اگر اهل هرزنامه نویسی و تولید محتوای هجو نباشیم، کمی از متون علمی و دارای چارچوب و با مسئولیت خوانده و دیده باشیم، به خوبی درک خواهیم کرد که نوشتن بسیار دشوار است. و البته برترین مزیت و فایده نوشتن (و نویسندگی آنلاین- وبلاگ نویسی) این است پی می بریم، چقــدر محدود و کم عمق هستیم.
محدود به خاطر حوزه هایی که می توانیم بنویسیم و کم عمق به خاطر نگاه غیرتخصصی و سطحی به همان حوزه های محدودی که داریم. اینجا دربارهی فایده و مزیت نوشتن و وبلاگنویسی مطالبی را بیان میکنم. البته نویسندگی آنلاین و وبلاگ نویسی نیازمند سایت یا سرویس دهنده وبلاگ است که تلاش میکنم به برخی از آنها نیز اشاره کرده و آموزش هایی را بیان کنم.
اگر در سالهای گذشته در وبلاگداری و وبلاگنویسی، بسیار راحتتر مینوشتم و در همه مسائل دلخواه تایپ میکردم، باید اعتراف کنم در این سایت و با نام رسمی خودم (که هویت و رزومهای آنلاین و در دسترس است) این کار اصلا ساده نیست. ترجیح میدهم بنویسم و در آینده ویرایش، تصحیح و تکمیل کنم و حتی اگر شد «تکذیب کنم» یا ردی بر آن بنویسم، اما از نوشتن نمانم. بنابراین من همیشه مینویسم.
.
نوشتن، یک تکـرار معجزه آسا از آموختهها
برای نهادینه کردن آنهاست.
.ابزارهای گوناگون برای نوشتن
شما از ابزارهای مختلفی میتوانید برای نوشتن استفاده کنید. من همیشه یک دفترچه نقاشی و یک خودکار رواننویس همراه خودم دارم و نوشتن را روی آن تمرین میکنم. نوشتن روی کاغذ برای من بسیار لذتبخش است.
اما من در همهی سالهایی که نوشتن روی کاغذ را تمرین میکردم یک وبلاگ هم داشتم و در آن مینوشتم. داشتن یک فایل WORD مخصوص گزارشنویسی روزانه یا نوشتنهای جدی میتواند به بهتر نوشتن شما کمک کند. ابزار نوشتن را جدی بگیرید.
فکر میکنم شما هم میتوانید از چند شیوه برای نوشتن استفاده کنید، چرا که هدف اصلی نوشتن است. اما به شدت توصیه میکنم نوشتن در فضای مجازی را هم جدی بگیرید حتما یک وبسایت یا وبلاگ داشته باشید.
وبسایت شخصی برای خودتان داشته باشید
شما میتوانید از انواع سرویسدهندههای وبلاگی مثلا بلاگ، بلاگفا و پرشینبلاگ و… یا برخی از سرویسهای ویژهی جدیدتری مثل ویرگول (شاید به نوعی تلفیق وبلاگ و شبکهی اجتماعی نویسندگان باشد) برای راهاندازی فوری وبلاگ و محل نوشتههای خود استفاده کنید، و ظرف چند دقیقه وبلاگی برای نوشتن داشته باشید.
در ادامه و چند سال بعد (برای من ۱۰ سال طول کشید) شما میتوانید وبسایت رسمی خود را راهاندازی کنید و نوشتههای خودتان را آنجا منتشر کنید. اینجا یک اتفاق خوب برای شما میافتد و شما یک رشد و جهش خوب را تجربه خواهید کرد. نوشتن با نام و نشان خودتان یک لذت عجیب و البته یک وسواس بهتری دارد.
از شبکههای اجتماعی برای نوشتن استفاده نکنید
از شبکههای اجتماعی برای ارتباطگیری و توسعه روابط استفاده کنید، نه با هدف نوشتن. آنها وسیله و ابزار خوبی برای توزیع محتوا هستند، اما جای مناسبی برای نوشتن نیستند. بسیاری از آنها محدود به گوشی تلفن بوده و فضای بسیار محدودی (تعداد کلمات) برای نوشتن دارند، به همین دلیل شبکههای اجتماعی را برای نوشتن مناسب نمیدانم.
