امروز که این نامه (یا تعهدنامه) را می‌نویسم، کشور ایران عزادار دختری به نام رومینا اشرفی است که به دست پدرش (خرداد ماه سال ۱۳۹۹) بواسطه‌ی فرار از خانه سربریده شد. این نامه را می نویسم تا اگر روزی دختردار شدم، به آن عمل کنم.
این متن در واقع به رابطه دختر و پدر (والدین) و دوست دختر یا دوست پسری می پردازد و یک ایده برای شیوه‌ی جدیدی از تعاملات را مطرح می‌کند. امیدوارم به نقاط و منظور ِ پنهان این صحبت هم دقت کنید که روشی پیشگیرانه هم هست.
اگر روزی دختردار شدم
دختر عزیزم
مادرت با دوست‌پسرش ازدواج کرد. پدرت، با دوست‌دخترش. قبل از ازدواج هم سفرها رفته‌اند، صدها ساعت صحبت کردند و هدیه‌ها خریدند و عاشقانه‌ها با هم داشتند.
دختر گلم
قول می‌دهم درباره‌ی شناخت ِ مردها با تو صحبت‌ها کنم، اما میدان تجربه را از تو نگیرم. من و مادرت قول می‌دهیم (متناسب سن و سالت و جدای درس‌های زندگی، به تو سواد جنسی، شناخت تن، رابطه‌ی عاطفی و شیوه‌ی تجربه کردن را بیاموزیم و آنگاه در میدان تجربه، کنارت باشیم.
دختر نازنیبم، ای ناموس من،
قول می‌دهم با دوست‌پسر تو رفیق شوم. با معشوقه‌ی تو قدم بزنم، با شما دوستی کنم. قبل از قرارهای دوستانه‌ات، موهایت را ببافم. لباس‌های جدید برایت بخرم. میزآرایش بزرگی تدارک ببینم.
قول می‌دهم شب‌ها، رو به رویت بنشینم و هنگامی که از لرزیدن دل و خیالات ِ عاشقانه‌ات برایم می‌گویی، به چشم‌هایت زل بزنم. عاشق شدن تو، عاشق‌شدنی دوباره برای من و مادرت خواهد بود.
از طرف پدر و مادر غیرتمند، خانواده‌دار و باناموس تو
سجاد و گلاره
پی‌نوشت و مطالب مرتبط:
۱- من به اشتباه در دست خط اولیه نوشته‌ام «معشوقه‌ی تو» که باید می‌نوشتم «معشوق». این از نظر نگارشی درست است. در متن تایپ شده اصلاح کرده‌ام.
۲- نوشته‌ی قبلی و مرتبط با این نوشته، یک بند از وصیتنامه من بود با این عنوان:
وصیتنامه – روی سنگ قبرم نام مادرم را بنویسید
۳- من به نامه نوشتن عادت دارم. بخشی هم دارم مربوط به نامه‌ها و پیام‌ها – در ادامه چند تایی از آخرین نامه‌های منتشر شده‌ی مرا می‌توانید بخوانید:
- فیلم 42– نامه به گذشته خودم
- دخترم، با دوست پسر و معشوق تو، رفیق می‌شوم
- نامه به گل | متن کامل ۱۰ نامه‌ی عاشقانه به یک معشوق
- شخصی ترین و بهترین تقویم جهان | کشف مسیر زندگی
- هدیه ای به بهانه تولد یک دوست | مرتضی بیگدلی
- برای سارا حق بین
- به بهانه سالروز تولد سمیه تاجدینی، نامه ای به حامیان و همراهان یک معلم
- برای خودم: درباره هزینه های بالا و لازم آموزش دیدن و آموزش دادن
- ربط تو به دیوار بلند پیش ساخته ذهن آدم ها
- فرق است بین نجواهای سیاه، تنلگرهای شفابخش و مردن در ناکجا آباد
۴- این نوشته‌ی من در اینستاگرام بحث‌های زیادی را ایجاد کرده و کلی کامنت گرفت. امیدوارم نظرات شما خوانندگان عزیز را بخوانم.
تعدادی از کامنت هایی که در پیج اینستاگرام من آمده بود را در کامنت ها کپی کردم تا مخاطب سایت بتواند با دیدگاه‌های موافق و مخالف و همچنین پاسخ‌های من آشنا شود و پس از خواندن آنها، اظهار نظر نماید. از دقت همه‌ی دوستان گرامی ممنونم.
تاوقتی قانون وشرع این مملکت مرد سالاره وحقوق زنان براحتی تضییع میشه وهیچ ترازوی عدالتی هم براش وجود نداره؛همچنان باید شاهد این فجایع وحشتناک باشبگیم که من حتی نمیتونم اون صحنه روتصور کنم. با این حکومت متحجر دینی وریاکاروفاسد روزبه روز فرهنگ واخلاق مردم روبه انحطاط بیشترمیره وخدانکنه از اون روز که چیزی ازانسانیت جز فیزیکمون باقی نمونه….😞😞😞😞
در حوزه اختیار خودم و در برابر زن و دختر و خواهرم تغییر میکنم. برای من همین کافیه
صدالبته حرکت ونظرشما بسیارعالی وپسندیده ودرخورستایشه؛ اما من بحثم اینه تا این سیستم تغییرنکنه وتا وقتی تحجروجهالت ازتریبون رسمی برای مردم درونی میشه شاهد پرورش همچین افکاری خواهیم بود؛تاوقتی یه دخترازبه اصطلاح قاضی عدالت درخواست کمک میکنه ومیگه منو به پدرم تحویل ندید منومیکشه وهیچ بهایی به اون نمیدن؛وجالبه براش اعلامیه چاپ میکنن واسم قاتل بالای اعلامیه س
ودردناکتراینکه پایین اعلامیه نوشتن:ضمنا مجلس زنانه نیز;یعنی چی ضمنا ؟زنهای اون مجلس اضافین؟ اون دختربیچاره هم انگارنه انگار مادری داره یاخواهری؛خاله ای ؛عمه ای فقط مردها…
نمی‌تونیم منتظر اصلاح سیستم بمونیم. ممکنه پنجاه دیگه طول بکشه. شما باید راه‌حل برای همین امروز پیدا کنی هرکسی گلیم خودش رو از آب بکشه بیرون
متن بسیار عالی است و انجام آن اگر با آموزش درست و بدون تعصب باشه عالی تر
یه بار سر‌این مسله مادرم خواهرمو شدیدا باز خواست کرد 😔😔 نشوندمش پیش خودم و با حرفی حدودا مثل حرف شما دلداریش دادم نمیدونین چقدر خوشحال شد. “بهش گفتم خواهرم هرگز نمیگم ارتباط نداشته باش هرگز جلوتو نمیگیرم چون خودم هم چنین سابقه ای داشتم. نمیدونم ماجرا از چه قراره ولی اگه همچین ارتباطی داری خوشحال میشم باهاش آشنا بشم.”
