مهمان ایپزود سی ام پادکست اکنون، رضا غیابی هست. جنبه عمومی کارش «تداکس تهران – TEDx Tehran» هست و تخصصش استراتژیست کسب و کار و مشاور و ادوایزر بیزینس ها (توسعهی استراتژیهای نوآورانه) است و فعال در اکوسیستم استارتاپی. از سویی دیگر خودش رو «فرصت آفرین» میدونه و سازندهی اجتماعات نوآورانه.
البته برخی از مفاهیم هم در زندگی و افکار رضا پررنگ هستند مثل اینکه نخبه کیست؟ و یا زندگی در شرایط پرابهام ایران چگونه است و چه کسانی میتوانند در ابهام، پیشرو باشند؟

تماشای ویدیو کامل گفتگو در یوتیوب
روی دکمه زیر کلیک کنید و ویدیو این گفتگو را بببیند. همچنین میتوانید کانال یوتیوب منو دنبال کنید تا از بقیه گفتگوها مطلع بشید:
زمان بندی ویدیو بالا رو در ادامه براتون آوردم که بدونید در هر بخش در مورد چه چیزهایی داریم صحبت میکنیم:
- 00:57 – معرفی رزومه رضا غیابی
- 01:52 – تجربیات بین المللی و شروع کار در سایر کشورها
- 16:18 – درباره مفهوم فرصت آفرینان و شبکه سازی (Networking)
- 32:47 – درباره تدکس تهران و مفهوم کار داوطلبانه
- 1:05:18 – الیت یا نخبه (نخبگان جامعه) کیست؟
- 1:22:13 – قدرت تحمل ابهام یا حرکت در شرایط ابهام
- 1:32:51 – درباره تجاوز به مفاهیم و کلمات
- 1:47:18 – درباره استراتژیست کسب و کار – صنعت مشاوره مدیریت و ادوایزری
- 1:55:17 – آداب و الگوی استخدام مشاور مدیریت
- 2:09:14 – داستان اسپانسر نمایندگی میکروفن بویا و اسپانسر شدن
- 2:11:37 – مرز پختگی کجاست؟ اصالت به چه معناست؟
شنیدن فایل صوتی این اپیزود
من همه فایل های صوتی پادکست و برنامه های ضبط شده را در کانال کست باکس منتشر میکنم و پیشنهاد میکنم همونجا و داخل برنامه پادکست اکنون رو دنبال کنید که قسمت های جدید هم براتون اطلاع رسانی بشه.
اینجا هم میتونید فایل صوتی قسمت رو بشنوید:
پادکست اکنون در اپلیکیشنهای پادگیر و دنبال کردن ما در شبکههای اجتماعی:
درباره مهمان برنامه: رضا غیابی
- استراتژیست کسب و کار
- مشاور و ادوایزر بیزینس ها
- عضویت در هیئت مدیره ها
- فرصت آفرین
- مروج برخی مفاهیم مثل: نخبگی
- مسئول تداکس تهران – TEDx Tehran

سایت رضا غیابی -|- اینستاگرام رضا -|- لیندکین رضا
منابع معرفی شده داخل پادکست:
در این قسمت هم منابعی که داخل این گفتگو در موردشان صحبت کردیم رو مینویسم
- سخنرانی خانم کر اندرسون (موقعیت ساز یا فرصت آفرین باشید)
- آقای بری شوارتز – تدتاک پارادوکس انتخاب
لینک همه سخنرانی های بری شوارتز هم میتونه برای علاقمندان مفید باشه که پیگیری کنند.