اما اگر هیچ سوادی برای استفاده از وبلاگ یا راهاندازی سایت ندارید، به اندازی روزی ۳۰۰ تا ۵۰۰ کلمه میتوانید به عنوان تمرین در شبکهای مثل فیسبوک یا تلگرام بنویسید و آن را منتشر کنید. این کار را تا زمانی که وبلاگتان راه میافتد ادامه بدهید و بعد از آن میتوانید آن را کنار گذاشته و سایت خود را راهاندازی کنید.
دلیل بسیار مهم دیگر برای استفاده نکردن از شبکههای اجتماعی با هدف ثبت نوشتهها این است که آنها قابلیت جستجو در اینترنت و ایندکس شدن را ندارند. هدف از وبلاگنویسی داشتن طول عمر نوشتههاست که مثلا چند سال بعد هم دیگران بتواند آنها را در اینترنت جستجو کرده و بخوانند اما در شبکههای اجتماعی چنین چیزی تقریبا تا کنون (نوشتن این مطلب) محقق نشده است.با دستهای بسته بنویسید
به اندازهی کافی در این نوشته با عنوان نوشتن با دستهای بسته به آن پرداختهام، مستقیم بروید سراغش تا بدانید من چه محدودیتی برای خودم قائل شدهام. البته برای شروع میتوانید اینگونه رفتار نکنید.
توسعه روابط آنطوری که دلت میخواهد
من آدمهای دور و برم را با وبلاگنویسی عوض کردم. محیط اجتماعی خودم و دوستانِ نزدیک، محل کارم، شغلم و حتی مدل ذهنی خودم را. من قبل از شروع وبلاگنویسی در یک شهر دیگر و یک فرهنگ دیگر زندگی میکردم و امروز در شهری دیگر با شغلی دیگر و فرهنگی دیگر زندگی میکنم. شاید اغراق نکردهام اگر بگویم وبلاگنویسی برای من قالچهی سلیمان بوده و من طیالارض کردهام.
اما طول کشید، سالها زمان برد تا من مثل پروانهای از پیلهی وبلاگنویسی خارج شوم. شما هم میتوانید این راه را همین امروز با شروع وبلاگنویسی تجربه کنید. فقط وصیت و نصیحت من را بشنوید: خسته نشو، حتی شده یک خط بنویس، اما بنویس و برو جلو.
خوبی دیگر وبلاگنویسی این است که شما وقتی نوشتههایتان را منتشر میکنید یک عده آدم همفکر و همدل با شما در گوگل جستجو میکنند و به شما میرسند. به مرور با هم دوست میشوید و سرنخها و کلیدواژههایی را از آنها یاد میگیرد که با یادگیری کریستالی و سپس مرور کریستالی شما منتهی میشود و همین قواعد یادگیری زندگی شما را به کل تغییر میدهد
رفتن دوستان ناباب و آمدن دوستان باب
خیلی خلاصه بگویم، شاید تلخ باشد و خوشمان نیاید، ولی وقتی من در مسیر وبلاگنویسی میافتم آرام آرام در طول زمان، دوستان جدیدی پیدا میکنم و جایگزین دوستان قبلی من خواهند شد. ناباب که اینجا گفتم منظورم خلافکار و ناهنجار نیست، بلکه دوستانی که باب یا دری به سوی آیندهی پیشرویت هستند، من خودم از دایره دوستانی حذف شدم و دایرهی دوستانی را حذف کردم و اکنون اینجا هستم.
برای شما هم اتفاق میافتد. دوستانی را دیگر یادتان نخواهد آمد و به دنبال دوستانی خواهید بود که دوستی با آنها برایتان رویا و آرزویی خواهد بود. البته این را هم بگویم که من موافق دوستیهای حضوری و فیزیکی هستم نه فقط مجازی، شما هم میتوانید به مرور دوستان خوب مجازی و وبلاگنویس خودتان را به دوستان حضوری خود تبدیل کنید، کاری که با بسیاری از دوستان خوبم مجازیام اینکار را کردم. در این صفحه میتوانید برخی از دوستان من را بشناسید.
فکر کردن مکتوب را تجربه میکنم
من با نوشتن فکر میکنم (نوشتن همان فکر کردن است) و معتقدم که این فکر کردن یک تفاوت اساسی با مدلهای دیگر فکر کردن دارد، من مکتوب فکر میکنم، روی کاغذ. همین فکرکردن مکتوب یک هنر فوقالعاده برای داشتن تصمیمات بهتر در زندگی و شناخت عمیقتر خود است.
من هر وقتی که میخواهم یک تصمیم مهمی بگیرم، روی کاغذ مینویسم و یا یک فایل WORD باز میکنم و شروع میکنم به نوشتن و همهی ابعاد مسئله و تصمیم خودم را آنجا به میآورم. وبلاگنویسی اما یک روش فوقالعاده مکتوب فکر کردن است. چرا که شما هر روز افکار و ایدههای خودتان را مینویسید و روزها و ماههای آینده میتوانید آنها را ببینید و تغییرات دلخواه را ایجاد کنید.
جلوی چشمان خودت رشد میکنی
کسی این را میفهمد و دقیقا به جانش مینشیند که سالها وبلاگنویسی کرده باشد و اکنون برود سراغ نوشتههای قدیمی و از ته دل به خودش بخندد و حتی گاهی خجالت بکشد. یک وبلاگنویس جلوی چشمان خودش رشد میکند و قد میکشد. این دستاورد کمی نیست.
حذف غولی به نام تلویزیون
وبلاگنویسی باعث شد من از تلویزیون (رسانهی ملی باشد یا ماهواره) به مرور دور شوم و در هفت سال گذشته کلا تلویزیون در خانه نداشته باشم! شاید باورتان نشود ولی این کار اتفاق افتاده و من از این موضوع بسیار خوشحالم.
من هنگام دیدن تلوزیون یک ارتباط یکطرفه (مونولوگ) دارم و هرچیزی که به من میدهند را باید بپذیرم اما پای اینترنت و وبلاگ ارتباط من دوطرفه (دیالوگ) است، چیزی را که دوست دارم به اندازهای که دلم بخواهد میبینم و میخواهم و در هر لحظه میتوانم آن را تغییر دهم. همین توانمندی برای مخاطب من هم وجود دارد و او هم میتواند پای حرفها و نوشتههای من بنشید یا فورا دکه ضربدر را زده و برود.
فرهنگ نویسا به جای فرهنگ شفاهی
غریب به اتفاق کسانی که به مثل ما به زبان فارسی مینویسم و میخوانیم (بعلاوهی کشورهای دوروبرمان) فرهنگِ شفاهی داریم تا فرهنگ مکتوب. بیشتر اهل حرف زدن هستیم یا نوشتن، بیشتر اهل شنیدن و دیدن هستیم یا خواندن.
یادم میآید یکبار دکتر سریعالقلم که دربارهی توسعهی کشور صحبت میکند، میگفت که در زمان مشروطه ما خواستیم توسعهی سیاسی و مدنی را آغاز کنیم در حالی که ما در ایران دهمیلیونی فقط ده هزار آدم باسواد داشتیم و که آنها هم سواد اکابری داشتند در حالی که در ایتالیا و در کتابخانهی مرکزی آن یک میلیون نسخه کتاب وجود داشته است (آمار کتابها نیازمند بررسی بیشتر است)
به نظر میرسد همچنان که به این خط مینویسیم و میخوانیم، فرهنگ شفاهی ما به شدت حفظ شده و ادامهدار است. خبر خوش اینکه شما که نویسنده این متن هستی میتوانی همین امروز شروع به وبلاگنویسی کنی و راه بلند و دراز کوچ کردن از فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب را آغاز کنی. راهی که یکشبه طی نخواهد شد، اما اولین گام میتواند همین باشد.
مجبوری رشد کنی و بخوانی
هرچقدر هم از خودت بنویسی، مشاهداتت را بگویی یک روزی اینها تمام میشود و تو دیگر حرف جدیدی نداری، به همین دلیل مجبوری که یادبگیری و این راه خوبی برای رشد کردن توست. برای من که اینگونه بوده است.
تو برای نوشتن و نوشتن خوب، نیازمند خواندن هستی، نیازمند سرک کشیدن به وبلاگهای دوستانی که پیدا کردهای و یاد گرفتن از آنها و دوباره آمدن و نوشتن. این یک راهِ خوب برای رشد کردن توست. اما یادت باشد که نوشتن با دستهای بسته که بالا گفتم را فراموش نکنی و البته حرف مفت هم نزنی. در ادامه دربارهی حرف مفت چند خطی برایت نوشتهام.
حرف مفت ممنوع!
اگر وبلاگنویس هستی یادت باشد که زمان مخاطب مهمترین سرمایهای است که در اختیار تو قرار میگیرد و حق نداری آن تلف کنی. پس حرف مفت ممنوع! همیشه کمی فکر کن و بعد بنویس. در نوشتهای با عنوان حرف مفت ممنوع به این موضوع پرداختهام.
هدفمند میشوی و نقشه راه رشد فردی خواهی داشت
همانطوری که گفتم وبلاگنویسی کمک میکند شما ذهن منسجمتری داشته باشی و بهتر از قبل خوب وبد خودت را تشخیص بدهی. برای من که این تصور درست بود. استراتژی برای من انتخاب کردن صرف نیست، من به هنر انتخاب نکردن هم مجهز شدهام، دوستان، منابع، کارها، حرفها، جمعها، افکاری که به من ربطی ندارد آنها را دیگر انتخاب نمیکنم و تا میتوانم از آنها دور میشوم. فکر میکنم برای شما هم این اتفاق خواهد افتاد
دارای نقشه راه خواهی شد، برای آیندهات حدودا میدانی که کجاها به تو ربطی ندارد، همین دانستن باعث میشود به مسیر و کارها و آیندهای که به تو ربط دارد بیشتر بپردازی و به آن توجه کنی. یک پیشنهاد: میتوانی یک ویدیو آموزشی خوب دربارهی هدفمندی با عنوان برای موفق شدن بجای هدف زندگی، ترسهایت را بشناس را از آقای تیم فریس ببینی.رزومه و هویت آنلاین خواهی داشت
برای معرفی شدن یا استخدام شدن دیگر نیازی به ارسال یک برگ فرم نخواهی داشت، کافیست هرکسی هرجای دنیا اسم تو را در فضای مجازی و اینترنت جستجو کند. رزومه آنلاین و دیجیتال شما، هویت فکری و ساختاری فکری و علاقمندی ها و توانمندیهای شما خواهد بود. این یک فرصت بینظیر در طول تاریخ است.
بهتر آن است که هرچه زودتر با هویت رسمی کار خودتان را شروع کنید. من هرکجایی که میروم به عنوان معلم دیگر یک برگه پر نمیکنم، هرکسی بخواهد من را بشناسد میگویم «توی گوگل جستجو کن سجاد سلیمانی؛ به بهترین شکل من را خواهی شناخت». آیا تو این هویت آنلاین را دوست داری؟ آیا به فکر پرسنال برندینگ خود هستی و میدانی که میتوانی یک برندسازی شخصی خوب داشته باشی؟
مجبوری فکرت را هرس کنی
نمیتوانی هر طوری دلت خواست فکر کنی، مجبوری برخی از افکارت را به روز کنی. از منطقهی امن و ناشناخته ماندن بیرون میآیی و وارد فاز رقابت میشوی. یک رقابت جذاب برای رشد کردن و بهتر شدن.