آقای سلیمانی یک سوال داشتم لطفاً جواب بدید: اگه یه روز یک زن متاهل دوست پسر داشته باشه و با دوست پسرش یه مدت فرار کنه و بعد برگرده و شوهرش اونو بکشه، شما بخاطر اینکه از کشته شدنش بعنوان رفتار افراطی ناراحت شدین، میاین پست بزارین که: همسرم با دوست پسرت و معشوقه ات دوست خواهم شد؟
اگه آره که هیچ و اگه نه که فکر میکنم باید فهمیده باشین که این پست شما صرفاً یه رفتار هیجانی درقبال یک رفتار افراطیه
کشتن غلطه، جدا شدن بهترین کاره. حق کشتن به‌خاطر هر اشتباهی نداریم. یه مفهومی داریم به نام طلاق درمانی، یعنی گاهی واقعا لازمه افراد از تعهد ازدواج خارج بشن.
خیانت دیگه چیزی نیست که کسی ندیده باشه یا نشنیده باشه، راهکارهای قانونی طلاق و جدایی و حتی توافق برای طلاق، میتونه استفاده بشه. ذهن ِ شما نتوانسته یک سناریوی رفتاری جدید پدر و دختر را هضم کند و رفته سراغ ِ جایی حساس که مثلا هیچ راهکاری برایش وجود ندارند! نه عزیزم، سناریو و نامه‌ی من سرجاشه، خیانت‌های زناشویی هم همیشه بوده و هست. فقط فرقش اینه قبلا سر می‌بریدن و می‌کشتن، الان جدا میشن. قتل ناموسی را محکوم میکنم. باید فرهنگ‌سازی بشه تا شاهد چنین رفتارهایی نباشیم.
اما تلاش شما برای ربط دادن خیانت‌ها و تجاوزها به مجوز قتل و کشتن را درک نمیکنم.
خیلی واقع نگرانه آن آقا باید بیاندیشند که مشکل چه بوده همسرشان با یک آقای دیگر رفته و … در ضمن همسر بالغ و عاقل با دختری که احتمال زیاد از آزار های روزانه پدر خسته شده و فرار کرده خیلی فرق داره
زن هم میتواند هزاران علت برای خیانت به همسر داشته باشد از اختلال شخصیت خودش گرفته تا مشکلات همسرش
و نیازی به خونریزی نیست نهایت با یک جدایی و طلاق و انتخاب همسر بهتر هم قابل حل شدن هست
در ضمن قانون هم هست برای گرفتن انتقام
لطفا بیشتر مطالعه کنید
رفتار اون ناپدر هیجانی وحشیانه بوده
واقعا عاشق طرز فکرتونم جناب سلیمانی واین هم بهم ثابت شده پدرایی ک مثل شما فکر میکنن دخترایی واقعا فهمیده وباشعور تربیت میکنن امیدوارم همه پدرا یه رفیق واقعی واس دختراشون باشن ک دخترا مجبور نشن چیزی رو ازشون قایم کنن
این پست شما، یک واکنش هیجانی به یک رفتار اشتباهه
قتل رو محکوم میکردم، ولی نمیگفتم دخترم با دوست پسرت دوست خواهم شد، برایت میز آرایشی بزرگ فراهم خواهم کرد و … نباید میکشتش قبول، ولی چون اونو کشته ماهم کار مقتول رو عرف کنیم؟
بزارین اینجوری بگم شما جواب سوال دیگمو تو یه کامنت دیگه ندادین، اونجایی که گفتم فرض کنیم زنی متاهل دوست پسر داشته باشه و با دوست پسرش یه مدت فرار کنه وقتی برگشت و شوهرش اونو کشت آیا شما و کلا مردم باید به این منطق برسن که: همسرم با دوست پسرت دوست خواهم شد؟ و همچین چیزی رو عرف کنن؟
اگه جوابتون منفی باشه یعنی پذیرفتین این پست شما صرفاً یک عکس العمل هیجانی در قبال یک تنبیه افراطیه و چون خیلی ناراحت شدین عصبیتتون شما رو تحت کنترل خودش گرفته و باعث شده همچین پستی بزارین
من باور دارم تابو دوستی دختران و پسران شکسته شده و عموما تجربه میکنند اما کسی جرات بیانش رو نداره. من بیانش کردم.
ضمنا، بحث خیانت زناشویی بسیار متفاوته با دخترها و پسرهای مجرد. هرچند اونجاها هم قتل‌های زیادی رخ داده و خون‌های زیادی ریخته شده. کلا با کشتن به هر شکل مخالفم.
اما باور دارم باید دختر و پسر در دوستی‌ها همدیگر را بشناسند و تجربه‌های آشنایی داشته باشند و از والدین یاد بگیرند و این همه مخفی‌کاری در جامعه وجود نداشته باشه. نتایج سالها مخفی کاری امروز خودش رو نشون داده، میشه سی سال هم این روش رو تجربه کرد و بعد نتیجه گرفت.
ضمنا این سخن من، دستور و پیشنهاد برای همه نیست، هر خانواده بر اساس سطح فرهنگی، عرف، باورها و سبک زندگی رفتارهای گوناگونی را انتخاب میکنند. شما می‌توانی روش دیگری برای تربیت و دوستی با دختر خودتان انتخاب کنید. در طول بازه‌ی زمانی مثلا پنجاه ساله، می‌توان نتایج را دید و بررسی کرد. عجله نداریم براش.
آره تابوی دوستی شکسته شده درست، ولی انتشار و افتخارش گناهه من نمیدونم شما تا چه حد معتقد به خدا و آخرت هستین، آشنا کردن فرزند با مسائل زندگی (عشق، کار، داشتن هدف، سلامتی، روابط و …) خیلی خوبه و من ایشالا برای بچه هام حتماً اینکارو میکنم، و اما نامزد کردن شاید کاریه که هم میشه گناه نباشه هم میشه امروزی باشه، ولی شده تابو، اینو بشکنیم، دونفر همو میخوان ما بعنوان پدر و مادر اجازه بدیم نامزد کنن و به هم عشق بورزن و باهم مسافرت برن با آگاهی به این که ممکنه ازهم خوششون نیاد و بخوان به هم بزنن، این نوع نگاه رو منتشرش کنیم، لااقل من که بهش اعتقاد دارم
خوبه بهش اعتقاد داری. عرف امروز جامعه ماست. اما خب، بقیه هم باورهای دیگری دارند و بر اون اساس تصمیم می‌گیرند. مجموع این‌ها میشه جامعه ما. مهم‌تر از همه، اینه که با همه‌ی تفاوت‌ها امکان زندگی با احترام کنار همدیگر رو داشته باشیم و بپذیریم که دیگران ممکنه مثل من فکر نکنند. هرکسی هم خودش با خدای خودش، طرفه.
