سلام به همه شما عزیزان که در قلب کسبوکارهای خانوادگی ایران، در حال ساختن آینده هستید! من سجاد سلیمانی هستم به عنوان یک مشاور و مدرس کسبوکار، علاقمند به راه اندازی کسب و کار خانوادگی موفق در ایران هستم و همواره در جستجوی بهترین تجربیات و الگوهای جهانی تا به شما کمک کنم میراثی پایدار و موفق بسازید.
اخیراً فرصتی دست داد تا گفتگوی بسیار ارزشمندی را با دیو رمزی، مدیرعامل Ramsey Solutions و نویسنده کتاب EntreLeadership، و فرزندش دانیل رمزی، در پادکست EntreLeadership مرور کنم.
این گفتگو سرشار از بینشهای عمیق و کاربردی در مورد اداره و انتقال موفقیتآمیز کسبوکارهای خانوادگی بود و من قصد دارم خلاصهای جامع و کامل از این تجربیات را با شما به اشتراک بگذارم.

کسبوکار خانوادگی: فرصت یا چالش؟
دیو رمزی در ابتدای صحبتهایش به نکتهای بسیار مهم اشاره میکند:
“خانواده و کسبوکار، دو کلمهای که وقتی کنار هم قرار میگیرند، میتوانند خطرناک باشند، تقریباً مانند کلیسا و دولت”.
او توضیح میدهد که اداره یک کسبوکار کوچک به خودی خود دشوار است، اما وقتی خانواده به این ترکیب اضافه میشود، چالشها به مراتب بیشتر میشوند. واقعیت این است که اکثریت کسبوکارهای آمریکایی توسط خانوادهها اداره یا کنترل میشوند، و این وضعیت در بسیاری از نقاط جهان، از جمله ایران، نیز صدق میکند.
دیو رمزی معتقد است که کسبوکار خانوادگی میتواند یک نعمت بزرگ و غنی باشد، چرا که به شما امکان میدهد چیزی را که دوست دارید، با عزیزانتان به اشتراک بگذارید.
اما در عین حال، میتواند به آشفتگی و بینظمی مطلق نیز تبدیل شود. مشکل اصلی اینجاست که عملکرد یک کسبوکار خانوادگی به همان اندازه کارآمد است که خود خانواده کارآمد باشد. اگر خانوادهای دچار مشکلات و اختلالات باشد، ورود به کسبوکار نه تنها این مشکلات را حل نمیکند، بلکه آنها را بزرگتر و نمایانتر میسازد. بنابراین، اولین قدم برای موفقیت، داشتن یک بنیان خانوادگی سالم و مستحکم است.
سه مرحله کلیدی در مسیر راه اندازی کسبوکار خانوادگی موفق
دیو رمزی مراحل یک کسبوکار خانوادگی را به سه فاز اصلی تقسیم میکند: قبل از ورود به کسبوکار، حین اداره آن، و مرحله پس از آن یا انتقال به نسل بعدی. بیایید این مراحل را با جزئیات بررسی کنیم:
۱. مرحله اول: قبل از ورود به کسبوکار – آمادهسازی و “دعوت” الهی
موفقیت در کسبوکار خانوادگی از لحظهای آغاز میشود که حتی فکر ورود به آن به ذهن نمیرسد؛ یعنی از زمان تولد فرزندان شما.
تربیت فرزندان: برنامه آموزشی نهایی
خانه شما، بهترین برنامه آموزشی برای کارمندان آیندهتان است. شما باید فرزندان خود را به گونهای تربیت کنید که:
- صادق باشند.
- مهارتهای ارتباطی قوی داشته باشند.
- از اخلاق کاری عالی برخوردار باشند. همانطور که دیو رمزی میگوید، “اگر یک نوجوان ۱۶ ساله لوس و از خود راضی دارید، حدس بزنید در ۲۶ سالگی که وارد تیم شما میشود، چه خواهد بود؟ یک بزرگسال لوس و از خود راضی”. رفتار آنها در خانه، الگوی رفتارشان در هر محیط کاری، از جمله کسبوکار خانوادگی شما، خواهد بود.
