سجاد سلیمانی آینده فراتر از پیری

آینده فراتر از پیری | چالش عکس دوران پیری | طراحی مسیر زندگی

«چالش پیری» یا خودمانی بگویم: «پیر نشو لعنتی» را دیروز شرکت کردم. در اینستاگرام یک جریانِ جدیدی راه افتاده است و با نرم افزار Face App (فیس اپ) چهره‌ها را پیر می‌کنند و با دوستان خود به اشتراک می‌گذارند. 

موافق یا مخالف این کار بودن را معنادار نمی‌دانم اما انجامش دادم تا تجربه‌ی جالب و شیرین این کار را در خودم بسنجم و بخواهم نکته‌ای را در ذیل آن به مخاطبان و زمان جویان عزیزم بگویم. ابتدا عکسِ دورانِ پیری مرا ببینید بعد برویم سراغِ آن نکته…

سجاد سلیمانی -- دوران پیری
سجاد سلیمانی (چالش پیری)

 .

آینده، تنها پیری نیست

آینده چه خبر است؟ کجاست؟ چگونه می‌رسد؟ انسان همچنان در تلاش برای رسیدن به آینده است، زمانی دلخوشِ نظریه‌ی نسبیت انیشتین بودیم و زمانی در فکر ماشین زمان، اما همچنان آن ابزار مهمی که هزاران سال همراه خودمان داریم، خیال است.

خیالی که ما را به آینده‌های دور و دراز و درست جایی که می‌خواهیم می‌برد. هر جا، با هرکسی که دلمان بخواهد و هر شرایطی که از الان به ذهنمان می‌رسد. گویی یک خط صاف از اکنون تا آینده وجود دارد و ما آن را در خیالِ خودمان بهم وصل می‌کنیم. این خاصیت جانور دوپایِ مغزگنده‌ای به نام انسان است.

در خیال خودمان همه زنده به دوران پیری رسیده‌ایم. سال هستیم، دورانِ خوبی را سپری می‌کنیم و آنچه فکر می‌کنیم امروز برای آسایش و آرامش می‌آورد را در آن دوران خواهیم داشت. این خاصیتِ مغز، امیدآفرین و انگیزه‌بخش است، باعث می‌شود غمِ دورانِ کنونی را نخوریم و به فکر آینده‌ای بهتر از امروز باشیم. (همانطوری که همیشه فکر می‌کنیم گذشته هم بهتر از امروز بوده، گویی ما همیشه در اکنونِ بد و سخت زندگی می‌کنیم.)

من مخالفتی هم با آن ندارم اما به گمانم این روزها که بهتر از هزاران سال قبل، انسان توانسته است خودش را بشناسند بهتر است شیوه‌های دیگری را هم استفاده کنیم. روشی که بهتر و مفید از خیال‌پردازی ما را منسجم کند و راه رسیدنِ به آن را هموارتر سازد.

.

.

بجز قیافه‌ی پیر، دیگر چه داری؟ کجایی؟

اگر زنده به آینده برسیم، بجز ریخت و چهره‌ای پیر و چروک شده، دیگر چه چیزهایی داریم، ساخته‌ایم و یا بدست آورده‌ایم؟ کجا هستیم (لااقل دوست داریم کجا باشیم؟) چه کارهای بزرگی را در فرصتی که برای زندگی داشته‌ایم به ثمر نشانده‌ایم؟

اگر یادتان باشد در بخش نامه‌ها و پیام‌های سایت، یکبار به دوستی در سالروز تولدش نامه‌ای نوشتم و هدیه کردم و بهترین تقویم جهان = خط سیر ۱۰ ساله را پیشنهاد دادم. یعنی هر سال، به جای جشن گرفتن فقط یک شب یا روز، خطی روی کاغذ بکشد و مسیر ده‌ساله‌ی خودش را ترسیم کند. (اینجا می‌توانید آن را بخوانید)

امروز هم چنین پیشنهادی دارم. جنس پیشنهاد یکی است و امروز می‌خواهم رو به آینده صحبت کنم. آنچه می‌خواهم بگویم می‌تواند تحول آفرین در زندگی فردی ما باشد.

.

.

