زندگینامه مجید کیانپور + ورود به بازارهای بین المللی – قسمت26 پادکست اکنون

گفتگو با مجید کیانپور در دو قسمت جداگانه در پادکست اکنون منتشر میشه (این پست مربوط به بخش اول یعنی قسمت 26 هست). برای آشنایی با مجید کیانپور باید بگم که ایشون از بزرگان صنعت مشاوره مدیریت در ایران هستند که جانی تازه به این بخش از بازار مشاوره دادند و با تاسیس مدرسه شاپرک آبی، بیش از 500 مشاور مدیریت هم تربیت کردند.

درباره مجید معرفی بیشتری در ادامه مینویسم. این گفتگو توسط من سجاد سلیمانی ضبط شده و شما در همه پتلفرمهای پادکست اکنون میتوانید آن را بشنوید.

بخش دوم گفتگو در قسمت 27 پادکست اکنون منتشر شد

تماشای ویدیو کامل گفتگو در یوتیوب

روی دکمه زیر کلیک کنید و ویدیو این گفتگو را بببیند. همچنین میتوانید کانال یوتیوب منو دنبال کنید تا از بقیه گفتگوها مطلع بشید:

در ادامه می توانید ویدیوی کامل را مشاهده کنید. برای دیدن این برنامه از داخل ایران لازمه که قندشکن خودتون رو روشن کنید:

زمان بندی ویدیو بالا رو در ادامه براتون آوردم که بدونید در هر بخش در مورد چه چیزهایی داریم صحبت میکنیم:

• 00:01 – شروع پادکست اکنون (دو توضیح اولیه)
• 01:59 – زندگینامه مجید کیانپور (مسیرتجربیات کاری و علمی)
• 16:12 – چطوری وارد شرکت توتال شدی؟
• 20:02 – کریستین – پدر و منتور شغلی (شروع کارآموزی)
• 29:23 – فان و هابی مجید کیانپور چیه؟ (فیلم و موزیک)
• 33:08 – روش مطالعه مجید – کتاب یا مقاله؟ منابع یادگیری؟
• 45:42 – رخدادهای بزرگ اقتصادی دنیا
• 52:20 – چرا دبی در امارات برات مهمه؟ مگه چی داره؟
• 59:04 – روش های بین المللی شدن یک شرکت و بیزینس چیست؟
• 01:15:01 – درباره مدیریت بومی  

شنیدن فایل صوتی این قسمت همینجا

من همه فایل های صوتی پادکست و برنامه های ضبط شده را در کانال کست باکس منتشر میکنم و پیشنهاد میکنم همونجا و داخل برنامه پادکست اکنون رو دنبال کنید که قسمت های جدید هم براتون اطلاع رسانی بشه.

اینجا هم میتونید فایل صوتی قسمت 26 رو بشنوید:

پادکست اکنون در اپلیکیشن‌‎های پادگیر و دنبال کردن ما در شبکه‌های اجتماعی:

اسپانسر این برنامه: گروه توسعه کسب و کار سجاد سلیمانی

گروه توسعه کسب و کار سجاد سلیمانی که در تلاش هست برای شرکتها و مجموعه هایی که به دنبال رشد بیزینس و شرکت خودشون هستند، خدمات متنوعی ارائه میکنه.

درباره من و گروه

شماره برای ارسال پیام در واتس اپ و تلگرام: 09195558040

درباره مهمان برنامه: مجید کیانپور

•  بنیانگذار و مدیرعامل شرکت تجربه شاپرک آبی
• موسس مدرسه مشاوره مدیریت شاپرک
• سابقه مدیریت در منابع انسانی شرکتهای بین المللی (توتال و هنکل و…) در فرانسه، ایران و خاورمیانه.
• تجربه مدیریت و رهبری در محیط شرکتهای بین المللی
• و پرورش و تربیت مشاوران مدیریت در ایران.

• آدرس صفحه اینستاگرام مجید کیانپور
• https://www.instagram.com/majidkianpour
• آدرس اینستاگرام مدرسه شاپرک آبی
• https://www.instagram.com/shaparak.blue

منابع معرفی شده داخل پادکست:

در این قسمت هم منابعی که داخل این گفتگو در موردشان صحبت کردیم رو مینویسم

• آقای ری دلیو – ray dalio (صفحه ویکی پدیا – سایت)

• فیلم جنگ جریان (The Current War)

• لینک پادکست همین یه کار – که مجید تولید میکنه

حمایت از پادکست اکنون

قصد دارم پادکست اکنون را فراتر از یک رسانه‌ی گفتگومحور تبدیل کنم و اهداف و آرزوهایی برای آن دارم (مثلا چاپ کتابی از تجریبات مهمانان برنامه و…) که در این راه نیازمند همراهی و کمک‌های شما عزیزان هستم. برای آشنایی با اهداف من و انواع روش‌های کمک به آن، روی دکمه زیر کلیک کنید:

این گفتگو هفته چهارم دیماه 1402 منتشر شد.