“دعوت” درونی: انتخاب و نه اجبار
یکی از بزرگترین اشتباهات، اجبار فرزندان به پیوستن به کسبوکار خانوادگی است. دیو رمزی و همسرش، شارون، به فرزندان خود گفتند که “به رمزی نیایید، مگر اینکه خدا شما را صدا بزند”.
او معتقد است که اگر کسی صرفاً به دلیل راحتی، سهولت یا فقط برای ابراز وفاداری به پدرش وارد کار شود، این پایداری نخواهد داشت.
یک حس “دعوت” الهی یا رسالت در زندگی برای انجام آن کار، کلید موفقیت پایدار است. این مفهوم به معنای داشتن یک اشتیاق عمیق، استعداد ذاتی و هدفمندی درونی برای کاری است که انجام میدهید.
نمونههایی از خانواده رمزی:
- راشل (دختر دیو):
از ۱۶ سالگی روی صحنه کتابهای کودکان میفروخت. او یک ارتباطگر طبیعی بود و از همان ابتدا مشخص بود که استعداد حضور در صحنه و میکروفون را دارد. او تحصیلاتش را در رشته ارتباطات ادامه داد و از همان سالها، اطمینان ۹۰ درصدی وجود داشت که روزی به عنوان یک سخنران به شرکت خواهد پیوست. - دنیس (دختر بزرگتر دیو):
او روحیهای خدماتی و دلی بزرگ داشت. پس از فارغالتحصیلی، برای یک سازمان غیرانتفاعی کار کرد و هیچ علاقهای به پیوستن به کسبوکار پدرش نداشت. سالها بعد، زمانی که دیو در حال راهاندازی یک بنیاد خیریه خانوادگی بود، به دنیس پیشنهاد مدیریت آن را داد. دنیس در ابتدا قبول نکرد و پس از یک سال و نیم، وقتی احساس کرد از کار قبلیاش “رهایی” یافته و برای این کار “فراخوانده” شده، به بنیاد پیوست. هیچ فشاری از سوی پدر و مادر برای پیوستن او وجود نداشت. - دانیل (پسر دیو):
دانیل از کودکی مجذوب کارهای پدرش بود و دوست داشت در جزئیات کار و تصمیمگیریهای او سهیم باشد. دیو او را تشویق کرد تا “دعوت” و هدف شخصی خود را از خداوند بجوید. دانیل در ابتدا آمادگی روحی برای پذیرش وزن مسئولیتهای آتی را نداشت و بر بهترین بودن در نقش فروشندگی خود متمرکز بود. او به تدریج با کسب تجربه و افزایش اعتماد به نفس، مسئولیتهای بزرگتر را پذیرفت.
رویکرد “دستهای باز”: انعطافپذیری در برنامهریزی
دیو رمزی بر این باور است که والدین باید برنامههای خود را با “دستهای باز” دنبال کنند. یعنی نباید به برنامههایی که برای فرزندانشان دارند، به شدت بچسبند.
در واقع، باید به جای اینکه سعی کنند فرزندان را در قالبی که خودشان میخواهند قرار دهند، به استعدادهای ذاتی و گرایشهای طبیعی آنها (نحوهای که “طراحی شدهاند”) توجه کنند و بر اساس آن مسیرشان را هدایت کنند.
سجاد سلیمانی، استراتژیست و مشاور کسب و کار

من سجاد سلیمانی هستم، استراتژیست و مشاور کسب و کار و موسس و میزبان پادکست اکنون. شما یکی از مطالب منتشر شده با هدف آموزش و توانمندسازی کسب و کارهای خانوادگی را مطالعه می کنید.
