این نوشتهی کوتاه را دربارهی زندگی و انتخابهای ما در زندگی نوشتهام و در تضاد با آن، مرگ تدریجی را مثال زدهام. به گمان من، همهی ما باید این گفتهها و صحبتها را با خودمان داشته باشیم.
دنیای پیشرو، دنیای تغییرات است. چه تغییرات در حد تجهیزات (مثل فروش آنلاین) چه تغییرات در حد ِ فهم ِ نظریهی تکامل و یا سیستمهای پیچیده. باید آمادهاش شد، آمادهی انتخابهای دشوار…
شناخت تفاوت زندگی و روزمرگی
مسیر پیشرو یا همون آینده، برای هیچکسی قطعیت نداره. همهی ما بر اساس احتمالات و 《اطلاعاتی که همین الان داریم》 تصمیم میگیریم و مسیر جدیدی را انتخاب میکنیم.
هیچکس به اندازهی من ترس مسیر را درک نمیکند، حتی اگر همه لبخند مرا ببینند.
هیچکس آرامش و خوشحالی مرا درک نخواهد کرد، حتی اگر همه عرق روی پیشانی، اشک یا ترس مرا دیده باشند.
زندگی، همین انتخابهاست.
اگر ریسک نمیکنی، عاشق نمیشوی، نمیترسی، گریه نمیکنی، خرکی کار نمیکنی و دنیای جدید را درک و لمس نمیکنی، اسم زیستن تو زندگی نیست، «مرگ تدریجی» نامی شایستهتر است.
به همهی لحظههایی که قسم که تنها و بیکس بودم، بیپول و ناامید شدم، خیانت دیدم و باختم… به همهی اینها سوگند 《شیرینی زندگی》 همین لحظهها بود و بس.
و من الان هم، با این انتخابهایم، مشغول زندگیام.
برای خواندن روزنوشتههای بیشتری از من اینجا را کلیک کنید.