با مهر

سجاد سلیمانی

پادکست اکنون – کلیه اپیزودها

برای دیدن یا شنیدن کلیه قسمت‌های منتشر شده روی دکمه‌ی زیر کلیک کنید تا به صفحه‌ی اصلی پادکست برسید:

لیست اپیزودهای فصل اول:

آنچه در این پست مشاهده کردید؛ از فصل اول بود. در ادامه می‌توانید لینک کلیه‌ی قسمت‌های منتشر شده در فصل اول را مشاهده کنید. روی هر کدام کلیک کنید به فیلم و فایل صوتی آن دسترسی خواهید داشت:

• فصل1 قسمت صفر: دلایل راه اندازی پادکست اکنون از زبان سجاد سلیمانی
• قسمت1: علی سریزدی – موسس و مدیرعامل دانزی و سایت دکتردکتر
• قسمت2: امیر تقوی – کارآفرین سریالی
• قسمت3: دکتر مصطفی مرشدی- برای تحول دیجیتال نیازمند تغییرات جدی هستیم
• قسمت4: مجید کثیری موسس سایت اخباررسمی و متخصص روابط عمومی
• قسمت 5 – زندگینامه دکتر محمدمهدی روحانی – مدیرعامل سرای ابریشم کارآفرین صنعت فرش
• قسمت6 – مهرداد مظاهری – مدیرعامل شرکت نرم افزاری رستک
• قسمت 7- سایروس صفاری – بازرگان ایرانی مقیم آمریکا
• قسمت8- سعید حیدریان / مدیر کاروانسرای شاه عباسی در کویر مرنجاب
• قسمت9 – گفتگو با پیمان اکبرنیا درباره علم و شبه علم + تفکر سیستمی + سیستم های پیچیده
• قسمت10- زندگینامه آرمان ولیان – آموزش اتیکت و آداب معاشرت
• قسمت 11 – گفتگوی ویژه با محمدرضا شعبانعلی – سایت متمم
• قسمت12- زندگینامه سمیه حسن زاده – برندسازی املاک و برند استراتژیست
• قسمت13 – دکتر علی شجاع – هم‌بنیان‌گذار آهن آنلاین (متخصص باشیم یا جنرالیست؟)
• قسمت14 پادکست اکنون حذف شد
• قسمت15- جواهرسازی لوکس پوریا شکرپور (با ظاهری متفاوت)!
• قسمت16 – از غواصی صنعتی تا صادرات سنگ و کشتی سازی – جاوی پژمان
• قسمت17- اشکان بهرامی – صادرکننده فولاد و موسس پادکست صادراتی
• قسمت18- اهمیت یادگیری زبان در صادرات – از کدوم کشورها شروع کنیم؟ چطوری صادرکننده فولاد شدم؟ اشکان بهرامی (بخش دوم)
• راهنمای راه اندازی مارکت پلیس ها (marketplace) – مجتبی ذوالفقاری – قسمت 19 پادکست اکنون
• برند brand چیست؟ چگونه یک برند موفق بسازیم؟ پرسونال برند چیه؟ رضا مهدوی استراتژیست برندسازی – قسمت ۲۰ پادکست اکنون
• از فوتبال تا بلاکچین – هومن متولی (کارآفرین سریالی حوزه فناوری) – قسمت 21 پادکست اکنون
• لاکپشت موفقیت – زندگینامه خانم آیبولک پقه (فروشگاه لباس آی بولک) – قسمت 22 پادکست اکنون
• چاقو، چکش، لباس – زندگینامه شهاب چراغی (جهانگرد، گردشگر و تورلیدر آفریقا) – قسمت 23 پادکست اکنون
• از تهران تا بغداد (1) صادرات به عراق – رضا مونسان – قسمت 24 پادکست اکنون
• از تهران تا بغداد (2) صادرات به عراق – رضا مونسان – قسمت 25 پادکست اکنون
• زندگینامه مجید کیانپور + ورود به بازارهای بین المللی – قسمت26 پادکست اکنون
• صنعت مشاوره مدیریت و سهام داری خصوصی (پرایوت اکویتی Private Equity) – مجید کیانپور قسمت27
• تفاوت رهبری و مدیریت در سازمان ها – رهبر سازمان کیست؟ / دکتر شیخ ابومسعودی (بخش اول) اپیزود28
• ویژگی رهبران موفق سازمانی چیست؟ دکترشیخ ابومسعودی (بخش دوم) اپیزود29 پادکست اکنون
• رضا غیابی استراتژیست کسب وکار – برگزارکننده تداکس تهران – اپیزود 30 پادکست اکنون
• محمد دبیری – گروه ساختمانی آفتاب (شیراز) و فیبون – اپیزود 31 پادکست اکنون
• سمانه قائدی – بلاگر تخصصی هتل و دیجیتال نومد – قسمت 32 پادکست اکنون
• علی بهرام پور – کانی راش (پوشاک آقایان) بخش اول | قسمت 33 پادکست اکنون
• علی بهرام پور – کانی راش (پوشاک آقایان) بخش دوم | قسمت 34 پادکست اکنون
• پادکست با هوش مصنوعی (چت جی پی تی Chat GPT) قسمت35 پادکست اکنون