- تدتاک سایمون سینک: چگونه رهبران بزرگ، الهام بخش می شوند:
- مقاله: مهارت تحمل ابهام: قدرت بزرگان (وبسایت رضا غیابی)
- لینک مقاله: بررسی چهار نقش: مشاور، رایزن، مربی، راهنما (وب سایت رضا غیابی)
- بیانیه نخبه اندیشی (در وبسایت رضا غیابی)
اسم دوستانی که به واسطه ی بیانیه نخبه اندیشی آورده شد: دکتر امیر حسین یزدانی (روانشناس) | دکتر حامد عبدی (فیلسوف) | دکتر رامین حیدری فاروقی | دکتر کیارش آرامش
- یک ضرب المثل عربی بسیار زیبا هم آقا رضا در ثانیه های آخر پادکست بکار بردند که واقعا ازش لذت بردم: شرف المکان بالمکین. ( ارزش هر جایگاه به کسی است که در آن قرار گرفته است. به عبارت دیگر، انسان است که به یک جایگاه ارزش می دهد).

حدود 6 دقیقه بخشی از گزارش خبرگزاری فرانسوی rFi درباره زندگینامه کومیتاس استفاده شده است که با عنوان «کومیتاس: روح سرگشتۀ موسیقی ارمنی» منتشر شده بود.

حمایت از پادکست اکنون
قصد دارم پادکست اکنون را فراتر از یک رسانهی گفتگومحور تبدیل کنم و اهداف و آرزوهایی برای آن دارم (مثلا چاپ کتابی از تجریبات مهمانان برنامه و…) که در این راه نیازمند همراهی و کمکهای شما عزیزان هستم. برای آشنایی با اهداف من و انواع روشهای کمک به آن، روی دکمه زیر کلیک کنید:
این گفتگو هفته اول فروردین ماه 1403 منتشر شد.
با مهر
سجاد سلیمانی
پادکست اکنون – کلیه اپیزودها
برای دیدن یا شنیدن کلیه قسمتهای منتشر شده روی دکمهی زیر کلیک کنید تا به صفحهی اصلی پادکست برسید:

لیست اپیزودهای فصل اول:
در ادامه میتوانید لینک کلیهی قسمتهای منتشر شده در فصل اول را مشاهده کنید. روی هر کدام کلیک کنید به فیلم و فایل صوتی آن دسترسی خواهید داشت:
- فصل1 قسمت صفر: دلایل راه اندازی پادکست اکنون از زبان سجاد سلیمانی
- قسمت1: علی سریزدی – موسس و مدیرعامل دانزی و سایت دکتردکتر
- قسمت2: امیر تقوی – کارآفرین سریالی
- قسمت3: دکتر مصطفی مرشدی- برای تحول دیجیتال نیازمند تغییرات جدی هستیم
- قسمت4: مجید کثیری موسس سایت اخباررسمی و متخصص روابط عمومی
- قسمت 5 – زندگینامه دکتر محمدمهدی روحانی – مدیرعامل سرای ابریشم کارآفرین صنعت فرش
- قسمت6 – مهرداد مظاهری – مدیرعامل شرکت نرم افزاری رستک
- قسمت 7- سایروس صفاری – بازرگان ایرانی مقیم آمریکا
- قسمت8- سعید حیدریان / مدیر کاروانسرای شاه عباسی در کویر مرنجاب
- قسمت9 – گفتگو با پیمان اکبرنیا درباره علم و شبه علم + تفکر سیستمی + سیستم های پیچیده
- قسمت10- زندگینامه آرمان ولیان – آموزش اتیکت و آداب معاشرت
- قسمت 11 – گفتگوی ویژه با محمدرضا شعبانعلی – سایت متمم
- قسمت12- زندگینامه سمیه حسن زاده – برندسازی املاک و برند استراتژیست
- قسمت13 – دکتر علی شجاع – همبنیانگذار آهن آنلاین (متخصص باشیم یا جنرالیست؟)
- قسمت14 پادکست اکنون حذف شد
- قسمت15- جواهرسازی لوکس پوریا شکرپور (با ظاهری متفاوت)!