مسیری پیر شدن را بکش

قرار است «چگونه» عمر خودت را سپری کنی؟ دوست داری در آینده کجا باشی؟ چه کارهایی کرده باشی؟ چه شکلی از هویت (و برند شخصی) را ساخته باشی و دستاوردهای تو چه‌ها باشد؟

پاسخ به این سوال هیچ قطعیتی را ایجاد نمی‌کند. هیچ تضمینی برای تحقق آن وجود ندارد. اما در این دنیای پیچیده و پرآشوبِ ما، می‌تواند حدودی از جهتِ زندگی ما را مشخص کند.

ما انسان‌هایی محدود هستیم، بسیار محدود. منابع اندک و محدودی نیز داریم. توجه، اراده، پول، انرژی، توانِ یادگیری، ارتباط با انسان‌ها و… را که به عنوان منابع انسانی می‌شناسیم، محدود است. هرچه باشد، باز هم محدود است. فقیر و غنی و جوان و پیر و زن و مرد هم ندارد. (هرچند ظرفِ محدودیتِ افراد متفاوت است، اما در یک نگاهِ کلی، همه محدودند).

خیلی ساده اگر بخواهیم بگویم و شما هم خیلی ساده بخواهید انجام بدهید می‌شود تصویری که در زیر برایتان نقاشی کرده‌ام:

آرمان برای زندگی - مسیر پیر شدن و پیری و گذر عمر - برنامه ریزی

.

.

آرمانی برای زیستن، مسیری شفاف‌تر

یکی از آموزه‌های اصلی من در بحث مدیریت زمان، داشتن یک آرمان برای زندگی است. ما در دنیای پرآشوب پیش‌رویمان، میلیون‌ها امکان و اتفاق داریم. باید از «اختیار حداقلی» که داریم، «حداکثر استفاده» را بکنیم و تا آنجایی که می‌شود جهت‌دار زندگی کنیم. نقاشی زشت و خط‌خطی من در بالا، می‌خواهد این را بگوید و بس.

ما باید جهت‌دار زندگی کنیم. پیری، می‌تواند نقطه‌ی شفافی در آینده‌ی ما باید که با تعداد سال‌ها مشخص شده است. آنجا جدای آنکه ما ریخت و قیافه‌ی چروکیده‌ای خواهیم داشت، می‌تواند پاییزِ زندگی برای شمردن جوجه‌هایمان باشد.

صدالبته که من می‌گویم میانِ همه‌ی اولویت‌ها و برنامه‌ها و‌ آرزوهایتان، یک آرمان بزرگ انتخاب کنید. آرمانی که مسیر طی شدنِ زندگی و کارهایی که باید انجام بدهیم یا نباید به سمت‌شان برویم را هم مشخص خواهد کرد. بنویسید و از مزایای داشتن یک چشم انداز لذت ببرید.

من در بالا پیشنهاد داشتن یک آرمان برای سی سال آینده را داده‌ام، اگر امید به زندگی در شما زیاست است، می‌توانید برای نیم قرنِ آینده (پنجاه سال) هم آن را در نظر بگیرید.

.

مطالعه‌ی تکمیلی

راستی اگر شما به چالش و داشتن چالش علاقمند هستید، من یک ایده‌ی فوق‌العاده جذاب برای شما دارم. بهتر است با خودتان چالش داشته باشید و رشد کنید! می‌دانید چگونه؟ می‌توانید فایل‌های صوتی و ویدویی رایگان مرا در بخشی به نام « چالش فردی چیست؟ » دنبال کنید.

برای مطالعه بهتر درباره‌ی داشتن آرمان، پیشنهاد می‌کنم یکی از بهترین ابزارهای مرا درباره‌ی مدیریت زمان که نام آن «قطب نمای زمان» است در این آدرس بخوانید. (حتی اگر شده آن را چاپ کرده و روی دیوار اتاق‌تان نصب کنید.

این مطلب یکی از روزنوشته‌های من است. شما برای خواندن مابقی آن‌ها می‌توانید در بخش روزنو‌شته‌های سایت استفاده کنید.

 

 

آدرس کوتاه این مطلب:

http://zaman.link/piri

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.