خلاصه و چکیده قسمت 26 گفتگو با مجید کیانپور

سجاد سلیمانی در ابتدای این قسمت به من سلام کرد و توضیح داد که به دلیل طولانی شدن گفتگو با مجید کیانپور، این مصاحبه در دو قسمت ۲۶ و ۲۷ منتشر می‌شود. سجاد همچنین بابت کیفیت پایین صدای گفتگو عذرخواهی کرد و دلیل آن را خرابی ناگهانی تمام میکروفون‌ها و ضبط با موبایل عنوان کرد. او مجید کیانپور را به عنوان نامی آشنا در صنعت مشاوره مدیریت ایران معرفی کرد که دارای تجربیات داخلی و بین‌المللی زیادی است.

معرفی مجید کیانپور: یک هویت چندوجهی

مجید کیانپور در ابتدا به من گفت که معرفی او کمی سخت است، زیرا در جستجوی گوگل اطلاعات پراکنده و گاهی متناقضی وجود دارد. او تصمیم گرفت خودش را با یک معرفی تیتروار برای من تشریح کند:

• پدر بودن و تجربه کار حرفه‌ای: مجید از اینکه پدر یک دختر هشت و نیم ساله است، به عنوان بخش مهمی از زندگی‌اش نام برد. او بیش از ۲۱ سال است که به طور جدی در صنعت بیمه، ابتدا در ایران، سپس در خاورمیانه و بخشی از اروپا کار کرده است. او پایش را به قاره آمریکا نگذاشته، اما از طریق ساختارهای مجازی با آنجا کار کرده و شناخت خوبی از شرایط اقتصادی، اجتماعی و ژئوپولیتیک آمریکا دارد. او همچنین تجربه کار در چین و سفر به کشورهای منطقه خاورمیانه از جمله یمن را داشته و ساختارهای فکری، ذهنی، اجتماعی و اقتصادی این مناطق را درک می‌کند.

• درک تاریخ و جهان مدرن: او برای من توضیح داد که با تاریخ معاصر ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال اخیر دنیا ارتباط برقرار کرده است، یعنی از زمان اختراعاتی مانند موتور بخار و ماشین چاپ تا صنعتی شدن کشورها، قوانین روادید و شکل‌گیری دموکراسی‌ها و دیکتاتوری‌های جدید. او این دوره را “دنیای مدرن” نامید و گفت که قبل از آن را نمی‌تواند هضم کند. به نظر او، دنیای جدیدی که طبقات اجتماعی در آن ادعای قدرت در سیاست و اقتصاد پیدا کرده‌اند، متفاوت از گذشته است که جامعه چند طبقه و سلسله‌مراتبی پذیرفته شده بود.

• ورزش، جسم و روان: مجید درباره ورزش، آناتومی انسان، تغذیه، ژنتیک و مراقبت از بدن، درکی آماتوری دارد. او روی بعد روان یا هویت (Identity) نیز کار کرده است و آن را “People Behavior” یا رفتار انسان‌ها می‌نامد. به دلیل سابقه کاری در منابع انسانی و مشاوره رهبری سازمانی، تسلط خوبی در این زمینه دارد، هرچند عوامل محیطی، جغرافیا، تاریخ، اجتماع، اقتصاد و حتی جسم بر رفتار افراد تأثیر می‌گذارند.

