید بوده
همه فیلم ها رو با زاویه ای که معرفی کردم نگاه بنداز. فکر کنم خیلی نکته های جالبی برات به یادگار بمونه
سلام
منم امروز به توصیه شما موفق شدم این فیلم رو ببینم.
تمام نکاتی که گفتید کامل بود و چیزی که تو این فیلم توجه من رو جلب کرد ، کابینه ای که تشکیل داد دو نفر از مخالفان خودش و دشمن های خودش را داشت تا از نظرات اونا هم بهره مند شود و در نهایت شبکه سازی انسانی بهش کمک کرد.
جالب بود که مینوشت ، ساعت ها فکر میکرد ، و از همه مهم تر به کلیه مسائل واقف بود ، دشمن خودش هیتلر رو میشناخت و گفت: وقتی سرت تو دهن ببر هست نمیتونی باهاش منطقی حرف بزنی.
سپاس از تو الهه جان
که وقت ارزشمند خودت را برای دیدن این فیلم خرج کردی
و
زمان گذاشتی و این بازخورد خوب را برای من نوشتی.
تو دقیق و خوب فیلم میبینی و من از کلماتی که بکار بردی، متوجه این موضوع شدم. خوشحالم که چنین مخاطبانی دارم.
سلام سجاد
توضیحات جالبت من رو علاقمند کرد که یه وقت بزارم و فیلم رو ببینم. ممنونم ازت.
سلام سعید جان سپاس از توجهت
فقط اینکه قبل از دیدن فیلم, پیشنهاد می کنم سری به زندگینامهاش بزنی و کوتاه و مختصر دربارهاش بخونی..
میتونه در شفاف شدنِ فیلم بهت کمک کنه