اگر شما یکی از اعضای کسب و کار خانوادگی هستید و تمایل دارید درباره راه اندازی، رفع مشکلات، توانمندسازی/تداوم و حفظ کسب و کار و همچنین جانشین پروری و انتقال آن به نسل بعدی و سایر مسائل حقوقی و رشد و توسعه آن مشاوره بگیرید، می توانید با من تماس بگیرید
همچنین می توانید از خدمات بیزینس کوچینگ و آموزشهای کارگاهی و کلاسی برای خودتان و اعضای تیم مجموعه نیز استفاده کنید.
۲. مرحله دوم: حین فعالیت – مدیریت روزمره با استانداردهای جهانی
وقتی فرزندان تصمیم گرفتند و احساس “دعوت” کردند تا وارد کسبوکار شوند، مرحله مهم مدیریت روزمره آغاز میشود.
“کلاه کار” و “کلاه خانواده”: جدایی نقشها
یکی از مهمترین نکات، جداسازی صریح نقشهای خانوادگی و کاری است.
- در محیط کار:
نباید یکدیگر را با القاب دوران کودکی یا خانوادگی صدا زد. مثلاً، “راشل یا دانیل رمزی در جلسات شرکت، به جای گفتن ‘بابا میگوید’، میگویند ‘دیو میگوید’ یا ‘من فکر میکنم دیو این کار را انجام میدهد'”. این کار ذهن همه را بازتنظیم میکند که این افراد بزرگسالانی هستند که مسئولیت خود را به دوش میکشند. - داستان “کلاه بابا و کلاه رئیس”:
دیو رمزی به داستانی از هنری کلاود اشاره میکند که یک پدر در یک شرکت تولیدی، پسرش را که عملکرد ضعیفی داشت و با تیم بدرفتاری میکرد، اخراج کرد. پدر کلاه “رئیس” خود را به سر گذاشت و پسرش را اخراج کرد، سپس کلاه “رئیس” را برداشت و کلاه “پدر” را به سر گذاشت و گفت: “پسرم، شنیدم شغلت را از دست دادی، چگونه میتوانم کمکت کنم؟”. این داستان اهمیت جداسازی قاطعانه نقشها را به خوبی نشان میدهد. - در خانه:
دیو رمزی میگوید: “وقتی در خانه هستم، کلاه ‘پاپا دیو’ (بابابزرگ دیو) را به سر میگذارم. در میز شام عید شکرگزاری، در مورد کار صحبت نمیکنیم”. مگر اینکه با اجازه جمع، به طور موقت برای مدت کوتاهی به بحث کاری بپردازند. - تجربه دانیل:
دانیل تأیید میکند که خواهرش راشل شروعکننده این رویکرد بود که پدرشان را در محیط کار “دیو” صدا میکرد. این کار باعث شد او احساس کند “عادی” رفتار میشود و نه “بچه رئیس” و به اعتبار او نزد همکارانش افزود.
نفی خویشاوندیسالاری (Nepotism) و انتظارات بالاتر
تیمهای کاری معمولاً فرض میکنند که اعضای خانواده به دلیل نسبت فامیلی، “لطف” و امتیاز ویژهای دریافت میکنند. برای مقابله با این تصور، دیو رمزی تأکید میکند که:
- با اعضای خانواده دقیقاً مانند سایر کارمندان رفتار کنید، و حتی انتظارات بالاتری داشته باشید.
- “به دلیل اینکه نام شما رمزی است، باید دو برابر سختتر کار کنید و دو برابر بهتر باشید تا حتی مورد احترام قرار بگیرید”.
- اگر اشتباهی هم رخ دهد، ترجیحاً باید کمی در جهت “بیعدالتی جزئی” به ضرر اعضای خانواده باشد تا هیچ کس نتواند ادعا کند که امتیاز گرفتهاند.
- شفافیت: باید به طور علنی به تیم، تأمینکنندگان و مشتریان اعلام کنید که “ما از خویشاوندیسالاری اجتناب میکنیم، انتظار عالی بودن داریم و همه کلاه نقش خود را به سر دارند”.
نقش مناسب برای فرد مناسب
فقط به این دلیل که کسی عضو خانواده شماست، نباید به او شغل یا مقامی داد.