• فرزند و برادر بودن: او صادقانه اعتراف کرد که درک معقول و متوسطی از فرزند بودن دارد و خود را فرزندی فداکار یا برادری استثنایی نمی‌داند. او می‌گوید این بعد از زندگی‌اش رشد یافته نیست و وظایف ذاتی خود را به خوبی انجام نداده است. اما در مورد مسئولیت‌های اکتسابی مانند پدر بودن یا پارتنر بودن، تلاش کرده است مطالعه و تحقیق کند تا آنها را به درستی انجام دهد.

شروع مسیر شغلی در توتال و نگاهی به صنعت انرژی

• فضولی برای یادگیری و ارزش باتری: مجید کیانپور شروع کارش را از شرکت توتال در صنعت نفت و گاز و در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ که اوج این شرکت‌ها بود، عنوان کرد. او به من گفت که توتال یک پای خود را در تحقیق و توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و پای دیگر را در کسب درآمد از نفت و گاز داشت. او خودش را فردی “فضول در یادگیری” توصیف کرد و خاطره‌ای تعریف کرد که مدیرعامل توتال از پاریس به او نامه‌ای داده بود که او در حال دانلود داکیومنت‌های نامربوط به حوزه کاری‌اش (HR) است و او اعتراف کرد که از روی کنجکاوی و علاقه به یادگیری این کار را می‌کرده است.

• نگاهی به تأثیر باتری در دنیا: او به نکته جالبی اشاره کرد که به نظرش رشد منبع انرژی و ذخیره‌سازی آن (باتری)، تأثیر بزرگ‌تری در تغییر صنایع دنیا داشته تا نفوذ اینترنت. او معتقد است که اینترنت هم مزایا و معایب خود را دارد و پیچیدگی‌های مختلفی (زبان، جغرافیا، تاریخ، جهان‌بینی) در آن تأثیرگذار است، اما انرژی (مانند نور، باد، آب، نفت، باتری) ماهیت یکپارچه‌تری دارد و اثر باتری در دنیای جدید بسیار عمیق‌تر بوده است. او پیش‌بینی کرد که با رشد صنعت ماشین‌های برقی، تکنولوژی باتری بیشتر تغییرات را نشان خواهد داد.

• ورود اتفاقی به توتال و آقای کریستین: مجید برای من تعریف کرد که از ۱۸ سالگی خودش پول درمی‌آورده و معلم خصوصی کنکور و دبیرستان بوده و پول خوبی درمی‌آورد. اما ورودش به توتال کاملاً اتفاقی بوده است؛ پدرش که در یک شرکت گازی کار می‌کرده، به عنوان مأمور در توتال فعالیت داشته است. مدیر پدرش، آقای کریستین اوژه، با دیدن مجید و تعریف‌هایی که پدرش از او کرده بود، به دلیل تسلط او به کامپیوتر و زبان انگلیسی، از او دعوت کرد که در توتال مشغول به کار شود. مجید گفت که در سال ۲۰۰۱ و اوایل کار در حوزه منابع انسانی (HR)، محیط توتال برایش بسیار جذاب بود و شبانه‌روز کار می‌کرد.

اهمیت یک معلم و پدر معنوی: آقای کریستین

• شخصیت خاص و الهام‌بخش: مجید برای من از تأثیر عمیق آقای کریستین اوژه در زندگی‌اش گفت و اینکه او را به عنوان یک “پدر معنوی” می‌شناسد. او کریستین را فردی بسیار جدی، بداخلاق، گاهی عصبی، اما با قلبی مهربان، عاشق کار، حرفه‌ای، منظم و شیک توصیف کرد. مجید که در ۲۱ سالگی وارد توتال شده بود، کریستین را موجودی یونیک می‌دید که شبیه هیچکس دیگری نبود. کریستین حتی پنجشنبه‌جمعه‌ها با مجید ناهار می‌خورد و سیگار برگ می‌کشید و از طریق او مجید را به خودش جذب کرده بود.
  
