در هفتمین گام از عکسهایی که در بخش عکاسی من منتشر میکنم؛ تصمیم گرفتم که چند عکسی که طی روزهای گذشته گرفته ام را اینجا بگذارم. فکر میکنم یک مزیت آن این است که در وقت مخاطب صرفه جویی می شود و می تواند چند عکس را ببیند و از سویی یک ضعف دارد، فرصت فکر کردن و […]
Author Archives: سجاد سلیمانی
. . با یکی از دوستان خوب ورزشکارم بر روی پروژه آموزش آنلاین ورزشی کار می کنیم که قرار است در سایتی مجـزا با نامی مناسب و تیمی حرفه ای شروع به کار نمایند. هم اکنون در حال نظر سنجی از مـردم تهـران، متخصصین هر حوزه مرتبط و سنجش منابع و الزامات اولیه هستیم. چشم انداز […]
دیشب از نوشتن درمانی با پیش زمینه خستگی و بی حوصلگی نوشتم. امروز عصـر در سایت های خبـری، به دنبال نتایج انتخابات و مـرور خبـرهای دیگر بودم. ذهنم کشش لازم برای مرور و مقایسه خبـر را نداشت و متاسف می شدم برای مردمی که فقط این سایت ها را مــرور می کنند و می خوانند و […]
نوشتن درمانی یا نوشتار درمانی چیست؟ چرا با نوشتن آرام میشویم؟ آیا نوشتن میتواند برای ما آرامش و احساس خوب ایجاد کند؟ نویسندگی چگونه به ما کمک میکند؟ اینها سوالاتی هستند که تلاش کردهام در متن پاسخی به آنها بدهم. این نوشته خاصیت درمانی دارد برای این روزهایم. بی ساختار و بی سر و ته! […]
با آنکه مهندسی کامپیوتر خوانده ام، اما خودم را مهندس نمی دانم و امروز را هم بی ارتباط به خود می دانم. هرچند پیامک هایی برای تبـریک «روز مهندس» دریافت کردم. واقعا چه کسی را باید مهندس بدانیم؟ مهندس چه ویژگیهایی دارد؟ یک خاطره: چند روز قبل با خانمی که حقوق دانشگاه تهران می خواند، […]
جلوی باجه ایستاد، آرام و با لبخند. پرسیدم کاری داری؟ گفت: مشتـری را راه بیاندازید من صبر میکنم. چند دقیقه بعد نشست جلوی صندلی باجه و با معرفی خودش به عنوان فروشنده کتاب گفت: کتابهایی را همراه خود دارم که اگر تمایل داشته باشید، نشان تان بدهم. در آن لحظه به هیچ عنوان از دلم […]
چگونه میتوانیم با مشتریان خود به خوبی رفتار کنیم. به ویژه مشتریان عصبانی و خشمگین که حسابی خود را حق به جانب میدانند؟ یک کارمند چه روشی برای برخورد انتخاب کند خوب است؟ نکته: یک زمانی من کارمند موسسه اعتباری ثامن و سپس بانک انصار بودم که بعدها بدلیل تمرکز روی معلمی و آموزش استعفا دادم […]
امشب دیدن این ترانه اشک هایم را جاری کرد. دختری سوری که برای سوریه می خواند. با اشک هایش اشک ریختم و برای صلح دعا کردم. برای روزهای خوبی که همه ما، حق بهره مند شدن از آن را داریم. فیلم (ویدیوی) این ترانه می توانید در اینجا به صورت آنلاین مشاهده کنید: . . […]
امشب نتیجه چند روز فکر کردن و بررسی موضوع «نوشتن به عنوان یک کارمند» به ثمر نشست و عنوان جدیدی برای نوشتن یافتم. مطالب، ایده ها و افکاری در زندگی من هستند که منِ کارمند دائما با آنها دست به گریبانم یا هر روز با آنها مواجه می شوم. دوست دارم و علاقمندم که آنها را […]
برای من هم، مثل اکثــر مردم، ریاضیات علاوه بر اینکه سخت و فــّرار هست و بود (و خواهد بود!) . چرا ریاضیات دشوار و سخت است؟ چرا آن را فراموش میکنیم؟ ریاضیات سخته. کاربردی نیست. اصلا به چه دردی میخوره؟ همه ما شنیدیم که میگن: «این همه فرمول دیفرانسل و حسابان خوندیم، به چه درد ما خورد؟ […]