- همخوانی استعداد و مسئولیت:
دیو رمزی با اشاره به جیم کالینز (نویسنده کتاب “از خوب به عالی”) تأکید میکند که “افراد مناسب را سوار اتوبوس کنید، افراد نامناسب را پیاده کنید، و افراد مناسب را در صندلیهای مناسب سوار کنید”. - انتخاب بر اساس توانمندی:
باید مطمئن شوید که استعداد، “دعوت”، مهارتها و آموزشهای فرد با شغل مورد نظر مطابقت دارد. - عواقب نادرست:
قرار دادن فردی بیکفایت در یک نقش، منجر به “درام، سمیشدن محیط، رنجش در میان تیم، عدم کارایی و مشتریان عصبانی” میشود. - نمونه دانیل رمزی:
دانیل نقشهای مختلفی را در شرکت بر عهده گرفته و هر بار ارتقایش توسط سایر اعضای ارشد تیم پیشنهاد شده و نه توسط پدرش. او موقعیت خود را “به دست آورده” است.
گفتگوهای دشوار و اخراج اعضای خانواده
این سختترین بخش است. دیو رمزی توصیه میکند که:
- انتظارات را از ابتدا مشخص کنید:
پیش از استخدام، انتظارات بالا و عدم وجود تبعیض را به صراحت بیان کنید. - مقایسه با سایرین:
از خود بپرسید: “آیا به فرد دیگری اجازه میدادم چنین رفتاری داشته باشد یا در این سطح عملکرد کند؟”. اگر پاسخ منفی است، پس به عضو خانواده نیز نباید اجازه داد. - گفتگوهای سلسلهوار:
این موضوع نباید در یک جلسه حل شود. باید مجموعهای از گفتگوها باشد که با شناسایی مشکل آغاز و سپس با مربیگری و همکاری برای رفع مشکل ادامه یابد. - اقدام نهایی:
اگر مشکل حل نشد، باید به همان شکلی که با هر کارمند دیگری برخورد میکنید، اقدام به قطع همکاری کنید.
احترام (Honor) در مقابل وفاداری (Loyalty)
دانیل رمزی به تمایز ظریف اما حیاتی بین “احترام” و “وفاداری” اشاره میکند. او میگوید:
- “من وظیفه دارم پدر و مادرم و هر کسی که رهبر من است را مورد احترام قرار دهم”.
- نیازی نیست همیشه با تصمیمات مدیرعامل (پدرتان) موافق باشید. ممکن است به لحاظ سبک یا روش انجام کار، اختلاف نظر داشته باشید.
- اما احترام گذاشتن به تصمیمات او در مقابل تیم، حیاتی است، چرا که او در مقام بالاتر قرار دارد. این ذهنیت مانع از ایجاد رنجش و کینه میشود.
مدیریت تعارض
تعارض در کسبوکارهای خانوادگی به دلیل پیوندهای عمیق عاطفی، ده برابر سختتر است.
- محیط کسبوکار:
در محیط کار، نباید تعارضات خانوادگی را وارد کرد. بحث و جدل سالم برای رسیدن به بهترین تصمیم اشکالی ندارد، اما نباید بیاحترامی وجود داشته باشد. - “صدای پدر” ممنوع:
دیو رمزی تأکید میکند که “من نمیتوانم از ‘صدای پدرم’ برای راشل استفاده کنم، و او هم نمیتواند رفتارهای ‘دختر بزرگ بینزاکت’ را داشته باشد”. هر دو باید در چارچوب احترام حرفهای بمانند. شما میتوانید بدون بیاحترامی، مخالفت کنید.
۳. مرحله سوم: برنامهریزی جانشینی – انتقال میراث با درایت
انتقال کسبوکار به نسل بعدی، یکی از حساسترین و مهمترین مراحل است که اغلب به درستی مدیریت نمیش.
انتقال تدریجی: ۱۰ سال برنامه ریزی
- بهترین برنامههای جانشینی، به طور کامل و بسیار تدریجی تنظیم میشوند. دیو رمزی یک دوره ۱۰ ساله را برای این فرآیند توصیه میکند.
