برخی رویدادها در زندگی ما، آنچنان تاثیر گذارند که گویی آینده و مسیر دیگری را پس از آن رویداد پیموده ایم، یعنی آنچه می توانستیم و می رفت که باشیم، دیگــر نیستیم. برای من رویدادهای اینچنینی بسیار مختلف بوده و از جنس و موقعیت های متفاوتی هستند. گاهی یک کتاب، گاهی یک استاد، گاهی یک جلسه، گاهی یک دیـدار، و گاهی یک اتفاق. نوشته امشب در موردی استادی است که پس از نوشته ها و دیدگاهایش، من فهم جدید از دنیا کسب کرده ام و مسیر زندگی ام دچار تحولی آرام اما عمیق شده است.
.بر خلاف فرهنگ ِ مطلق گرایی و مطلق خواستن در جامعه ما که یک استاد یک کتاب و مشی سیاسی و یا یک دوست، را بدون اشتباه و مطلقا درست و اصولی می خواهند ( و حتی اجازه اشتباه به او نمی دهند و در صورت اشتباه و کاستی ها، به مرگ زودهنگام و تدریجی محکومش می کنند!!)، من تلاش کـرده ام بدون این تبلیغات و غوغاها پای حرفها و اندیشه ها (به اندازه غقل و فهم و وقتم) بنشینم و از آنها بهـره مند شوم. هرچند استاد و اندیشه مدنظرم در معرض تیرهای ناروای تهمت و دشمنی باشد.
.
.متن اصلی و بهانه امشب برای نوشتن:
سفر بین شهری من زمانی حدود دو ساعت است. به محض نشستن در ماشین گوشی همـراه خودم را درآوردم که فیلمی ببینم یا چیزی بخوانم، کنار دستی من فـورا درهمان اول گفت که : واقعا اعتیاد آوره، همه زندگی ها رو خراب کرده، اجازه نمیده یه دقیقه ازش دور بشیم و…. به همین خاطر گوشی موبایلم رو فروختم! من هم با تعجب گفتم: البته مونده چجوری ازش استفاده کنی. بعد هم مشغول پیدا کردن یه PDF برای خوندن شدم که حداکثر ۲ ساعت دیگه تموم بشه!
.
چرا غرب شناسی؟ تلقی های کهنه و تحولات جدید ، این مقاله دکتر سریع القلم را انتخاب کردم و شروع کردم به خواندن و تا پایان سفـر فقط یکبار متوجه کناری ام شدم که خوابیده بود و به من تکیه کرده بود. و درست وقتی رسیدم به مقصد ۲۳ صفحه به پایان رسید و همه با هم پیاده شدیم.
.
.برای دانلود PDF مقاله روی عکس کلید کنید
.
نوشته دکتر برای سالهای دور است و به تازگی نوشته نشده است، اما «موضوعیت» و «نگاه جامع دکتر» و «راهکاری» که ارائه کرده است، همچنان کاربردی و نو بوده و برای جامعه ( و نگاه فـردی ما) کاراست. قصـد ندارم که با تحلیل و نوشتن شرحی بر این نوشته، مخاطب را دچار خطا کنم. اگر علاقمند بودید فایل اصلی را همین جا می گذارم دانلود کنید و بخوانید. اما آنچه دوست دارم از آن بنویسم، ربط ِ مباحث و نگاه کلان دکتر سریع القلم با زندگی فـردی من است.
.
استاد دکتر سریع القلم، در هر مسئله ای استاد و پزوهشگر باشد اما همه او را با نام توسعه می شناسند. تمام نظریه ها و دغدغه ها و پژوهش هایش هم در باب توسعه است. برای توسعه، دست به دامن عقلانیت می شود و آن را لازمه توسعه جامعه و فـردی می داند.
.
.
در این نوشته ۲۳ صفحه ای، همه تلاش هایش، در قالب نگاهی نو داشتن است، نگاهی جدید به دنیا با تکیه بر آموخته های جدید و نه تجربه های گذشته. این نگاه جدید را لازمه فهم ما از روزگار جدید می داند تا بوسیله آن راهکاری جدید و مناسب برای توسعه بیابیم و بسازیم. به بحـران داخلی افـراد و جامعه اشاره می کند و دعوت به فهم و حل داخلی آن میکند. فهمی که لازمه اش داشتنِ نگاهی عقلانی و منطقی است. میکوشد بگوید که داشتن قـدرت و توان تاثیر گذاری در دنیای امروز (در روابط بین ملت ها) به معنی داشتن ثـروت است. و اینکه اشاره می کند به زیان های عمیق ما از آن جهت که با عینک گذشته در دنیای جدید قدم می زنیم
.
