دربارهی یادگرفتن سوالات خیلی مهمی را میشود پرسید. چطوری بیشتر و بهتر یادبگیریم و به آموخته ها عمل کنیم؟ سوالاتی دیگر همچون:
- چرا یادگیری و آموخته های ما به رفتار ما تبدیل نمیشود؟
- آیا یادگیری یک مهارت است؟
- چرا هرچی یاد میگیرم، نمیتوانم آنها را عملی کنم؟
- اصول یادگیری درست و کاربردی چیست و تکنیک های آن کدام است؟
- چرا هرچقدر یاد میگیریم باز هم تغییر نمیکنیم؟
این فیلم آموزشی را در پاسخ به این سوالها ضبط کردم. مسئلهای که در کلاسهای آموزشی و مشاورهی خودم بسیار دیدم. کتاب میخونه، کلاسهای مختلف میره و فیلمهای آموزشی میبینه، اما خب تغییری نمیکنه.
قصد دارم در دوازده نکته این دلایل یادگرفتن و عمل نکردن به آموخته را آموزش بدهم.
این فیلم آموزشی رایگان است. میتوانید با دوستان خودتان به اشتراک بگذارید
فیلم آموزشی: چرا یادگیری ما به عمل منتهی نمیشه و کاربردی در زندگی و کارمون نداره؟
فیلم کامل این آموزش در مدت زمان ۲۸ دقیقه را میتوانید همینجا به رایگان مشاهده کنید. سوال اصلی این است که چرا آموزش های خودمان را نمیتوانیم کاربردی کنیم و این آموختهها در زندگی ما تاثیری نمیگذارند. چطوری میشه بهتر یاد گرفت؟ یادگیری اصولی چگونه است؟
این فیلم رایگان در دسترس شما قرار گرفته است و می توانید با دوستان خودتان به اشتراک بگذارید.
این ویدیو در سایت یوتیوب
فایل صوتی این ویدیو
پیشنهاد من این است فیلم بالا را مشاهده کنید. اما اگر به هر دلیلی نمیتوانید ببینید یا علاقمند هستید که فایل صوتی این آموزش را بشنوید یا دانلود کنید، در این بخش برای شما فراهم شده است:
معرفی دورهی رایگان آموزش مدیریت زمان
اگر به آموزش مدیریت زمان علاقمند هستید، پیشنهاد میکنم به آدرس زیر بروید و فایلهای آموزشی بسیار زیادی را به رایگان بخوانید، بشنوید و ببینید:
دورهی آموزشی مدیریت زمان + تکنیکهای آن
محتوای این فیلم آموزشی چیست؟
اگر فیلم را ندیده باشید (یا قبل از دیدن بخواهید از درونمایهی آن اطلاع کسب کنید، این بخش میتواند برای شما مفید و سازنده باشد. امیدوارم کامنتها و نظرات خودتان را بنویسید تا بهتر بتوانم فیلمهای بعدی را ضبط کنم (یا حتی این ویدیو را اصلاح کرده و تغییر دهم).
سوالات مهمی که باعث تولید این فیلم آموزشی شدند
این سوالات باعث شدند من بخواهم این ویدیو را تولید کنم:
- چرا نمیتوانم زمانم را مدیریت کنم؟
- چرا وقتی آموزش میبینم و کتابی میخوانم همچنان در مدیریت زمان خودم ناتوان هستم؟
- چگونه یادگیریهای خودم را به رفتارم تبدیل کنم؟
- یادگیری اصولی و کاربردی، چرا و چگونه؟
صفر) همسو نبودن خواست و میل
این را به عنوان یک زیرساخت اصلی بحث بپذیرید. با شناختِ روانِ آدمی که از سیستم ِ پیچیدهاش ناشی میشود، توانستهایم بین خواست و میل تفاوت قائل شویم.
بحث خواست و میل بر اساس نظریه زروان تنظیم شده است که تقسیمبندی آن را به این صورت در فیلم بالا معرفی کردم:
یک) آموزش ها بی خاصیت و بیفایده است
عدهی بسیاری باور دارند که آموزشهایی که میبینند هیچ فایدهای ندارد. به درد نخور و بلااستفاده است، من هم مثل شما قبول دارم که بین آموزش خوب و حرفهای و آموزش ِ غیرحرفهای فرقهای زیادی وجود دارد اما نمیتوان همواره با این نگاه به صنعت آموزش نگاه کرد که «آموزشها بیخاصیت هستند» اینگونه خودمان را محروم میکنیم.
بعد هم شروع میشود:
- اساتید بلد نیستند آموزش بدهند.
- این آموزشها مال مملکت ما نیست. به درد خارج میخوره
- تو شرکت ما و صنعتِ کاری ما نمیشه اجراییش کرد!
برای این مسئله هم راهحلهایی ارائه کردهام. مثلا دربارهی هنر یادگیری صحبتهایی کردهام و هرم یادگیری معرفی شد.
دو) آموزش که خم رنگ رزی نیست!