به این جمله فکر کن: دیگر نمیتوانی هر حرفی بزنی یا بنویسی، حتی فحش دادن و نقد کردنت هم درست میشود، حتی نوشتن و فکر کردن و حرف زدن تو هم دچار تحول اساسی میشود. این یک راه فوقالعاده تربیتی است. به آن خوش آمدی.
این همه امکان و ابزار بسیار ارزان و در حد رایگان است
دنیای نوین و تکنولوژی دیجیتال قدرتمندترین ابزارهای روز دنیا را به صورت رایگان (شبکههای اجتماعی و وبلاگها) در اختیار شما قرار میدهد یا با چند هزار تومان (ناقابل) میتوانید یک وبسایت شخصی خوب برای خود بسازید و این فوقالعاده است.
من هر مطلبی که الان بنویسم (مثل همین مطلب) توسط همهی دنیا به صورت فوری قابل رویت است (و اگر مطلب خوبی بنویسم که در رقابت گوگل در صدر نتایج قرار بگیرد) تعداد بسیار بسیار بیشتری از افراد میتوانند آن رابخوانند و فواید و مزایای بالا چند برابر برای من رقم خواهد خورد. قدردان این نعمتهای دنیای مدرن باشیم.
.شما چه دستاوردهایی را میبینید یا برای شما داشته است، برای ما بنویسید.
همهی مطالب مرتبط با دستاوردهای نوشتن و نویسندگی را ببینید
نوشتن و تولید محتوا میتونه بازدید کننده و ترافیک خیلی زیادی رو به سمت سایتتون بکشونه و این کاری هست که سایت ورزش ۳، تبیان، بیتوته و خیلی از سایت های دیگه انجام میدن و اگر بتونید به این سمت برید به طور حتم به یکی از برندهای شخصی تو این زمینه تبدیل میشن
Pingback: نوشتن درمانی! - سجاد سلیمانی
متممی یعنی کارگری رایگان برای شعبانعلی
بروید بنظرم یادداشت فعله گری رو حتما بخونید بد نیست!
تله متمم و شعبانعلی
https://softarch.blog.ir/post/وبلاگ-نویسی-برای-چه-می-نویسم
مرادی جان، یکجوری اطلاعرسانی کردی که انگار یک دستاورد بزرگ علمی داشتی که قراره مسیره بشریت رو تغییر بده.
عزیز من، نقد سعید را من مطالعه کردهام، به نظرم این جرات و سماجت سعید قابل تحسین است و میشود به آن توجه کرد و باب گفتگویی نقادانه بین شاگردان متمم (قبلی-امروزی) باز شده است.
اما من از این خبررسانی و شوق تو متوجه نشدم که دنبال چه هستی؟
ببینم اصلاً وبلاگنویس هستی؟ چرا آدرس وبلاگ و نوشتههایت داخل کامنتت نیست که تو را هم بررسی کنم؟
بعد هم اگر شما همسو با سعید هستی، بجای اطلاعرسانی بنشین و ۱۰٫۰۰۰ کلمه به نوشتههای سعید اضافه کن و بخشهای دیگری از این افشاگریات را کامل کن.
اگر هم وبلاگنویس نیستی و نوشتن نمیدانی که هیچ، به زندگیات بپرداز.
دفعه بعد که خواستی کامنت بگذاری، لطفاً آدرس وبلاگ فراموش نشود. با سپاس
سجاد سلیمانی عزیز
چه خوب که دوستان متتمی چون شما وبلاگ نویسی رو جدی میگیرید.
از خوندن متن زیبای شما یاد گرفتم و لذت بردم.
موفق باشید.
شاهین کلانتری دوست عزیز متممی من، خوشحالم که اینجا برای من نظرت رو نوشتی همکلاسی.
البته من با توجه به محدودیت های کاری و زندگی، وقت زیادی برای نوشتن (و این اواخر حضور در متمم ندارم) اما واقعا همین طور هست که نوشتم، نوشتن معجزه میکنه.
البته سایت تو رو دیدم، خیلی حرفه ای تر و بهتر و منسجم تر از من می نویسی. و خوشحالم از این بابت