ضمنا من سخت‌گیری‌هایی که باعث شد کارهای مخفیانه زیادی انجام بشه و جامعه رو به گند بکشه را بالاترین گناه‌ها و نادانی‌ها میدونم. هر رفتار نادرست و افراطی را نباید خواست خدا معرفی کنیم. گناهکاران واقعی کسانی هستند که دیگران را به زندگی مخفیانه و ریا مجبور میکنند. ریا، شرک بخداست بقیه گناه‌ها به گرد پایش هم نمی‌رسد
خودت می‌دونی و خدای خودت، وظیفه خودم دونستم اون حرفا رو بزنم، فقط اینم بگم که دوست پسر اون دختر تقریباً همسن بابای اون دختره بوده و چنین اختلاف سنی تو این عصر جای تعجب داره شاید در قرن‌ها و هزاره های قبل عادی بوده ولی الان؟؟؟ و اینکه خداییش اگه اون یارو سی و پنج ساله یه آخوند سی و پنج ساله می‌بود و میومد خواستگاری دختر سیزده ساله و خود دختر اونو دوستش میداشت و راضی و باباشم راضی بود، آیا بازهم با این جدیت حاضر بودین طرز فکر مخالف ازدواج موقت رو بکوبین؟ آیا نمیگفتین اینکار کودک آزاریه؟
می‌دونی تو مسائل رو باید جدا ببینی. من پدر دختری‌ام که هرکسی میاد خواستگاری، خیلی هم لذت‌بخشه.
اگر با معیارهای ما هم‌ساز نباشه جواب نه هست. حالا شصت سالش هم باشه همینه. اما این‌ها بازم قتل و فرزندکشی رو کاهش نمیده. این تفکر که من حق دارم بچه‌ام رو بکشم ایراد داره. ما اینجا با هم مشترک هستیم؟
اگر بله – خب باید در مورد این صحبت کنیم. نوشته من هم داره منه پدر رو خلع سلاح میکنه که بخواهم ادعای شرف و غیرت و.. کنم و فرزندم را بکشم. ما روی این موضوع باید کار کنیم.
اصلی‌ترین مسئله اینه. باید روی قتل و علت قتل گفتگو بشه و به‌قدر کافی تکرار کنیم که هیچ‌کس حق ندارد فرزندش را بکشد. من به نوبه‌ی خودم و فهم خودم ازش نوشتم. تو چه راه‌حلی برای پیشگیری داری؟
راه‌حل میتونه باشه که باید درباره‌اش علنی بحث کرد. البته اجازه مطرح شدن ایده‌ها و طرح‌ها و سبک‌های دیگری از زندگی را هم بدهیم. ممنون از توجهت
وقتی خودمون رو پاک و منزه و برحق میدانیم بدون داشتن علم و تجربه دیگران، شروع میکنیم به پیش داوری درباره شخصیت فردی که نظری داده نه نظر اون شخص
از کجا معلوم با این طرز فکر آقای سلیمانی گناهی اتفاق بیفته؟؟!!!
😭بابای منم کاش همین دید رو داشت. بیست و نه ساله ازش میترسم و هیچوقت امن نبودم کنارش از ترس…
به امید روزی بمانیم که همه پدران با دخترانشان اینگونه برخورد کنند😔🖤
در خانه ای که پدری دانا و مادری حامی حضور داشته باشند ،فرزندانی رشد میکنند که خوب و بد خود را خواهند شناخت و اصلا نیاز نیست والدین سبک خاصی از زندگی را به او تحمیل کنند . چنین فرزندانی خود صاحب سبک و فکر خواهند بود و کپی پیست شده ی والدین نخواهند بود . 🌹
من قول خواهم داد که در این امر همراه تو باشم . 🌹
و سجاد جان ، باید اضافه کنم .. . والدین باید حق اشتباه کردن و تجربه کردن رو به فرزند بدن ... وظیفه والدی حمایت و آگاه کردن ، نه شکل دادن و تربیت کردن او .
در سیستم هایی که حق تجربه و ریسک کردن از انسانها گرفته میشه و مدام ارزش گذاری میشه ، همه یک شکل و مقلد و مونتاژ شده بار میاییم . و تازه توی ۴۰ سالگی دچار بحران میشیم که چرا اونجوری که میخواستم تجربه نکردم ؟ چرا رابطه ام این شکلیه ؟ و کلی چرای دیگر !
خیلی از ماها پدران دانا و مادران حامی نداشتیم اما خودمون سعی کردیم سختی قضاوت شدن رو به دوش بخریم ولی تجربه کنیم و هزینه اش رو هم بپردازیم .
سعی کردیم محدوده امن دختر خوب بابا و پسر خوب مامان رو ترک کنیم و به سبک خودمون زندگی کنیم .