قواعد جدید بازی (و زندگی)، باید آموخته و بکار بسته شوند. استـمرار در عمل کردن و همچنین داشتن برنامه بلندمدت به منظور دستیابی به اهداف را از قواعد جدید بازی در دنیای جدید است. “منافع” اصل ِ ارتباطات بین الملل و تعیین کننده ترین عامل است. پاسخ به روابط و ارتباطات از قهـر و آشتی به مثبت، مثبت و منفی، منفی تغییر کرده است. نزاع همیشگی اگر قرار است همیشه بماند میتوان کیفیت و روش نـزاع را طوری بازی کرد که برنده بوده و منافع حفظ شود.
.
الگو سازی و همچنین ساختارسازی برای یک جامعه که به آرامش رسیده در پی رسیدن به اهداف مشخص است، راهکار ماست. دیگرشناسی همان خودشناسی است یا می توان گفت از خود شناسی شروع می شود. «جبران گذشته» با «جبران دردهای تاریخی گذشته» تفاوت فاحش دارد.
.
اگر ما مشغول ساختن خانه خودمان باشیم، دیگر وقت اضافه برای پرداختن به مشکلات دیگـران نـخواهیم داشت و با پرهیز از کارتراشی های پرهزینه (مادی و زمانی) بیشتر به سازندگی خود خواهیم پرداخت.
.
………………………
برای دانلود متن کامل مقاله
«چرا غرب شناسی؟ تلقی های کهنه و تحولات جدید»
به صورت PDF کلیک کنید
………………….
.
پای استادی سالها نشستن
بزرگان را به یکباره نمی توان شناخت و به زمان کوتاه نمی توان هضمشان کرد. باید زمان برایش سپری کنی و با افکارش زندگی کند و با شندیدن حرفهای مختلف او و خواندن نوشته های متنوع او و پس از دقت فراوان، به یک جمعبندی از وی رسید. برای من دکتر محمود سریع القلم پس از ماه ها آشنایی، تازه قابل هضم و فهم است. امیدوارم فرصتی باشد تا از سایر اساتید و بزرگانی که در زندگی من تاثیر فراوان گذاشته ام، یادی کنم
آموخته های دکتر سریع القلم، برای من حکم دارویی برای «نـرمال سازی» یا «نـرمال بودن» بوده است. برای جوانی با سرپرسودای من و آمال و آرزوهای فراوان، نوشته ها و اندیشه های دکتر ذخیره سالها وقت و انرژی بوده و تسهیل در یافتن مسیری بهتر. باید اعتراف کنم که آموزه های (هرچند اندک و بسیار محدودی که از وی داشته ام) کمک شایانی در انتخاب های کوتاه مدت و بلند مدت زندگی ام داشته است. توصیه های کلان وی در نوشته هایش، قابلیت بومی سازی برای هر فـردی در زندگی شخصی داشته و میتوان از چارچوبهای اصولی مطرح شده برای زندگی فـردی نیز بهره مند شد.
من توانسته ام (به طور محسوسی طی دو سال گذشته) با مطالعات گاه به گاه و تکمیلی در چنین فضایی، یک ساختار و مدل ذهنی برای تصمیم ها و باورها و آینده نگری و استراتژی های خود ترسیم کنم که تفاوت فاحشی با واقعیت های محیط زندگی ام دارد. فکر میکنم آغاز تغییر، آرام شدن و وارد شدن به محیطی جدید باشد. محیطی که می تواند شبها یک ساعت کنار کتابی یا ویدیویی تجربه شود.
.
.
پی نوشت اول:
من همیشه توانسته ام بین مسائل مختلفی که آموخته ام، مکان های مختلفی که سفر کرده ام و تجربه های گوناگونم ارتباطی ایجاد کنم. برای من این مقاله که با ماهیت توسعه و در حوزه روابط بین الملل است، همانقدر آمورنده و کاربردی است که یک کتاب در حوزه «توسعه مهارت های فردی» . کافیست بدون نگاه به اصل مقاله، تنها برداشت های مـرا که با رنگ سرمه ای در متن آورده شده است، مطالعه بفرمایید. اگر شما این برداشت و نگاه را نداشتید بر من ببخشید که وقت شما با خواندن این متن گرفته شد.
من به آرامش و روشی بهتر برای زندگی و توسعه احتیاج داشتم که در نگاه اساتید بزرگواری یافته ام و در ابتـدای راه هستم و امیدوارم بتوانم در این مسیر ضمن ثبات قدم، برای خود و جامعه مفید باشم.
.
پی نوشت دوم:
سایت دکتر محمود سریع القلم که توسط دوستان ایشان مدیریت می شود بعلاوه صفحه دکتر در سایت جامع علوم انسانی (که شامل عموم مقاله های دکتر است) می تواند دو منبع خوب برای مطالعه و آموختن نگاه و باورهای ایشان باشد. توصیه می کنم قبل از مطالعه چند مقاله از ایشان، درباره او قضاوت خوب یا بد نداشته باشید.
.
پی نوشت سوم:
صدالبته برای مخاطبی که در فضای چنین نوشته هایی و دیدگاه هایی تنفس نکرده و آشنا نیست، پیدا کردن استخوان بندی مطلب و فهم و درک آن بسیار دشوار خواهد بود (حتی اگر اصل مقاله ها را هم بخواند) چه رسد به اینکه گزیده نویسی ها و نگاه یک طرفه من به موضوع را بخواهد از آن استنتاج کند. توصیه می کنم اگر به این مباحث علاقمند هستید، حداقل ۵ مقاله از دکتر را که در پی نوشت دوم منابعی معرفی شد، مطالعه نمایید.
پی نوشت چهارم:
لطفا مسائل سیاسی روزمره و جناحی را به این نوشته ربط و پیوند نـدهید، نه در ذهن و نه درباره من و نه در نظرات احتمالی خود در ذیل این مطلب. با تشکر. سجاد سلیمانی (مربی و مدرس مدیریت زمان)
. .برای مطالعه کتابها و مقالههای بیشتر در مورد مدیریت زمان میتوانید به
مراجعه کنید.
.
Pingback: معرفی+فایل صوتی کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار دکتر محمود سریع القلم - سجاد سلیمانی
Pingback: معرفی+خلاصه کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی (رضا شاه و محمدرضا شاه) - دکتر محمود سریع القلم - سجاد سلیمانی
درود
دکتر سریع القلم را از نوشته شما می شناسم و فقط یک بازدید از سایت و عضویت در کانال ایشون رو داشتم و مقاله مورد نظر رو هم نخوندم.
اما با خوندن برداشت هوشمندانه شما از این مقاله روابط بین الملل برای توسعه فردی یادم به یک رفتار بد ایرانی ها افتاد. که گاها هموطنانمون خارج از ایران هم هنوز با این رفتار باعث آزار دیگران می شوند. این که نسبت به دیگران بخل و حسد داریم . موفقیتشون رو نمیخوایم ببینیم و کنارشون که هستیم خیلی محبت داریم اما فقط ظاهری …. این دورویی همه زوایای زندگیمون رو تحت تاثیر قرار داده از اجتماعی و کاری و خونوادگی … با دوستانم که دربارش صحبت میکردیم به این نتیجه رسیدیم فقط خودمون مقصر نیستیم معلم و مدرسه و دانشگاه و …. کلا فرهنگ عمومی ما مقصره… ما هیچ وقت خودمون نیستیم برای همین همیشه نگاهمون به دیگران و داشته هاشونه …….. البته این برای همه صادق نیست ولی درصد بالایی از ما این شکلی بزرگ شدیم . یک خود سانسوری بزرگ حالا اگر زرنگ بودیم از این نقاب استفاده کردیم اگرم نه شدیم خانم باجی هایی که دکتر شریعتی هم تو یکی از کتابهاش بهش اشاره کرده … مغزمون همونه اما با ابزارای پیشرفته تری تجهیز شده و این ابزارها همان چاقو در دست مسته…
امیدوارم واقعا روزی خونواده های ما، مدارس ما، جامعه ما به فرزندانمون خودباوری و خود بودن رو بیاموزند اونوقت مطمینا بچه هامون یاد می گیرن پی هدف باشند نه این که با هر “نه” ای شخصی برخورد کنند و دنبال عتاب و عقده گردونی باشند . اخه نسل من همش شنیده مرگ بر ….. و با این که خیلی وقتا بی اعتقاد بوده اما برای امتیاز فلان اداره دولتی یا فلان هیئت علمی یا …. همصدا شده .
تو این شرایطی که دهه 60 ایها و 70ایها تشکیل خونواده میدن و نسل بعدی داره کم کم شکل می گیره . ما هنوز قواعد بازی رو بلد نیستیم، تمرین نکردیم، برای هدفای بلند مدت به کار نبردیم .امید وارم اونقدر وقت باشه که بتونیم این امتحان رو بدیم وامیدوارم بچه های ما بشن همونایی که شما فرمودین ….آدم هایی با آرامش در پی اهداف مشخص و مشغول ساختن خانه برای خود و خدمت به جامعه….
امیدوارم تراوشات ذهنیم که بدون نظم ساختاری هست خیلی بدون نظم معنایی نباشد.
با تشکر
سلام نیروانا عزیز
موردی که شما اشاره کردید دقیقا یکی از مشکلات پیچیده و نهادینه شده ماهاست. راه بسیار درازی هم برای ریشه کردن حــسد داریم که امیدوارم توسعه جامعه، این ارمغان رو به همراه داشته باشه.
در پایان هم لازم می دونم به بحث نرمال بودن اشاره کنم، مفاهیمی که به تازگی در زندگی ام آموخته ام. حلقه مفقوده هم نسلان من و شما که باید به سرعت به سمت تطبیق خود با واقعیت ها FACT برویم تا بیش از این از خاسران و ضرر کنندگان نباشیم.