- اجتناب از انتقال ناگهانی:
نباید کسبوکار را به طور ناگهانی به نسل بعدی واگذار کرد، همانند کسی که دچار حمله قلبی شده و کلیدها را به فردی که هرگز رانندگی نکرده میدهد. - مانند مسابقه امدادی المپیک:
انتقال باید آنقدر آرام و تدریجی باشد که مشتریان، تامینکنندگان و به ویژه تیم کاری، وقتی خبر رسمی را میشنوند، با خود بگویند: “مگر او قبلاً مدیرعامل نبود؟”. این همانند یک مسابقه دو امدادی المپیک است که دونده عقب باید با همان سرعت دونده جلو حرکت کند تا انتقال چوب به نرمی و نامحسوس انجام شود.
رهایی از کنترل: اصول در مقابل فرآیندها
یکی از بزرگترین موانع در انتقال، این است که بنیانگذار نمیتواند کنترل را رها کند یا انتظار دارد جانشین دقیقاً همان کاری را انجام دهد که او میکرده است.
- اجازه دادن به سبکهای متفاوت:
“اگر انتظار دارید هر کسی که در سازمان شما رهبری میکند، دقیقاً کاری را انجام دهد که شما میکنید، باید به عنوان یک رهبر رشد کنید، زیرا این ناسالم است”. - غیرقابل مذاکره: اصول و “چرایی” کار:
اصول، ارزشهای اصلی، چشمانداز و مأموریت (آنچه که “چرا” کار را انجام میدهید)، هرگز قابل مذاکره نیستند و نسل بعدی باید آنها را بپذیرد. - قابل تغییر: فرآیندها و “چگونگی” کار: اما “چگونگی” انجام کار (فرآیندها)
میتواند و باید با زمان تغییر کند. دیو رمزی مثال میزند که وقتی او کسبوکار را شروع کرد، اینترنت و گوشیهای هوشمند وجود نداشتند. فرآیندها در طول ۳۰ سال به شدت تغییر کردهاند، اما اصول زیربنایی تصمیمگیریها ثابت ماندهاند.
آمادگی مالی و حقوقی
- استقلال مالی بنیانگذار:
بنیانگذار باید از نظر مالی مستقل از کسبوکار باشد (مانند داشتن پسانداز، سرمایهگذاری در ۴۰۱k، املاک اجارهای بدون بدهی). این کار تضمین میکند که کسبوکار تحت فشار مالی قرار نمیگیرد تا از نسل قبلی حمایت کند. - مشاوره حقوقی زودهنگام:
باید ۱۰ تا ۱۲ سال قبل از انتقال، با وکیل مشورت کرد تا برنامهریزیهای مالیاتی و ساختاری انجام شود. - مثال خانواده رمزی:
دیو و شارون از نظر مالی بسیار مستقل هستند و نیازی به درآمد یا دارایی رمزی ندارند. بنابراین، وقتی زمانش برسد، فرزندانشان کسبوکار را “نخواهند خرید” بلکه آن را “دریافت خواهند کرد” تا برای خدا مدیریت کنند.
تعیین تاریخ
- لزوم تعیین تاریخ:
بسیاری از بنیانگذاران هرگز کسبوکار را رها نمیکنند مگر اینکه خودشان را با تعیین یک تاریخ مشخص مجبور به این کار کنند. - عواقب عدم تعیین تاریخ:
عدم تعیین تاریخ میتواند منجر به وضعیتی شود که بنیانگذار ۸۷ ساله، در کنار فرزند ۶۷ سالهاش که کسبوکار را بدون قدرت واقعی اداره میکند، باقی بماند. - انعطافپذیری:
این تاریخ میتواند با توجه به شرایط “چه چیز باید درست باشد” (مانند آمادگی نسل بعدی) انعطافپذیر باشد. اما تصمیم باید گرفته شود و تاریخ مشخص شود.