من اگه روزی بچه دار شدم چه پسر چه دختر ،اول تا میتونم بهش محبت میکنم و بهش میگم که هوای کسی که دوستش داره رو داشته باشه.خودم از دختر بودنم خیلی اذیت شدم.نمیخوام نسل بعد اینجور روحش زخمی باشه
👌👌👌👌👌💯💯💯مغزهای کوچک زنگ زده هستن ک اینجوری دختر بیچاره را کشته فردا ازاد میشه و تمام
من واقعا بهتون افتخار میکنم ♥️ کاش همه انقدر سواد و فرهنگ داشتن البته بگم خانواده من هم توی سن مناسب برای من این امکانات رو فراهم کردن اما حیف از اون دختر معصومی که از دنیا رفته
افرین به این طرز فکر زیبا ، این طرز فکر مطمئنا ناشی از یک ذهن متفکر و اهل مطالعه اس …من چندماهی هست پیجتون رو دنبال میکنم و جالب اینجا بود که با سرچ یه کلمه پارادایم شیفت تو اینترنت با پیج شما اشنا شدم ، و خیلی خوشحالم تو سرزمین من مردان زیبا فکر به دور از تعصبات وجود دارن ؛ امیدوارم همیشه در کنار عشق زندگیتون پایدار و برقرار باشید .البته با داشتن یه دختر مو فرفری با لپای چاله دار 😊
قبل این که از بریده شدن سر این دختر خودتان به جوش بیاد خودتون رو برای یک شب هم که شده به جای پدر این دختر بگذارید که مردی ۲۹ ساله با ۱۵ سال اختلاف سنی مخ دختر ۱۴ ساله تان رو زده و از خانه فراری داده.بنابراین احساسی برخورد نکنید و قبل این که جواب بدید خودتون رو برای چند لحظه هم که شده جای پدر این دختر قرار بدید و درک کنید چه کشیده و سپس محاکمه کنید و حکم دهید.به هر حال پدر قتل انجام داده و دختر ترک دنیا کرده و در این میان مردی با اختلاف سنی ۱۵ سال دختر بچه ای رو از راه به در کرده و از خانه فراری داده مصداق بارز کودک آزاری هست مسبب اصلی رخ دادن این قتل است آیا در قوانین کشور ما مجرم شناخته می شود؟چرا همه افکار و رسانه ها رگباری از تیتر ها و … روانه این پدر می کنند چرا عامل قتل رو کسی گناهکار نمیدونه
این خانواده اگه تو یه حامع بزرگتری بودن شاید هیچ وقت این اتفاق نمی افتاد….مثلا اگر تهران بودن متاسفانه محیط خیلی تاثیر داشته
چه ربطی به جامعه داره این خود برتر بینی کاذب تهرانی و شهرستانی داره خودش رو نشون میده – متاسفانه محیط رو شما هم تاثیر گذاشته.
منظور منو متوجه نشدید منظورم این هست چرا کسی به پسره کاری ندارم از دختر پانزده سال بزرگترهست دختر مردم رو فریب داده سر موضوع کودک همسری خیلی ها خودشون رو جر میدادن کجا هستند این افراد.دختره به سن قانونی هم نرسیده اینا رو هم توجیه کنید
رامین جان متاسفانه تهران هم از این قتل‌ها داریم. آمار قتل ناموسی در شهرهای بزرگ هم بالاست. اما حرف شما را قبول دارم، محیط زندگی بشدت روی رفتارها تاثیر می‌گذارد. میشد تنبیه دیگری جایگزین کرد
کودک‌همسری هم در خاورمیانه باید بازبینی شود. فعلا که سیستم حکومت این مسئله را جدی نمی‌بیند.
ضمنا خودم را جای آن پدر می‌گذارم، باز حق کشتنش را ندارم. نهایتش این بود که با آن مرد ازدواج میکرد.
ازدواج غلط راه‌حلی مثل طلاق دارد. اما سربریدن دیگر راه‌حلی ندارد. بحث من واقعا احساسی نیست، درباره یک سیستم تربیتی و نگاه متفاوت دارم صحبت میکنم. (ایده ای مطرح می کنم).
زمانی که شما نمیتوانید تو جامعه خودتون تاثیر بزارید تفکر خاور میانه ای نداشته باشید.
از نظر من هم کشتن راه حل نبود ولی شما واقعا فاز روشنفکری برداشتید بله طلاق راه حل هست.
سوالم این هست مسبب این قتل اون مرتیکه ای هست که مخ دختر طرف رو زده و پانزده سال ازش بزرگتر بوده دختر چهارده ساله چی می‌دونه عشق چی هست؟ طرف از راه بدرش کرده چرا قانونی وجدانی نیست طرف رو مقصر بدونه یقه اش رو بگیره .
چرا کسی نیست به جرم کودک آزاریش محاکمه اش کنه.
جناب سلیمانی برای خودم متاسفم هستم که مخاطب سایت شما بودم و مطالب سایت شما رو دنبال میکردم برخلاف تصورم نگرش کاملا سطحی دارید
خوشحالم که متاسف هستی، هر تاسف شروع راه جدیده.
در مورد خاورمیانه اگر بیشتر تحقیق کنی متوجه میشی پاسخ سوالات تو بخاطر قوانینی هست که در کل خاورمیانه وجود داره. پاکستان افغانستان عراق عربستان و… اینکه چرا قانونی برای مجازات اون پسر وجود نداره دقیقا به همین دلیل هست که قانونی برای مجازات اون پدر وجود نداره. ضمنا خاورمیانه را گفتم به عنوان یک محیط فکری و سیستم تربیتی با عقاید مشترک.
همه ی این حرف هایی ک شنا میزنید باز هم برمیگرده به نحوه برخورد اشتباه پدر خانواده با دختر کوچکشون ک اعتیاد داشتن و دخترشون رو کتک میزدن و باعث فراری دادن دخترشون شدن اگر پدر رفتار درستی با فرزندش داشت اون دختر هیچوقت فکر فرار از خونه به سرش نمیزد نمیفهمم چرا از پدرش حمایت میکنید
بر خلاف تصورتون حمایت نمیکنم همون مقدار که پدر مقصر هست همین آقا که دختر رو فراری داده مقصر هست دختره چهارده ساله هست به سن قانونی نرسیده اختلاف سنی بیش از پانزده سال هست چرا کسی این پسر رو گناهکار نمیدونه که کودک آزاری کرده چرا همه تیر ها به سمت پدر نشونه گرفته شده این پسره شریک جرم قتل هست دختره چهارده ساله از عشق عاطفه و… چی می‌دونه
در اینکه اون آقا هم نقش داشتن و خواست از آب گل آلود ماهی بگیرن اصلا شکی نیست ولی وقتی فضای حاکم برخانه برای دختر بچه امنیت ایجاد نکنه جامعه پر از امثال بهمن خاوری هاست تازه این گیر خانواده خوبش افتاده که تا زمانی که خانوادش اجازه ازدواج ندادند به دختره دست هم نزده وگرنه چه بسیار هستند دور و بر شما که به کودکان حتی به اجبار تجاوز میکنند و ما چشم بستیم
پس هم پدر و این بهمن خاوری ها شریک جرم هستند .به روابط عاطفی و مالی خانواده ربط ندید تا کسی دم گوش کسی نخونه از راه بدر منمیشه نمونه اش رو از نزدیک دیدم طرف از لحاظ مالی و عاطفی برای خانواده اش کم نداشته بود جزو افراد غنی جامعه بودن ولی یکی نشست زیر پای زنه از راه بدرش کرد خانواده اش هم متلاشی شد .تجاوز فقط به صورت جنسی نیست این پسره با مخ زنی دختره چهارده ساله تجاوز عاطفی هم کرده.فقط پدر رو مقصر ندانید این شغال صفت های جامعه خیلی از خانواده ها رو متلاشی کردن
صادق اصرار بیش از حدت روی اونور قضیه رو درک نمیکنم. اینجا من ندیدم کسی به اون طرف حق داده باشه یا کارش رو تایید کرده باشه. همه‌ی بحث این بوده که کار پدر در کشتن فرزند غلط است حالا به هر دلیلی، تحت هیچ و هیچ و هیچ شرایطی ما نباید فرزند خودمون رو بکشیم. برای ما عجیبه که تو اینجا رو ساده رد میشی و به سراغ بررسی شکل دوستی می‌پردازی. همونطوری که گفته شد، شکل اون دوستی باید جداگانه بررسی و تحلیل بشه. بارها هم تاکید شد. نیاز به اطلاعات بیشتری داریم. اما با کمترین اطلاعات هم می‌تونیم اقدام پدر در بریدن سر دخترش رو محکوم کنیم. در مسئله‌ی پیشگیری از وقوع چنین مسائلی، باید راهکارهای زیادی ارائه بشه و جامعه در موردش صحبت کنه و آموزش همگانی شروع بشه.