- قسمت16 – از غواصی صنعتی تا صادرات سنگ و کشتی سازی – جاوی پژمان
- قسمت17- اشکان بهرامی – صادرکننده فولاد و موسس پادکست صادراتی
- قسمت18- اهمیت یادگیری زبان در صادرات – از کدوم کشورها شروع کنیم؟ چطوری صادرکننده فولاد شدم؟ اشکان بهرامی (بخش دوم)
- راهنمای راه اندازی مارکت پلیس ها (marketplace) – مجتبی ذوالفقاری – قسمت 19 پادکست اکنون
- برند brand چیست؟ چگونه یک برند موفق بسازیم؟ پرسونال برند چیه؟ رضا مهدوی استراتژیست برندسازی – قسمت ۲۰ پادکست اکنون
- از فوتبال تا بلاکچین – هومن متولی (کارآفرین سریالی حوزه فناوری) – قسمت 21 پادکست اکنون
- لاکپشت موفقیت – زندگینامه خانم آیبولک پقه (فروشگاه لباس آی بولک) – قسمت 22 پادکست اکنون
- چاقو، چکش، لباس – زندگینامه شهاب چراغی (جهانگرد، گردشگر و تورلیدر آفریقا) – قسمت 23 پادکست اکنون
- از تهران تا بغداد (1) صادرات به عراق – رضا مونسان – قسمت 24 پادکست اکنون
- از تهران تا بغداد (2) صادرات به عراق – رضا مونسان – قسمت 25 پادکست اکنون
- زندگینامه مجید کیانپور + ورود به بازارهای بین المللی – قسمت26 پادکست اکنون
- صنعت مشاوره مدیریت و سهام داری خصوصی (پرایوت اکویتی Private Equity) – مجید کیانپور قسمت27
- تفاوت رهبری و مدیریت در سازمان ها – رهبر سازمان کیست؟ / دکتر شیخ ابومسعودی (بخش اول) اپیزود28
- ویژگی رهبران موفق سازمانی چیست؟ دکترشیخ ابومسعودی (بخش دوم) اپیزود29 پادکست اکنون
- رضا غیابی استراتژیست کسب وکار – برگزارکننده تداکس تهران – اپیزود 30 پادکست اکنون
- محمد دبیری – گروه ساختمانی آفتاب (شیراز) و فیبون – اپیزود 31 پادکست اکنون
- سمانه قائدی – بلاگر تخصصی هتل و دیجیتال نومد – قسمت 32 پادکست اکنون
- علی بهرام پور – کانی راش (پوشاک آقایان) بخش اول | قسمت 33 پادکست اکنون
- علی بهرام پور – کانی راش (پوشاک آقایان) بخش دوم | قسمت 34 پادکست اکنون
- پادکست با هوش مصنوعی (چت جی پی تی Chat GPT) قسمت35 پادکست اکنون
خلاصه گفتگوی قسمت ۳۰ پادکست اکنون: رضا غیابی
مقدمه و آشنایی با رضا غیابی من با افتخار میزبان رضا غیابی عزیز در پادکست اکنون بودم. رضا، فردی با سوابق گسترده در حوزههای مختلف است؛ از مشاور مدیریت، عضو هیئت مدیره و مشاور استراتژیک برای کسب و کارها (نظیر پستبانک، دیجیکالا و فلایتیو) گرفته تا یک فعال استراتژی که ۱۵ سال در اکوسیستم فعالیت داشته و کارهای اجتماعی نوآورانه انجام میدهد. یکی از برجستهترین فعالیتهای او، تدکس تهران است که آن را پیش میبرد.
تجربه کار در لیختناشتاین
شروع صحبت ما با لیختناشتاین بود، کشوری کوچک و دوستداشتنی در مرز سوئیس با حدود ۳۶ هزار نفر جمعیت. این کشور در جنگ جهانی دوم به دلیل موقعیت استراتژیک بین دو رشته کوه، پناهگاه بانکها و جواهرات زیادی شد. من در آنجا با یک اندیشکده به نام “هاوس اینستیتوت” (Haus Institute) کار کردهام. این اندیشکده در منزل مادربزرگ رودولف هیلیتی (از خانواده معروف هیلتی) قرار دارد. اخیراً، در پروژهای به نام “تکامل انسان دوستانه” (Evolution of Philanthropy) در سیلیکونولی، ایدههایی را مطرح کردم. ایده من آنجا این بود که چگونه میتوان با یک سیستم هوش مصنوعی، کاری کرد که هر فردی وارد یک شتابدهنده میشود، بداند چرا وارد شده و در پایان روز ببیند که چگونه به اهداف نوآورانه آن کمک کرده است؛ یعنی تأثیر کارهایش به صورت ملموس اندازهگیری شود.
چرا فعالیتهای “خارج از ایران”؟
همیشه این پرسش برای من مطرح بوده که چرا باید جهان را به “داخل ایران” و “خارج از ایران” تقسیم کنیم، در حالی که آرزویم این بود که مرزها کمرنگتر باشند. پدرم به واسطه شغل خبرنگاریاش به ۴۵-۴۶ کشور سفر کرده بود و خاطرات او از دوران کودکی، تصویری از یک دنیای بدون مرز در ذهن من ساخت.
تأسف میخورم که ویزا و پاسپورت، این تقسیمبندی را در جهان ایجاد کرده است. من همیشه دوست داشتم در کشوری زندگی کنم که پروژههایم موفق میشوند. بسیاری از سفرهای من به خارج از ایران، مثل مالزی یا اروپا، به دلیل پروژههای کاری و تحقیقاتی بوده است.
هفت سال از زندگیام را به عنوان مشاور (Consultant) و نه سال را به عنوان رایزن (Advisor) سپری کردهام. آشنایی با سید استارز (Seedstars) در لوزان، باعث تحصیل من در EPFL و سپس آشنایی با نخبگان لیختناشتاین شد. پروژههایم همیشه با این دیدگاه بوده که این فعالیتها از ایران دور نیستند و میشود با آنها کار کرد.
مفهوم “فرصتآفرینی” و “نتورک”
من نتورک را جدی میبینم و آن را با رفاقت گره زدهام. نتورک واقعی شبکهای از آدمهاست که دلیل مشخصی برای تعامل با هم دارند و به یکدیگر اعتماد میکنند. در شرق عالم، اعتماد از قرارداد بسیار باارزشتر است. من به مفهوم “دیرپایگرایی” یا بلندمدتنگری اعتقاد دارم که منجر به زندگی بهتر میشود.
ایده “فرصتآفرینی” من، از نشستن در لابی هتل استقلال تهران متولد شد. من به عنوان یک موسیقیدان، گوشهای حساسی دارم و میتوانستم گفتگوهای میزهای مختلف را شنیده و تحلیل کنم. متوجه میشدم که افراد در میز ۳ و میز ۵ میتوانند مشکلات یکدیگر را حل کنند اما از هم بیخبرند؛ چقدر فرصتهای از دست رفته وجود دارد.
با خودم فکر کردم که چرا خودم یک “فرصتآفرین” نباشم؟ یعنی کسی که منابع مختلف را کنار هم میگذارد و به عنوان یک راهکار ارائه میدهد.
پیچیدگی خوب (Good Complexity) در برابر سادهسازی
من مخالف سادهسازی بیش از حد مسائل پیچیدهای چون اقتصاد یا جامعه هستم. در حالی که دنیای امروز همه چیز را ساده میکند و شبکههای اجتماعی مطالب را در قالب یک توییت یا یک ویدیوی کوتاه تقلیل میدهند.
این سادهسازی منجر به توقعات غلط و سطحینگری میشود.
من طرفدار “پیچیدگی خوب” (Good Complexity) هستم؛ یعنی موضوعات را پیچیده فهمید، اما شاید ساده عمل کرد. کاری که من انجام میدهم، افزایش پیچیدگی سیستم به معنای مثبت آن است؛ وصل کردن نقاطی که خروجیهای غیرمنتظره و خلاقانه ایجاد میکنند.
چرا در مقابل چگونه
ما غالباً درگیر “چگونگی” انجام کارها هستیم و دستورالعملهای زیادی برای هر کاری داریم (مثلاً چگونه پولدار شویم، چگونه زندگی کنیم).
اما کمتر به “چرایی” مسائل میپردازیم که در شروع و پایان کار اهمیت دارد. این تمرکز بر “چگونگی” و نادیدهگرفتن “چرایی”، زندگی را بیش از حد ساده و سطحی میکند.
تدکس تهران: فرصتی برای ایدهها تدکس تهران
محصول جمعی از افراد همدل و باحال است که با کاری داوطلبانه، برای شنیدن ایدههای بهتر در شهر و کشورشان تلاش میکنند. من معتقدم در ایران به شدت دچار فقر ایده هستیم و باید محفلی فراهم شود تا ایدههای خوب شنیده و تبادل شوند.
تد (TED) حدود ۴۰ سال است کنفرانس برگزار میکند و اولین جایی بود که پی برد ترکیب تئاتر با کنفرانس و کار بینرشتهای (Technology, Entertainment, Design) موفقیتآمیز است.
در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹، مردم از تد خواستند تا با فرمت نوآورانه آن (ارائه کمتر از ۱۸ دقیقه با داستانسرایی و پرداختن به اصل ایده) خودشان رویداد برگزار کنند.
اینگونه تد اکس (TEDx) با مفهوم “ناشناخته” (X for unknown) به وجود آمد. تدکس، برند خود را با یک لایسنس رایگان فرانچایز کرد. اولین تدکس در ایران در سال ۲۰۱۳ برگزار شد و من به عنوان داوطلب وارد تیم تدکس تهران شدم. کار داوطلبانه عشق است؛ انسانهایی که برای کاری داوطلبانه فعالیت نمیکنند، انسانهای کرختی هستند.
حدود ۴۵۰ نفر در ۱۱ سال گذشته با ما همکاری داوطلبانه داشتهاند. تیم ما شامل یک تیم اصلی و یک تیم گستردهتر برای رویدادهاست. ما بدون دفتر و دبیرخانه، با استفاده از ابزارهای مدیریت کار (مثل اسلک و ترلو) فعالیت میکنیم و تجربیاتمان را با سایر برگزارکنندگان تدکس در جهان به اشتراک میگذاریم.
ایده، قویترین ابزار هویتی یک کشور و یک مردم است. تمدنها حول ایدهها شکل میگیرند، نه برعکس. روزمرگی ما را بیایده میکند و وقتی از ایده خالی شویم، مجبور به دنبال کردن ایدههای دیگران میشویم.
ما به صورت سیستماتیک از تولید ایدهها جلوگیری میکنیم و با “شمشادی کردن” جامعه، همه را شبیه هم میخواهیم. تد، بلندگویی است برای ایدهها؛ برای صاحبان ایده و کسانی که دنبال ایده هستند. تد مسئله دسترسی به عمق و انتشار پیام را حل کرده است. مخاطبان تدکسها در سراسر جهان به بیش از ۴۰۰ میلیون نفر رسیده و به تدکسها اجازه داده میشود که مشکلات بومی خود را حل کنند.
محتوای تدکس تهران روی وبسایت tedxtehran.com و در یوتیوب و آپارات به صورت رایگان و با لایسنس کریتیو کامنز (Creative Commons) منتشر میشود.
توصیههایی برای مصرف محتوا
برای علاقهمندان به تدتاک، بری شوارتز (Barry Schwartz) و تدتاک او با عنوان “تناقض انتخاب” (Paradox of Choice) و همچنین کارهای سایمون سینک (Simon Sinek) با عنوان “با چرا شروع کنید” (Start With Why) و “رهبران آخر غذا میخورند” (Leaders Eat Last) را به شدت توصیه میکنم.
باید مراقب ذائقه مصرف محتوای خود باشیم. همانطور که هر غذایی را نمیخوریم، هر محتوایی را هم نباید مصرف کنیم. شبکههای اجتماعی شبیه “فستفود محتوا” هستند که مسائل پیچیده را در زمان کوتاه و سطحی توصیف میکنند. باید با تفکر انتقادی با محتوا برخورد کرد؛ تفکری که منجر به یادگیری میشود.
من خودم ۱۵ سال است که تلویزیون ندارم و محتوای خودم را انتخاب میکنم. از شبکههای اجتماعی برای قلاباندازی فکری استفاده میکنم تا جوانههای فکری در ذهنم ایجاد شود و سپس به تحقیق عمیق بپردازم.
نخبه کیست؟ آزادی عمل مؤثر
من دوست دارم به جای پاسخ دادن به این سوال، آن را مطرح کنم تا جامعه به آن فکر کند. در ایران، نخبه را غالباً به معنای بچهدرسخوان میفهمند، در حالی که ریشه عربی آن به معنای “برگزیده” یا “انتخابشده” است.
من تعریف نخبه را این میدانم: کسی که آزادی عمل مؤثر دارد؛ یعنی آزاد است که عملی انجام دهد که تأثیرگذار باشد.
داستان کومیتاس (Komitas)، پدر موسیقی ارمنی، که در نسلکشی ارامنه توسط ترکان، با زندان و شکنجه از کار بازماند و بخش مهمی از فرهنگ ارمنی (موسیقی پس از ۶۰ سالگی او) از بین رفت، نمونهای از سرکوب نخبگان است.
این واقعه نشان میدهد که چگونه سرکوب نخبگان، هویت یک جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. پدافند غیرعامل واقعی در فرهنگ و سرمایهگذاری بر آن است. من معتقدم که نخبگان، پیشران توسعه جامعه هستند.
حرکت در شرایط ابهام: رقص با ابهام
ویژگی فعلی خاک ایران، ابهام است. در سخنرانیام در لیختناشتاین (کشوری با ثبات بالا که قیمتها را برای ۳۰ سال آینده میداند)، من شرایط ایران را به آسمانی سیاه که رعد و برق میزند تشبیه کردم؛ رعد و برقی که گاهی شرایط را روشن میکند و گاهی نامعلومتر.
مقاله من با عنوان “تحمل ابهام، قدرت بزرگان” به این موضوع میپردازد. ابهام در مقابل حس امنیت ما قرار میگیرد که نیاز اساسی بشر است.
میل به دانستن آینده، ریشه در نیاز به امنیت (طبقه دوم هرم مازلو) دارد. قیمت دلار، قیمت ملک، قیمت غذا، همگی بر امنیت روانی و مالی مردم تأثیر میگذارند.
رهبر کسی است که فضای مبهم را به جان میخرد و فضای مشخصتری را برای دنبالکنندگانش ترسیم میکند. کارآفرینان ریسک ابهام بازار را میپذیرند تا به کارمندان خود حقوق ثابت پرداخت کنند. من پنج تکنیک و “مایندست” (Mindset) برای رقص با ابهام را در مقالهام توضیح دادهام.
تجاوز به مفاهیم: لمپنیسم فکری
من به شدت مخالف “تجاوز به مفاهیم” (Tajahvoz be Mafahim) هستم. وقتی کسی “تورم را قبول ندارم” میگوید، به مفهوم “قبول داشتن” تجاوز میکند.
این مثل چسباندن آرم BMW روی ماشین پیکان است؛ به بی ام و، به پیکان و به هویت خودت تجاوز کردهای. این اتفاق در حوزههای مختلف مثل استاد دانشگاه، بلاگری، طراح داخلی، تریدر و تحلیلگر اقتصادی رخ میدهد. این یک مکانیزم لمپنی است؛ لمپن به جای ارتقای خود، جایگاه و مفهوم را پایین میآورد.
ذهن پریشان، خروجی همین تجاوز به مفاهیم است. وقتی مفاهیم کلامی آلوده میشوند، زبان مشترک برای گفتگو از دست میرود. حرفهایی مثل “کوروش یک بسیجی بود” نه تنها عبث، بلکه تجاوز به مفاهیم بسیجی، کوروش و تاریخ است.
اینگونه سادهسازیها و درهم آمیختن مفاهیم، ما را از تعقل دور میکند. ما یک ملت نقال هستیم و داستانها نقش مهمی در فرهنگ ما دارند. اما این به معنای عدم مطالعه و صرفاً گوش دادن به روایتهای سطحی نیست.
این پدیده باعث میشود که هر کسی هر ادعایی را مطرح کند، مثلاً “خواننده مردمی” به کسی که فالش میخواند اطلاق شود. فقر مدیریت و بی مدیریتی، چالش بزرگ ایران است. بسیاری از مدیران ما فکر میکنند مدیر هستند، اما سواد مدیریت و بازگشت به اصول آن را ندارند.
استراتژی کسب و کار و مشاوره مدیریت
من به عنوان استراتژیست کسب و کار، به بنگاهها در تعیین مسیر از نقطه A به B کمک میکنم. نقش من بیشتر در قالب “رایزن” (Advisor) است.
من ابزارهای مدیریتی، پیشنهادات و نتورک خود را در اختیار کسب و کارها قرار میدهم تا به اهدافشان برسند. صنعت مشاوره مدیریت در ایران نهادینه نشده است.
در خارج از ایران، شرکتهای بزرگی مثل “بیگ فور” (PwC, KPMG, McKinsey, BCG) وجود دارند که بالای ۱۰۰ سال قدمت دارند و متخصصین در آنها آموزش میبینند.
باید به جای سرمایهگذاری بر ملک، روی تاسیس شرکتهای مشاوره قوی و صنفسازی سرمایهگذاری کنیم. برای مشاوره گرفتن، ابتدا باید بدانی چه نیازی داری؟ کوچ، منتور، کنسالت یا ادوایزر؟.
باید صورت مسئله را شفاف تعریف کنی. مشاور معجزهگر نیست و باید پروژهای مشخص برای او تعریف شود. بسیاری از مدیران نمیدانند دقیقا چه میخواهند و باید ابتدا روی “عارضهیابی” (Diagnosis) سرمایهگذاری کنند.
اگر مشاوری اشتباه کرد، به صنعت مشاوره بدبین نشو، بلکه به انتخاب خودت شک کن. مسئولیتپذیری به سمت شغلی ربطی ندارد. مدیرعامل نمیتواند مسئولیتهای خود را برونسپاری کند.
پختگی و اصالت
به نظر من، مرز پختگی در “آرام گرفتن” است. نه گوشهنشینی، بلکه پرداختن به پیشرفت واقعی با آرامش و اطمینان. این آرامش میتواند در سنین مختلف و در زمینههای گوناگون زندگی هر فردی به دست آید.
اصالت، یعنی اینکه هر چیزی در جهت وظیفه اصلی خود پیش برود. اصالت رفتار با بدن، سالم نگه داشتن آن است. اصالت رفتار با گوش، شنیدن موسیقی خوب است. اصالت رفتار با چشم، نگاه به چیزهای باارزش است.
اصالت داشتن زبان، ادب است. اصالت داشتن مغز، تعقل است. اصالت داشتن روح، معنویت است.
پختگی، نتیجه رفتار اصیل است؛ نه چیزی که مستقیم به آن میرسیم. باید در موقعیتهای مختلف، رفتار صادقانه و اصیل نشان دهیم تا صادق باشیم.
کار کردن، ما را در موقعیتهایی قرار میدهد که فرصت تصمیمگیری اصیل را به ما میدهد و این بهترین فرمول برای پخته شدن است.




