چند ماهی از ننوشتن من در سایت میگذرد. انتخابهای بزرگ و تغییرمسیرهای بزرگی در زندگی داشتهام، از ازدواج تا استعفا از بانک و رها کردن تدریس مدیریت زمان و… این روزها هم شغل واسطهگری را انتخاب کردهام و تا لحظه نوشتن این متن، رضایت بالایی از زیستن و کارهایم دارم.
خواستم به صورت کوتاه دربارهی ننوشتن چند خطی بنویسم!
اگر سایت را مرور کرده باشید یا از خوانندگان آن باشید میبینید که من یک دسته نوشته با عنوان «مزایا و فواید نوشتن – وبلاگنویسی و نویسندگی» دارم که دلایل خاص خودم را برای نوشتن روزانه ارائه کردهام. امروز پس از ماهها تجربه میخواهم نکات جدیدی که امروز آنها را آموختهام اینجا ثبت کنم.
یک هشدار قبل از مطالعه
هشدار: این هشدار را به شما خواننده گرامی میدهم. اگر متن را برای کسانی مینویسم که اهل نوشتن/وبلاگنویسی دائمی/تولید محتوا در شبکههای اجتماعی هستند وگرنه کسی که اهل نوشتن نیست (وبلاگی ندارد و متنهای تولیدی خودش را منتشر نمیکند) به هیچ وجه مخاطب این مطلب نیست. درواقع شما اگر اهل نوشتن نیستید، پیشنهاد میکنم این مطلب مرا مزایا و فواید نوشتن یا حتی این مطلب که نویسندگی آنلاین را ازکجا شروع کنیم.
ننوشتن هم تمرین بزرگی است
ننوشتن و پرهیز از انتشار افکار و ایدههای ذهنی تمرین بزرگی است. کسی که بتواند این کار را انجام دهد، تجربهی عمیقی را کسب خواهد کرد.
در واقع برای کسی که عادت به نوشتن و منتشر کردن نوشتههایش کرده، این سکوت یا اگر بخواهم مفهومیتر برای خوانندهی خاورمیانهای بگویم این «روزهی ننوشتن» میتواند یک عادتشکنی و بهتر اندیشیدن باشد.
من تجربهی بسیار خوبی از بهروزنکردن سایت داشتم (هرچند برای قضاوت نهایی زود است و باید کمی از این روزها بگذرد تا عواقب یا نتایج آن را درک کنم) اما حس امروز من، خوب است و رضایت دارم. به گمانم لذت ِ عادتشکنی از دستاورهای یک عادت بیشتر بود.
همانطوری که بالا هشدار دادم، مخاطب این متن کسانی هستند که اهل نوشتن روزانهاند و افکار و اندیشههایشان را منتشر میکنند. به شما توصیه میکنم این عادت را برای مدتی (مثلا سه ماه یه شش ماه) بشکنید و ننوشتن را تمرین کنید. در این بازهی زمانی، زیستن دیگری را میتوان تجربه کرد. رهایی از ثبت و رها شدن در لحظهها و چشیدن ِ مزهی خوب ِ فراموش کردن ایدهها و افکار!
شاید کمی جرات برای عادتشکنی پیششرط «ننوشتن» برای اهل ِ قلم باشد.
بجاش چکار کنیم اگر نشد که ننویسیم؟
اگر به هر دلیلی نتوانستید اعتیاد یا عادت یا شهوت ِ نوشتن را کنترل کنید؛ پیشنهاد میکنم بنویسید ولی منتشر نکنید.
یعنی یک فایل Word در آفیس ایجاد کنید، هر زمانی هرچیزی خواستید داخل این فایل بنویسید و آن را با در تاریخ در آخر نوشته ذخیره کنید. دوباره هر زمانی خواستید متنی بنویسید، همان فایل را بازکرده، صفحهای جدید ایجاد کنید و بنویسید (هر چقدر دلتان میخواهد) و در انتها تاریخ بزنید و دوباره ذخیره کنید.
من اسم این کار را «قلم خاموش» گذاشتهام و چندباری انجامش دادهام. نوشتههایی که برای خودتان مینویسید و قرار نیست هیچ وقت منتشر شوند! یا حداقل در یک بازهی زمانی 3 ساله آن را نباید منتشر کنید.
این هم تجربهی جالبی است. امیدوارم تجربهاش کنید.
من هستم، همین دوروبر، به مرور هم سایت را به روز میکنم. لازم دارم پوستاندازی کنم و از قالب ِ شخصیتهای قبلی خودم خارج شوم.
مراقب خودت باش. منتظر خوندن نوشتههات هستم. فکر میکنم این تغییرات اخیر ازت آدم جدیدی ساخته. دوست دارم ببینم این آدم تازه چطور دنیا رو میبینه.