اینجا ادای روشن فکرا رو در نیارید یک مرد یک عمر تلاش میکنه برای حفظ ابرو خود وقتی ابروی یک مرد لکه دار بشه دیگه هیچی براش مهم نیست
دیگه بدتر از قاتل بودن چه بی آبرویی ؟؟چه بی آبرویی بدتر از قتل ؟؟؟
آبروی ما نباید منتهی بشه به قتل. این اسمش آبرو نیست.
با لعنت و نفرین و دشنام چیزی درست نمیشه. باید بحث کرد و در کمال آرامش، با مخالف فکری گفتگو کرد. تلاش کن منطق مخاطب رو درک کنی و راهی برای گفتگو پیدا کنی
باید صبور باشیم. تغییر و تربیت فرهنگی بسیار زمان‌بر است. ما باید اهل گفتگو باشیم تا بتوانیم مسائل را حل کنیم. مخالفت‌ها و حتی بدگویی‌ها را تحمل کنیم. ساختن، امری پرزحمت است
ساختن جامعه و ایجاد فرهنگ و نگاه جدید بسیار زمان‌بره. باید صبور باشیم و بدون بددهنی و بدگویی، کار کنیم. بازه‌ی زمانی نیم قرن برای دگردیسی افکار لازمه. واقعا باید صبور بود. از انتخاب کلمات تا دلایلی که می‌آوریم پراهمیت است.
ما جای اونها نیستیم اما کشتن فرزند قطعا محکوم است.
جناب شما دارید چه چیزی را انتشار میدید؟
شما اگه یه پسر با اختلاف سنی ۱۷ سال دخترت را اغفال کنه و با توجه به اینکه دختر هنوز در دوران نوجوانی و عشق های کور کورانه به سر میبره و دوست پسرش به خاطر هوا و هوس خودش زندگی یه خانواده را به لجن کشیده .بازم با افتخار دوست دوست پسرش میشدید ؟
قطعا شما ادای روشنفکری در میارید.
هموطن سعی کن اول ببینی داری کجا زندگی میکنی. بعد اینجور افکار مریض را انتشار بده. اول حقیقت مطلب را درک کن بعد اظهار فضل کن.
افکار مریض افکاری که منجر به قتل می شه . ما نمی دونیم علت فرار هوا و هوس بود یا وجود پدری مردسالار و آبرودار که فضایی برای زندگی دخترش باقی نذاشته .
افکار مریض باعث می شه نقش خودت به عنوان والد و بزرگسال نبینی و مرتکب قتل بشی چون خودت مالک و صاحب حق می دونی و می خوای خودت از این ننگ مبرا کنی
چرا شما نیمه خالی لیوان را میبینید .چرا نمیگید عشق بیش از حد به فرزند باعث این قتل شده چون پدرش واقعا فک میکرد که دختر ش با این کار ش خودش رونابود میکنه در آینده
ما نمیدونیم اونجا چه گذشته ولی قطعا همه باور داریم قتل فرزند غلط است. و ما با این فکر ک رفتار غلط مبارزه میکنیم
هر چیزی که منتهی به کشتن دیگری باشد، محکوم است. عشق به فرزند یک برچسب زشت و زننده و نادرست است
من قتل و کشتن را تایید نمیکنم .چون میبینم بیشتر حمله ها متوجه پدر رومینا هستش .اگر این پسر واقعا این دختر را دوست داشت و عاشقش بود باید او را نصیحت میکرد و وقتی میدید میخاد از خانه فرار کند دلسوزانه او را از انجام این کار وا میداشت .و صبر میکرد تا شرایط مناسب شود.
شما فرار از خونه رو راه حل درستی میبینی ؟
اونم وقتی که دختر باید برای امتحانات خرداد اماده میشده .
من اگه به جای اون پسر بودم هوا و هوس رو کنا ر میزاشتم و به آینده طرف مقابل فکر میکردم .نه اینکه او را از چاله درش بیارم و به چاه ابدی بیندازم
یعنی اینجوری فکر کنم که عشق به فرزند باعث شده که چون دخترم در آینده خودش نابود می کنه پس بذار خودم همین الان بکشمش که در آینده اذیت نشه. شاید شما فکر کنی این نیمه پر لیوان و اینجوری توجیه کنید قساوت قلب ی پدر ولی من جز درد بی فرهنگی و ظلم شرع وقانون و جامعه نسبت به زن چیزی نمی بینم ه
تایید ی قاتل خیلی عجیب و بی رحمانه ست، انتظار به جای انتقاد و حمله به ی قاتل دنبال توجیه عملش باشیم ؟! صحبت اصلا درمورد آدمی نیست که ی دختر بچه رو اغفال کرده کسی تاییدش نکرده ، فرض بر اینکه این دختر مرتکب خطای بزرگی شده باشه، چرا باید قانون پدر صاحب این حق بدونه که به تشخیص خودش بچه ش بکشه
اون پسر و دختر زمینه اینکار را فراهم کردن .با علم به اینکه داخل اجتماع ما این جور وقایع منجر به همین قتل ها میشن.
شما اگ صبحت های عموی رومینا را بشنوی بد نیست .نظرت عوض میشه پدر بدبخت اینقدر التماس این پسر را کرد که بیاد عقد کنه حتی عاقد هم خبر کردن و اون پسر نیومد و این خانواده وجمیع فامیل های پدر را به باد تمسخر گرفت .که الان اون عاقد به عنوان شاهد در آگاهی حاضر شده
چه افکار غلطی … دوست پسر ودوست دختر؟؟؟
به جای بازی باکلمات وواژه هاباید یاد بگیریم با دختران و پسرانمان دوست باشیم تا آزروی بی محبتی به جنس مخالف پناه نبرد…این درست است.