نقش نسل بعدی در انتقال
- رشد تدریجی:
دانیل رمزی میگوید در ابتدای ورودش، به دلیل وزن احساسی مسئولیت، نمیخواست در مورد نقشهای آینده رهبری صحبت کند و بر نقش فعلی خود تمرکز کرد. او به تدریج با کسب تجربه و اعتماد به نفس، آمادگی پذیرش مسئولیتهای بزرگتر را پیدا کرد. - آمادگی شخصی:
نسل بعدی باید به طور مداوم در حال رشد شخصی باشد، تحت مربیگری قرار گیرد و با تیم رهبری که قرار است در آینده هدایت کند، رابطه بسازد. - رهبری اکتسابی است:
“رهبر شدن یک وضعیت طبیعی نیست؛ یک عمل آگاهانه است”. این شامل مطالعه، حضور در کنفرانسها و تلاش مداوم برای بهبود مهارتهای رهبری است.
سخن پایانی
همانطور که مشاهده کردید، اداره و انتقال یک کسبوکار خانوادگی موفق، مستلزم درایت، صبر، شفافیت و برنامهریزی دقیق در هر سه مرحله است.
این مسیر، پر از چالشهای منحصر به فرد است، اما با پیادهسازی این اصول که از تجربیات رهبران موفق جهانی مانند دیو رمزی به دست آمده است، میتوانید نه تنها این چالشها را مدیریت کنید، بلکه کسبوکاری بسازید که یک میراث پایدار و الهامبخش برای نسلهای آینده باشد.
امیدوارم این گزارش جامع و نکات کلیدی، راهگشای شما در مسیر پربرکت کسبوکارهای خانوادگی باشد. اگر سوالی دارید یا نیاز به مشاوره بیشتر در این زمینه دارید، خوشحال میشوم که با من در ارتباط باشید.
مطالب مرتبط با کسب و کارهای خانوادگی
اگر شما هم یکی از اعضای کسب و کارهای خانوادگی هستید یا مدیریت آن را بر عهده دارید، پیشنهاد میکنم به صفحه اصلی کسب و کارهای خانوادگی مراجعه کنید و نگاهی به مطالب گردآوری شده داشته باشید.
من سجاد سلیمانی هستم، استراتژیست و مدرس و مشاور کسب و کار، یکسری مطالب تخصصی از جمله مقاله / کتاب / فیلم و مستند مرتبط با کسب و کارهای خانوادگی (Family Business) آماده کرده ام که اگر روی دکمه کلیک کنید به همه آنها دسترسی خواهید داشت:
آخرین پست های مرتبط:
- رمزگشایی موفقیت پایدار: راهنمای جامع برای شکوفایی کسب و کارهای خانوادگی در ایران
- فایل PDF کتاب بررسی کسب و کارهای خانوادگی در جهان و دلایل رشد ارزش آنها (زبان فارسی)
- قدرت نهفته زنان در کسب و کار خانوادگی: راهنمایی برای موفقیت پایدار زنان در ایران
- چالشهای کنونی کسب و کارهای خانوادگی – پروفسور جان دیویس
- رازهای کسب و کارهای خانوادگی از نگاه پروفسور جان دیویس
- معرفی و خلاصه کتاب ثروت خانوادگی-حفظ آن در خانواده
- حاکمیت در کسب و کارهای خانوادگی با ساختار چند کسب و کاری
- نقشه راه جان دیویس برای پایداری و رشد: درک کسب و کارهای خانوادگی با دو چارچوب جهانی پیشرو
- راه اندازی کسب و کار خانوادگی موفق
- معرفی 22 کتاب درباره کسب و کارهای خانوادگی (Family Business)
- جانشین پروری برای کسب و کار خانوادگی (راهنمای برنامه ریزی)
آخرین کارگاه های آموزشی مرتبط:
اگر تمایل دارید کارگاهی با این عنوان برای مجموعه یا اعضای خانواده کسب و کاری شما برگزار شود، میتوانید با درخواست آن را در ادامه ثبت کنید: