قبل از این بگویم چه شد، چه کردم و اکنون در چه «حالی» هستم، شما را دعوت میکنم به مشاهده و خواندن مطلب زیر: .. کافیست کلمه ناامیدی و یا ناامید را در گوگل جستجو کنید، آنچه می بینید را در ذهن بسپارید. . کلمه طوفان فکری را هم مورد توجه قـرار دهید. ما در […]
Author Archives: سجاد سلیمانی
امروز قم بودم. با یکی از دوستان خوبم قرار داشتم. بعد از سه چهار ساعت قدم زدن و گپ زدن و صحبت کردن در مورد همه چی، رسیدیم حرم حضرت معصومه. نشستیم داخل حیاط روی فرش هایی که پهن شده بود. داشتم صحبت می کردم که چشمم تو چشمش افتاد. زل زده بود به ما […]
. عنوان خاصی برایش ندارم. اما خیلی دوست دارم بدانم دقیقا به چه چیزی فکر میکند. شاید هم فکر نمی کند، این کارگر شهرداری، برای رفع خستگی، فقط نگاه می کند! عکسهایی که میگیرم را با عنوان «لحظه نگار» منتشر میکنم. اگر دوست داری سری به آن بزنید.
مقدمه ۰: این نوشته شلخته است! در آینده به بازنویسی آن و تمرکز بر بخش هایی از آن خواهم پرداخت. آنچه پیش روست، نوشته ایست که یکباره تصمیم به نوشتنش گرفتم به این نیت که دیگر بر این خاطره متمرکز نـشوم و به آن اینچنین فکر نـکنم. مقدمه ۱: درس، یادگیری زبان، ورزش، آموزش های […]
نمی خواهم بگویم اگر بند بند شوم، باز هم شریک می خواهم. اما با تمام شکست هایی که در شراکت داشته ام، با همه باختن ها برای شریک و کار تیمی، اما همچنان شیفته شراکت و کار تیمی هستم. تمام همتِ من داشتن شرکا و شریک ِ همسـو، برای رسیدن به آرزوها و اهداف است. […]
قدم زدن در کتابفروشی و ورق زدن کتابهای مختلف، یکی از علایق عجیب من هست که هم احساس ِ آرامش و خوبی پیدا میکنم و هم در لابلای این پرسه زدن های گاه به گاه و طولانی، با موضوعات و مطالبی نو و جدید آشنا می شوم. من اسم باربارا دی.آنجلس (به انگلیسی: Barbara De Angelis […]
راهکاری برای آنکه بتوانیم «آرام و گاه به گاه و مداوم» رشد کنیم!! بخش اول – نسخه ۱ (بدون ویرایش) . مقدمه اول: این مطلب را امروز در وبلاگم منتشر کرده بودم. اما تصمیم گرفتم، از امروز در همین آدرس، نوشته های غیر تجاری خود را هم اضافه کنم. شاید با اسم و نام نوشتن، […]
هیچ چکیدهای موجود نیست زیرااین یک نوشته حفاظت شده است.