زندگی فراز ونشیب زیادی خواهد داشت چه برای دختران وچه برای پسران این سرزمین پس سعی کنید پدری باشید که نشیبهای مسیر زندگی دخترتان رابه فراز تبدیل کنید تا چیز دیگر
لطفا افکار غلط رو به هیچ عنوان به هم منتقل نکنیم وسعی کنید هیچ وقتِ هیچ وقت قاضی نباشیم و ندانسته حکم صادر نکنیم …لطفا …
بحث بی‌محبتی نیست. انسان سالم با تربیت درست، به محبت جنس مخالفش احتیاج داره. اینو شما نمی‌توانی با آغوش پدرانه یا نوازش مادرانه محیا کنی. سالم و ناسالم، درست و غلط و این مدل تقسیم‌بندی‌ها باعث میشه اصل موضوع را درک نکنیم.
تلاش میکنم او را تربیت کنم و بعد اجازه بدهم خودش تجربه کند. قرار نیست من او را در قفس پدرانه نگهداری کنم و بعد به قفس شوهر بسپارم. هر دختر و پسری باید طوری تربیت شوند که خودشان از پس مشکلاتشان بر بیایند و ما در کنارشان، فقط راهنمایی کنیم. امیدوارم روش بهتری از روش‌های سنتی دخترداری ایرانی-خاورمیانه‌ای باشد
در ضمن – افکار درست و غلط ندارن، با توجه به تربیت و فرهنگ و جامعه متفاوت هستند. این موضوع برای شما میتونه غلط باشه، من اصراری ندارم شما اجراش کنید. اما خب، بقیه انسانها حق دارند بر اساس باورها و سیستم تربیتی اخلاقی خانوادگی خودشون، سبک زندگی متفاوتی رو انتخاب کنند. همین الان هم جامعه ما مورد و مثال بسیار زیاده.
زیباترین حرف اینه:
کاش روزی به این سطح فهم برسیم که دختر باعث بی آبروشدن و نیازمند مردی برای حفظ کردنش ندونیم..
یادم میاد چهارم دبستان بودم. نزدیک مدرسه مون یه مدرسه راهنمایی بود. یه پسری به یکی از دخترای اون مدرسه دلبسته بود همین رنج سنی بودن پسر گمونم ۱۶ تا ۱۸ سال بود. دختره کشته شد چون نخواست با پسره ازدواج کنه به خاطر چی نمیدونم هیچوقت هم نفهمیدم چی شد و جرات نکردم از کسی بپرسم، فقط میدونم پسره دختره رو با ضربات متعدد چاقو کشت بعدم خواست خودکشی کنه که نتونست و اعدام شد. تو جامعه عشق چطور تعریف شده که تهش به مرگ ختم میشه؟ بنظرم خیلی جاهای کارمون از جمله شیوه ابراز احساساتمون میلنگه. اون ماجرا از بچگی ترسش تو ذهنم موند. بعدها خفاش شب و هزاران اتفاق دیگه هم اضافه شد که بخواد بشه احساس ناامنی دائمی برام. همه ی دلخوشی ام اما خونه بود. حالا اگر بخواد خود خونه هم ناامن باشه دیگه ….
در صورتی که میشد از همه این‌ها پیشگیری کرد. این پست من، جنبه‌ی پیشگیرانه هم داره. آموزش و دوستی با نوجوان و جوان.
آقای عزیز به امید آن روزی همه چه زن چه مرد ایرانی به سطح آگاهی بالایی برسند
قضیه دوست بودن هیچ فرقی نمی کنه افرادچه با دختر دوست بشن چه باپسر بایستی افکارت درست باشه .
وقتی افکار افراد پوسیده باشه چه میشه گفت.
نمیشه هیچ قانون محدودی برای فعالیت های بعدیمون قراربدیم.خودشما ممکنه بهترین پدربرای دخترتون باشیدو باهاش انقدر رفیق باشید که اون ارزش خودشو خیلی بیشتر از دوست پسر داشتن ببینه.
ممکنه شرایط باعث بشه دوست پسراشتباهی انتخاب کنه واگه دراون شرایط مخالفتتونو با دلیل و منطق بادخترتون درمیون بگذاریدخیلی بهتره تااینکه باهرکی دوست شد چشم بسته قبولش کنین🍀
ما چشم بسته هیچوقت هیچ‌چیزی رو قبول نخواهیم کرد. قول!
اما یادمون باشه، چرا می‌ترسیم؟ چرا ترس از دوستی بچه‌هامون ما رو می‌ترسونه؟
قرار نیست وقتی پدر فهمید، هرکس و ناکسی وارد حریم خانواده بشه و بره! اتفاقا وقتی پدر نمیدونه و مخفیانه انجام میشه، ممکنه حریم خانواده و اون دختر نقض بشه. به همین جهت، این پیشنهاد میشه پدر در روند تصمیم‌گیری‌های دختر حضور داشته باشه.
ترس زیاده از حد ما، واقعا چه دلیلی داره؟ میشه بهش فکر کرد..
فکرتون جالبه و اولین نفر هم نیستید که این فکرو میکنید .
خیلی از والدین امروزه اینطوری رفتار میکنن . ولی موضوع به این سادگی که تصور میکنید نیست. علاوه بر تربیت شما عوامل زیاد دیگه ای روی دخترتون تاثیر خواهد گزاشت .
آیا شما باز هم میتونید رفیق بشید با آدمی که به صورت آشکاری به نظرتون مناسب دخترتون نیست نه تنها دختر شما بلکه مناسب هیچ دختری نیست؟
اگر دخترتون به اون شخص اصرار کنه چی؟
فکر میکنید اگر با دخترتون حرف بزنید و بگید اون شخص مناسبش نیست به راحتی میپذیره؟
قطعا و یقینا شما هرگز مرتکب قتل یا حتی خشونت نمی‌شید اما چقدر در مقاومت کردن پیش میرید؟
مخالفت حتی بدون خشونت شما ممکنه باعث بشه که فرزندتون فرار کنه. نه چون شما به اندازه کافی بهش محبت نکردید .
چون قلیان احساسات در سن نوجوانی بسیار زیاد میتونه باشه و فرزندتون در یک آن حماقت کنه. ما که نمیدونیم قبل از اون اتفاق و فرار چندین بار این دختر و پسر بحث و دعوا و حتی متاسفانه خشونت فیزیکی داشتن سر این موضوع .
