قبلا این بند را شفاهی گفته بودم، اما ظاهرا باید مکتوب و کاملا رسمی بنویسم. من این روزها (و تا زمانی که زندهام) هرجا و هر ادارهای که بروم در فرم مشخصات جلوی نام فرزند مینویسم: سکینه و حسین.
به تازگی میبینم که بجای 《فرزند》 مینویسند 《نام پدر》. اگر راه داشته باشه خودم یک مادر هم اضافه میکنم و سکینه را قید میکنم. آنهم با خط خوش و بزرگ.
وصیت میکنم روی قبرم نام مادرم با بنویسید
اما معلوم نیست پس از مرگم، نظارت استصوابی و حق بهجانب جامعه و خانواده من، بخواهند چکار کنند. به همین خاطر به صورت مکتوب اینجا و برای خانوادهام و گلاره عزیزم مینویسم، پس از مرگم حتما روی سنگ قبرم نام پدر و مادرم را به این ترتیب بنویسید: فرزند سکینه و حسین.
اگر حکومت (به هر دلیل) اجازه نداد، مرا ببرید هندوستان جنازهام را بسوزانید و گرد ِ خاکسترش را در بیابانها به باد بسپارید تا نشانی از من نماند. اگر سختتان بود و دلتان نیامد، لطف هیچ سنگی و اسمی روی قبرم نگذارید. وقتی نشانی از مادرم نباشد، نمیخواهم نشانی از من بماند.
اگر این پست را ورق بزنید، عکس ِ رومینا خانم را میبینید که توسط پدری سر بریده شد. همهی تلخیهای داستان یکطرف، اعلامیه ترحیم یکطرف. آنقدر سوختم که حد ندارد. نام نرهای آن مرحوم (پدر – پدربزرگ – برادر و…) روی اعلامیه نوشته شده و هیچ نامی از مادرش نیست.
پینوشت:
یک) معتقدم قانون ِ 《پدر قاتل》 باید بازبینی شود. ما نیازمند قوانین سختگیرانهتری هستیم تا از این اتفاقات ناگوار پیشگیری کنیم. دربارهی رومینا اشرفی میتوانید در گوگل بگردید. عکس تلخ زیر، اعلامیه ترحیم اوست که نام قاتل (پدرش) و بقیه نرهای منتسب به او وجود دارند اما هیچ اسمی از مادرش نیست:
دو) من از خودم شروع کردم. کاری به بقیه ندارم. شما هم در کنار سوگواری، یک گام عملی برای اصلاح فرهنگ و رفتار خودمان بردارید.
سه) من چهار روز پیش عقد کردم و همین ابتدا میخواهم بخاطر مرگ رومینا، نامهای برای دختری که شاید روزی داشته باشم، نوشتهام روی لینک زیر کلیک کنید و بخوانید:
دخترم، با دوست پسر تو رفیق خواهم شد
چهار) این نوشته در اینستاگرام من منتشر شده و بحثهای مختلفی زیر آن شکل گرفت. امیدوارم دوستان اینجا هم بحثها را دربارهاش ادامه دهند.
پنج) بندهای دیگری از وصیتنامه مرا اینجا مشاهده میکنید:
من خودم مطمئن نیستم که عشق باشه ولی امیدوارم که تمام عاشقان به معشوق خود برسند. اههه چه سخته که معشوقتو ببینی ولی جرئت نداشته باشی ویا غرورت اجازه ندهد اعتراف کنی😭
ارزوی طول عمر با عزت برای شما دارم.منم از چندسال پیش همین شیوه رو پیش گرفتم و در فرم ها همه جا مینویسم فرزند اکرم و حسین.
و برای از بین بردن این رسم نام اوردن اقایان در اعلامیه ترحیم خانواده مادریم سال گذشته در اگهی ترحیم مادربزرگمان نوشتند مادر گرانقدر خاندان فلان و نامی از فرزندان پسر نبردند و عکس مادربزرگ را هم چاپ کردند.
برای تغییر قوانین نوشته و نانوشته باید از خودمون شروع کنیم
خیلی پست خوبی بود، تو منطقهی ما هر روز رومیناهای زیادی سر بریده میشن، چند روز پیش سارای پونزده ساله حامله توسط شوهر کشته شد، اواسط ماه رمضون هاجرِ تقریبا با همین سن و حامله توسط شوهر و خونوادش به فجیعترین( من حتی نمیدونم املای فجیع رو درست نوشتم یا نه) شکل ممکن اسید توی حلقش ریختن و بدنش رو تیکه تیکه کردن، به جرم چی به جرم اینکه شوهرش دزد بود تهدید کرد رازش رو فاش میکنه! هیشکی برای سارا و هاجر و خیلیا دیگه کاری نکردن همینطور رومینای عزیز. روحش شاد ❤
من خودم تو زندگی شخصیم درگیرِ همچین مرد زنستیزی هستم که اگه بهش حیوانم بگم احساس میکنم به شخصیت یک حیوون توهین کردم، در این حد فاجعه!شاید باورت نشه هر روز و هر ثانیه دارم به این فکر میکنم چطور میتونم یه کار اساسی کنم تا بتونم حقش رو کف دستش بزارم. دل و جرات کشتن دارم ولی کشتن رو راه حل مناسبی نمیدونم، باید یه فکر اساسی کرد برای همچین مردایی که درس عبرت شه برای همه!
باید زار زار گریست. عزیز دلم، بهتره از ایدههای جدید و گفتمان بدون خشونت استفاده کنیم تا جامعه، رشد کنه. من این پست و بعدی، تلاش کردم. با انتشار اون بهم کمک کن.
آموزش در یک بازهی زمانی بلند مدت. ایمان عزیزم، تربیت بسیار زمانبر است. بیا تمرین کنیم و باحوصله کار کنیم.
دارم همین کارو میکنم، تا همین الانشم پیگیر مسئله بودم از راه منطقیش و خداروشکر به جاهای خوبی رسیدم، به خواهرامم گفتم بمیرید ولی زندگی با خفت رو نپذیرید. این مسئله باید از یه جایی به بعد حل شه حتی اگه پای جونمم درمیون باشه
من هیچوقت مرگ یا کشتن رو نمیتونم بپذیرم. باید از هزاران راهحل منطقی دیگر استفاده کنیم. یاد بگیریم و براش تمرین کنیم. جدایی یکی از بهترین اونهاست
صبور باش و از دایرهی اطراف خودت شروع کن. کنترل خشم، داشتن رفتار عقلانی و حساب شده بر اساس نگاه دراز مدت و توسعهی ارتباطات فرهنگی اجتماعی میتونه جوی رو ایجاد کنه که کمی تعادل در رفتارها رو بسازه. چارهای جز صبر و تغییر خود و زیستن متفاوت نداریم.
به نظر من هر وقت صیغه ممنوع بشه وحکم قضایی برای مرد خیانتکار اجرایی بشه اونوقت میتونیم بفهمیم کارهایی میشه کرد برای حقوق زنان .یعنی اول باید زنان اگاه بشوند وقبل اون باید اوضاع اقتصادی در جامعه درست شده باشد .چون اقتصاد بیمار مسبب فقربیشتر برای محرومین هست فقر باعث مشکلات زنان بی سرپرست !واین موضوعات باعث رواج فساد و…پس هیچ موقع درست نخواهد شد .چون عمدا میخواهند که اینگونه باشد
بحث صیغه رو انقدر تاثیرگذار نمیدونم. باید مسئله را به عنوان یک مسئله پیچیده قبول کنیم و عوامل متنوع تاثیر گذار را شناسایی کرده و دربارهاش بحث کنیم. سادهسازی و تقلیل آن به چیزی مثل #صیغه بیراههای برای فهمیدن پاسخ است
وچه حیف نامی از مادر برده نشده است مادری که بعد از نه ماه بچه ای را به دنیا می آورد و با جان و دل برایش زحمت میکشد و صدحیف که نامی ازش برده نشود در این مواقع مادر نادیده گرفته می شود
من به پدر حق کشتن دختر را نمیدم درسته دختره خطا کرده اشتباه کرده همه مون خطا میکنیم انسان ممکن الخطاست میتونه از خطاهاش درس بگیره و تجربه کنه ولی حق اش محروم کردنش ازدنیا نیست محروم کردن از حق زندگی کردن نیست اون پدر تازه همه چیز براش شروع میشه