بعضیها واقعا فکر میکنند آموزش مثل خم رنگرزی هستش، میان میپرن توش یه آدم جدید میشوند و میروند! به همین سادگی
سه) انباشت اطلاعات
یادگیری برای یادگیری، یعنی ما یاد نمیگیریم که کارمان راه بیافتد. ما فقط اطلاعات را جذب و انباشت میکنیم. نمونهها و مثالهایی در این مورد هم زدم
و یکی از ایرادات انباشت اطلاعات این است که ما ایدههای زیادی که داریم که نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم (یعنی نمیدانیم کدامیک را به کار بگیریم):
چهار) منفی نگری به محتوای آموزش یا اساتید و مدرسان آموزش
این هم داستان غم انگیزی است که واقعا نمیگذارد یکسری از آدمها ، آموزش ببینند و آموزشهای دریافتی را هضم کرده و به کار بگیرند. استاد چقدر گیرش میاد؟ پاسخ این سوال برای برخی از افراد دردآور است! در این مورد هم صحبت کردم.
یا برای مثال این بهانهها:
- آموزشهای بومی نیست و به درد ما نمیخوره. ماله خارجه!
- این ها همش حرفه، توی دنیای واقعی که نمیشه اجراییش کرد!
تلاش کردم به این موضوعات هم بپردازم و پاسخهایی کوتاه ارائه کنم.
پنج) نداشتن تمرین و تکرار آموزش ها
این هم میتوان گفت حلقهی مفقودهی همهی ما در بحث ِ آموزش است: تمرین و تکرار. هم در موردش صحبت کردم و هم یه مثالهایی هم از خودم زدم.
شش) توقع درست و بجایی از «آموزش» نداریم
ایجاد توقعات نابجا و تصورات ِ غلط از توانِ آموزشی و کلاسهای آموزشی باید سرخوردگی ما میشوند. آموزش بسیار جدی است، اما حد و حدودی هم دارد. باید این را برای خودمان شفاف کنیم.
هفت) اشتباه در بکارگیری تکنیک ها و روش ها (نمونه: مدیریت زمان)
این بخش هم با کمی جهتگیری به بحثِ اصلی آموزش من (مدیریت زمان) همراه بود که چرا و چگونه وقتی آموزشهایی را به غلط پیادهسازی میکنیم، میتواند باعث شود که یادگیری ما به رفتار منتهی نشود.
در اینباره و در ادامه من یکی از تکنیکهای بسیار عالی خودم را که به عنوان «چالش فردی» معرفی میکنم، به دوستان پیشنهاد دادم. برای شنیدن فایلهای صوتی و ویدیویی رایگان این بحث اینجا را ببنید
هشت) ناتوانی آموخته شده – مارتین سلیگمن
در این بخش به یکی از دستاوردهای بزرگ روانشناسی به نام درماندگی آموخته شده یا ناتوانی آموخته شده میرسیم، دستاوردی که آقای مارتین سلیگمن آن را صورت بندی کرده است. بسیاری از ما پیش از آنکه بخواهیم آموزشی ببینیم، خودمان را ناتوان فرض میکنیم. چرا؟ چون یک احساس ناتوانی در ما وجود دارد که شاید از دوران کودکی یا مدرسه و یا سابقهی شکستهای قبلی درونمان ایجاد کردهاند.
نه) یادگیری بدون پرسش مرکزی – سوالت چیه؟
این را باید قبل از آموزش دیدن از خودمان بپرسیم. من چرا آموزش میبینم؟ چه چیزی میخواهم؟ هدف من از رفتن به این کلاس یا مطالعهی این کتاب چیست؟ در دنیایی که حجم بسیار زیادی اطلاعات دائما در حال تولید هستند، باید از سوالات را از خودمان بپرسیم و اطلاعات ورودی مغزمان را کنترل کنیم. اینگونه میتوانیم آموزشهای خودمان را جهتدهی کرده و کاربردی کنیم.
ده) عزت نفس
و مراقبت از عزت نفس. هرباری که شکست میخوریم از کیسهی عزت نفس ِ خودمان خرج میکنیم. باید سروسامانی به یادگیری و کاربردی کردنش بدهیم تا عزت نفس ما خدشهدار نشود.
خوشحالم میکنید اگر این محتوای آموزشی را در اختیار سایر دوستان و عزیزانتان قرار دهید.
با مهر سجاد سلیمانی
http://zaman.link/wln
سلام واحترام
بسیار عالی بود تمام مطالب رو نوشتم.
48سالمه
اعتقادم این بود ادم هرکاری بلد باشه بهتر از اینه که بلد نباشه. توتمام رشته سعی کردم ورود کنم از خیاطی وشیرینی پزی و کار با چوب وانواع بافت و…. جدیدا کرمسازی وصابون سازی. ولی هیچوقت ازشون برای کسب درامد استفاده نکردم. ولی کار خودم ودخترام رو راه انداخته
تمرین 7 برنامه ریزی رو سالهاست تجربه کردم
ولی بعضی از کارام نصفه مونده یک قالی نصفه رو دار دارم، یک پته ی نیمه دوز، یک کت برش خورده وندوخته ویک عالم چرم وکریستال وپارچه و…. دست نخورده
خب الان ویدیو اول و دوم رو دیدم خیلی خوب بود، عالی بود یعنی:)
انقدر خوب بود دلم نمیاد بفرستمش برا بقیه😂
ولی بی شوخی جا داره توی اینستاگرام شما هم حتما استوری و منشن بشه تا بقیه هم ازین نکات خوب استفاده کنند.