توی نظرات شما گفتید تهش اینکه ازدواج کنن و راهکارش طلاقه اما ازدواج ناموفق یکی از بهترین سناریو هاست به بنظرم.
البته اینکه شما بدونید دخترتون با شخص نامناسبی دوست شده قطعا بهتر از ندونستنشه منظورم این بود که ایده ی شما ناقصه .
حتما باید یه فکری برای راهکار مقاومت در برابر پافشاریی که آشکارا اشتباهه بکنید . برخورد با نوجوون ها واقعا به این اسونیی که گفتید نیست سختیش هم هیج ربطی هم به تربیت یا عاقلی اون بچه نداره.
راهکار ارائه شده، تربیت اولیه و ایجاد امکان گفتگو در همه شرایط.
در متن بهش اشاره کردم ضمنا یک ترس بسیار بسیار بسیار زیادی از این قضیه وجود داره. در حالی که هر سال میلیون ها دوستی ایجاد میشه و تموم میشه بدون همه‌ی این چیزهایی که شما گفتی. در موارد نادر و استثنایی می‌توان رفتاری متناسب با آن شرایط را انتخاب کرد. فقط کافیه دخترت نترسه و راحت باهات حرف بزنه. اگر نتونه باهات حرف بزنه، ممکن در همین سناریوها اتفاقات تلخ‌تر هم بشه.
تکرار میکنم که مشورت‌ها و نگاهِ پدرانه میتونه راهنمای دختر باشه. باید به محتوای پیام ِ این نامه هم دقت کنیم که پدر را وارد تصمیم‌گیری‌ها و تجربه‌های نوین ِ دخترش می‌کند.
درسته موافقم با جمله اخرتون .
فکر میکنم توی متن هم بهش اشاره کردم. خودتون هم واژه خیلی جالبی استفاده کردید: تربیت اولیه
فقط مقصودم این بود که راهکارتون جای کار داره 🌹
سپاس از وقتی که در نوشتن و مطالعه دارید.
این فقط یک مدل پیشنهادی هست. دوست دارم از بقیه هم یاد بگیرم. ما با توسعه گفتگو و در کنار هم رشد میکنیم
سلام ادای روشنفکری درنیارید لطفا هنجارهای زندگی رو درنظر بگیرید حالا شمایکی بادوست دخترت ازدواج کردی همه که قول ندادن با دوست دخترشون ازدواج کنند.
اینطوری شمامیگی بایدوالدین بشینن که حالا دوست پسرش چیکارکنه
ماهمیشه باتوجه به فرهنگ غنی ایرانی اسلامی که داریم دنبال تربیت‌های غلط غربی که جالبه که خیلی وقته به بن بست رسیده ، میخوایم ادای روشن فکربودنو بهش بدیم
نه جان برادر درد جامعه ماخط زدن خداست چه اون پدر چه اون پسر ی که باتفاوت ۱۵سال اختلاف سنی داره ادای عاشقو درمیاره و دختر مردمو گول میزنه
اون دختردرست یاغلط دنبال راه فراربوده عشق کجابود یه دخترسیزده سال چی ازعشق میفهمه
وبعدمورد سو استفاده یه آقایی قرارمیگیره که بیمار جنسی اون اگه قصدعاشقی داشت هنجاراون جامعه رو میشناخت ومیرفت خواستگاری
لطفا درست وآگاهانه همه چی روتحلیل کنید و نسخه ی دوست پسرودختری بدای مردم نپیچید
شما راضی هستی خانمت مثلا شما دهمین دوست پسرش بودی بگیری بقیه مث شمافکر نمیکنن هنوز ابنحا ایران است به نظر من دختردارنشو من دخترداربشم بهش میگم دخترم نجابت خریدنی نیست ولی سعی کن نجیب باش دخترم هرکس گفت دوست دارم الزاما عاشقت نیست و اینقدر بهش محبت میکنم که جنس مخالف براش تابو نباشه ….
جناب دکتر، ما از غرب خیلی چیزها آموختیم تاریخ رفتاری شرقیان با غربیان را مطالعه بفرمائید. اینکه حرف منو به غرب ربط می‌دهد نمیدونم چرا، اما باور دارم نگاه اصیل و تربیت یافته باید برای فرزندش حق انتخاب بین گزینه‌های مختلف بدهد.
نمی‌توانی دخترت را در قفس غیرت نگهش داری و بعد یک پسر را ببیند و تا آخر عمر به آغوش او برود. این شیوه‌ی شما، سرآغاز خیانت‌ها و نابهنجاری‌های عظیم جامعه امروز ماست.
سخت‌گیری زیاده از حد که بنیان خانواده را متلاشی کرد. لطفا به آمارهای خیانت زناشویی و دلایل اون مراجعه کنید.
تکرار میکنم این بحث‌ها ادعای روشنفکری نیست، یادآوری وظیفه پدرانه در قبال دختری است که به دنیا آورده. او باید دخترش را آموزش بدهد و درباره شیوه دوستی و تعامل و رفتار با پسرها در دانشگاه و محل کار و… بگوید.
هیچ فهم عمیق و منطقی‌ای بدون تجربه فرد، برای اون حاصل نمی‌شود.
غیرت را باید از نو تعریف کنیم. غیرت به معنی زندانی کردن دختر و ترساندن او از همه‌ی نرهای شهر نیست. غیرت، یعنی آموزش دادن به فرزند درباره‌ی شیوه درست دوستی و تعامل در اجتماع.
لطفا به میلیون‌ها تجربه‌ی مخفیانه‌ی دختران در شرایط سخت‌گیرانه مراجعه کنید. جامعه راه خودش را سالهاست پیدا کرده. ما تنها حرفش را زدیم…
خدا را بهترین گزینه است هیچ چیز نمیتواند تربیت اسلامی را زیر سوال برود خیانت شاید معنایش با امن فرق در جملاتی که نوشتید تجدید نظر کنید
چالش برانگیزاست و فالور جمع کن اما درعمل کسی نمیتواند این کار را انجام دهد.
برای جامعه ایران فقط تاسفی عمیق باقی مانده است فقط همین ما ریشه های عمیقی درتعلیم وتربیت داریم اما افسوس که آنقدر این مساله بزرگ شده که بجای حل صورت مساله به دنبال راه حل‌های غلط میگردیم. به هرحال موفق باشید .