حالا چندتا سوال پیش میاد:
۱ اون فیلمی که اواسط ویدیو معرفی کردید اسمش چی بود؟ درچه مورده؟
۲ سایت متمم چیست؟
ممنونم ازت هانیه جان
پاسخ سوال اول) فیلم ویپلش که من این رو در بخش فیلم درمانی سایتم به طور کامل معرفی کردم . برای آشنا شدن با این فیلم و دلایل دیدنش میتونی روی این لینک کلیک کنی.
پاسخ سوال دومت هم میشه این لینک
سلام آقای سلیمانی
اگه میشه فایل صوتیش رو هم بذاری خوب میشه
میخوام که توی ماشین گوش بدم تا حسابی الههی ذهنم بشه
با سلام – چشم، فایل صوتیش رو هم اضافه کردم.
مرسی که پیشنهاد دادی، قصدش رو داشتم ولی یادم رفته بود
سجاد جان روشهای به کار گیری دانسته ها رو نگفتی یعنی چه کاری رو چه جوری در چه زمانی ودر چه اندازه ایی انجام بدیم..
این بحث هم خیلی طولانیه و هم اینکه شخصی (خصوصی)،
یعنی هر فردی با توجه به برنامه هایی که داره ، استعدادها و پتانسیل اجراییش متفاوت رفتار میکنه. به همین دلیل نمیشه فرمولی برای «همه» ارائه کرد.
حالا بیشتر فکر کنم بهش. شاید بتونم در آینده بخشهای عمومی رو پیدا کنم که بتونم بهش اشاره کنم.
ممنونم از نکتهی خوبت
بسیار بهتون تبریک میگم که انقدر شیوا و گیرا صحبت میکنید و بسیار تکنیکال از ابزار ارتباطی استفاده میکنید…
بسیار طرفدار مدیریت زمان هستم هرچند که معتقدم که باید از سنین کودکی تمرین بشه( همون تکنیک هایی که خودتونم اشاره میکنید) و این نکته که یکی با ۳بار تمرین یاد میگیره و یکی ۹بار
الان که دارم مینویسم دلم میخواست که حضورا باهاتون صحبت میکردم که یک سری جزئیات رو هم مفصل می گفتم ؛)
البته فکر میکنم یه جاهایی بحث تخصصی و سنگین رو پیش میبردید که شاید همه پسند نباشه
وظیف خطیری رو بر عهده گرفتین چون:
آدمها زندگی میکنن تا جایی که برگه خروجشون از حصر زمان صادر بشه
آرزو میکنم در پناه خدا همیشه خوش و موفق باشد
ارادتمند
بهزاد:)
سلام بهزاد جان، سپاس از «وقت» و «توجهی» که خرج دیدن ِ این فیلم و آموزشها کردی
اینکه شیوهی آموختن و نوع آموختن هرکسی متفاوت از دیگری هست رو کاملا باهات موافقم و واقعا اگر یادم میموند این مطلب رو حتما در یک بند ِ جداگانه بهش اشاره میکردم، اما برای اینکه یادم بمونه، اینجا دستنویس میکنمش:
در واقع باید بیشتر به این بحث می پرداختم.
شاید همین بهانهای بشه که بتونم مابقی ِ صحبتها و دلایل را در آینده ضبط کنم.
تلاش کردم سادهسازی بسیار زیادی انجام بشه و کلیاتی از مفاهیم مورد نظرم رو بیان کنم، امید این دارم که حق مطلب ادا شده باشه.
منم مشتاق دیدار و گپ و گفت با دوستان خوشفکری مثل تو هستم.
با مهر
سجاد
آقا سجاد از اینستا اومدم اینجا و خیلی خوشحال شدم این همه وقت برای آموزش بقیه می گذاری. خیلی خوشم اومد کلی ازت یاد گرفتم.
من امیدوارم با این حرف هایی که از ت شنیدم بتونم یه کاری برای خودم بکنم و از این وضعیتی که تو ش هستم خارج بشم. من هر چی کلاس رفتم و کتاب خوندم یه جای کارم ایراد داشت. نمیدونم چطوری باید این حرف ها رو تو زندگیم و کارم پیاده میکردم.
ممنون از همه ی حرفهات . دمت گرم
ممنونم از ت امیدجان که وقت ارزشمندت رو خرج دیدن این فیلم کردی
دوست دارم بعد از دو سه ماه بیای یه گزارش از موفقیت یا شکستت در این روند به ما بدهی و از تصمیم های جدیدت به ما بگی