متوجه متن شعاری آخرتون نشدم. لطفا کامنت ِ قبلی مرا با دقت بخوانید. ضمنا مطالعه تاریخ را هم بشدت به شما پیشنهاد میکنم. (ازدواج دختران کودک با مردهای ریش سفید در فرهنگ این سرزمین وجود دارد. اگر شما الان بدتون میاد بخاطر اینه که از غرب یاد گرفتید. وگرنه شیوه‌ی ما، همین بوده که شما ازش منزجری!)
به هرحال یک ایده برای اصلاح وضع آشوبناک جامعه‌ی در حال گذار ماست. به گمانم آغوش پدرانه و مشورت‌های او میتواند راهنمای مناسبی برای دخترها باشد. باید نقد شود و متخصص‌ها نظر بدهند. فعلا که من مطرحش کرده‌ام.
شما تاریخ خوندی کافیه
ماداریم از نظرات تربیتی شما استفاده میکنیم😂
وایییی که اشک ازچشام سرازیر شد ازخوندن نامه شما😭😭😭😭😭😭😭
منو همسرم هم همین قولو قرارو قبل ازدواج گذاشتیم چه خوبه مرداییی مثه شما همسر من و پدرم کاش همه اینو یاد بگیرن 🙏
ممنون مهسا جان – خوشحالم که چنین عهدی با همسر خود بسته‌اید. این‌ها فقط ایده‌هایی هستند برای بهتر کردن روابط (دختر با پدر در جامعه‌ی سنتی و در حال گذار ایران). امیدوارم زمان نشون بده اشتباه نکردیم.
دوست گلم زمانی میشه این تعهد رو داد که واقعا معشوقه ای در کار باشه والا صرف داشتن دوست دختر یا پسر باشه که هفته ای و گاها ساعتی باید با دوست جنس مخالف دختر مون قدم بزنیم….اگع همه دوست دخترا و دوست پسرا باهم ازدواج میکردن که الان هر جوون ایرانی چهار پنج تا زن و شوهر داشت….. شما به دخترتون درست شناخت ،محبت و اگاهی بدین …🌹
محبت و شناخت درست چه چیزی؟ جنگل؟ گربه؟ میز و صندلی؟ دوست شدن ناگریز است. مخصوصا دوران دانشگاه.
بهتره اول خودمون یاد بگیریم که اون حق داره دوستی رو تجربه کنه و بعد آموزش روش‌های درست و حدود رو بگیم و بعدش هم کنارش باشیم تجربه کنه.
ترسیدن زیاد اجازه نمیده قبولش کنیم.
نهایتا اگر قبول نکنیم و اجازه ندهیم به احتمال زیاد بصورت مخفیانه و بدون آگاهی ما (ممکنه) انجام میشه. میلیون‌ها تجربه پیش روی شماست.
دوست گلم من نگفتم منع بشه از دوس داشتن یا اینکه تجربه نکنه،
منظورم این بود کاش بتونیم جنس مخالف رو قشنگ براشون توضیح بدیم،
چیزی که ما ازش محروم بودیم،….
ان شالله که یه روز خوب بیاد برا هممون
من نوعی با این ایده موافقم که به بچه های آینده مان حس اعتماد بدیم و ازشون حمایت کنیم والدین حمایت گر نباشند چه کسی باشد؟
شاید مردم حرف ها بزنند ولی این مردم تا الان کجا بودند؟
تا خبری می شود سر وکله شان پیدا می شود ؟
اگر ندهیم هم نسل جدید راه خودش را میرود – تغییرات جدید را نمی‌توان نادیده گرفت
دقیقا نسل جدید مسیر خودش را میرود ولی با حمایت والدین می شود اعتماد به بچه ها داد
آفرین.. اعتماد و حمایت. این نیاز نسل جدید هست. متاسفانه بر اساس الگوهای سنتی، نمی‌تونیم باهاشون رابطه برقرار کنیم.
به شیوه‌ای نو برای زندگی در جامعه‌ی مدرن محتاجیم.
این هم فقط یک پیشنهاد هست که من در حوزه‌ی زندگی شخصی‌ام اجراییش خواهم کرد.
مثلا خیلی روشن فکری…. خدایا اگه روشن فکری اینه بزار ما تاریک فکر و عقب مونده باشیم … لابد …..
روشنفکری تعریف دیگری داره، شاید بشه گفت وظیفه فراموش شده پدران خاورمیانه که دختران را مثل یخچال و قاشق و کمربند خودشون جزو دارایی خودشون می‌دونند.
این متن داره یادآوری میکنه. همین.
در ضمن تلاش کن قبل از نوشتن، پاسخ‌های ارائه شده در کامنت‌ها را هم مطالعه کنی عزیز
در ضمن، وقت کردی و از مردم دور نبودی از جوون‌ها بپرس بدون اطلاع پدر چکارهایی کردن. احتمالا درک کنی منظور نامه چیه!
یعنی دختر ۱۳ ساله شما با یه مرد ۴۰ ساله دوست بشه جنابتان این امر تسریع هم می کنید؟
حواسمون باشه از اون ور بوم نیافتیم
من مخالف کودک‌همسری هستم. قطعا در آموزشها و گفتگوهای من و دخترم به این مورد خواهیم پرداخت.
وااای چقدرخوب منم این قول به دخترام خواهم دم غیرتت گرم با غیرت👍
معشوقه? یعنی معشوق مونث؟
راست میگی. اشتباه نوشتم. معشوق درسته. در متن اصلاحیه می‌گذارم
حال آدم از این پوزهای روشنفکری بهم میخوره
حال آدم ها از خیلی چیزها بهم میخوره. کافیه به مردم با دقت گوش کنی عزیزم
سلام به نظرم برای پسرانمون هم باید نامه‌ای بنویسیم که حق بروز احساساتی مثل گریه کردن رو دارم که از بچگی بهشون یاد دادن که مرد گریه نمیکنه و از این دست آموزشها…
و با متن پستتون هم کاملا موافقم. آموزش اولیه برای فرزندانمون چه دختر و چه پسر نیاز جامعه‌ست 👍👍👍
با سلام بانو – با نظر شما کاملا موافقم، به طور کلی باید نگاهی جدید و نو برای تربیت کودکان را بیاموزیم و آن را زندگی کنیم. به چشم، خواهم نوشت.
سلام
آقا سجاد سایت خیلی خوبی دارین و من دوست دارم و باهاش ارتباط برقرار کرده ام و دوست دارم روزی مالک کل سایتت بشم.
امکان داره بزرگواری کنی و مدیریت کل سایت رو بهم بدی؟
قول شرف میدم مثل بچه ام ازش نگهداری کنم و اجازه بدم شمام داخلش فعالیت کنید…
🙂
چشم – بیا حضوری در موردش صحبت کنیم.