• درس‌های حکمت و استقلال: کریستین به مجید حکمت زندگی و درس‌های مهمی درباره خودش، هویت، تأثیرگذار بودن و جسارت فکر کردن و متفاوت بودن را آموخت. مجید قبل از آن به مدرسه، مذهب و خانواده‌اش بسیار وابسته بوده و ذهن بایاس شده‌ای داشته است. کریستین به او جسارت داد تا روی پای خودش بایستد و جهان‌بینی منحصر به فردی برای خود بسازد. مجید حتی خاطره‌ای از خرید اولین ماشینش، یک پراید ۷۵ سبز رنگ، را تعریف کرد و اینکه کریستین با دیدن آن به او گفت “مبارکت باشه، برای یک ساله” و این جمله حکمت‌آمیز در او تأثیر زیادی گذاشت. مجید در انتهای صحبت‌هایش درباره کریستین، گفت که سه یادگاری از او برایش باقی مانده است: موزیک، قهوه و تیشرت مشکی.

سبک زندگی، یادگیری و منابع دانش من

• موسیقی و سینما: مجید از علاقه‌اش به موسیقی گفت و اینکه اغلب موسیقی الکترونیک با بیت‌ریت ۱۰۰ تا ۱۱۵ را گوش می‌دهد و از سبک فیوژن (ترکیب گذشته و آینده) لذت می‌برد. او همچنین فیلم و سریال زیادی می‌بیند، به خصوص فیلم‌های غیرآمریکایی از چین، کره، ژاپن، هند (بالیوود) و برخی فیلم‌های ایرانی. او به شدت به فیلم‌های اکشن ماجراجویانه با حل مسئله علاقه دارد و دلیلش را کمک به تخیل و پرواز ذهنش می‌داند. او گفت که اغلب دنیا را قبل از سفر، در تخیل و فیلم‌هایش دیده است (مثلاً لوور یا کلوسئوم).
  
• مطالعه مقالات و یافتن آدم‌های پیشرو: مجید گفت که اهل خواندن کتاب زیاد نیست، اما روزانه ۲ تا ۳ مقاله (۱۵ تا ۳۰ صفحه) می‌خواند. او به طور جدی Harvard Business Review (HBR) و انتشارات شرکت‌های مشاوره مانند McKinsey، Deloitte و Bain را مطالعه می‌کند. علاوه بر اینها، او نشریات عمومی مانند Forbes و Bloomberg و همچنین منابع “بی‌ربط تخصصی” را که گاهی از آدم‌های ناشناس می‌آید، دنبال می‌کند.
  
• نقطه عطف دانشگاه هالت و شبکه‌سازی: مجید برای من یک درس بزرگ زندگی را تعریف کرد: اینکه سال‌ها پیش، پولی در حساب ارزی‌اش در بانک تجارت (حدود ۱۸۰۰ یورو) داشت و پیش خودش فکر کرد اگر کسی آن زمان به او گفته بود نصف آن را بیت‌کوین بخرد، اکنون میلیونر بود. این تجربه باعث شد او بفهمد که باید از “آدم‌ها” بپرسد و شاگردی کند از کسانی که آینده دنیا را می‌دانند. او این آدم‌ها را به شکل اتفاقی و شانسی پیدا کرده است. او داستان سفر به گرجستان را تعریف کرد که به یک ایونت دانشگاه Hult رفت و از طریق آنجا بورسیه گرفت و درس خواند. او گفت که از طریق شبکه Hult به London Business School، INSEAD، Ashridge و Harvard متصل شده و این شبکه به او کمک می‌کند تا با افراد آینده‌نگر ارتباط برقرار کند.
  
• توصیه‌ای برای آینده: ری دالیو: مجید به من توصیه کرد که اگر می‌خواهم آینده ۱۵ سال آینده دنیا را درک کنم، حتماً فردی به نام ری دالیو (Ray Dalio) را دنبال کنم، زیرا به اعتقاد او، آینده شبیه چیزی است که دالیو توصیف می‌کند.

تغییر قدرت در اقتصاد جهانی و نقش هوش مصنوعی

سجاد سلیمانی در این بخش از مجید پرسید که آیا نقش AI در تغییر آینده اقتصادی دنیا پررنگ است. مجید با یک مثال جذاب به من پاسخ داد:

• مفهوم بین‌المللی شدن (I14N) و مثال کوه یخ: مجید در سمیناری که ۱۳ بهمن برگزار می‌کند، درباره مفهوم I14N (Internationalization) و آینده اقتصادی دنیا صحبت می‌کند، زیرا به گفته او، قدرت در دنیا در حال جابجایی است و اقتصاد آینده شبیه هیچ چیز پیش‌بینی شده‌ای نخواهد بود.
  او برای توضیح این پدیده، مثال کوه یخ را به کار برد: صفحه‌های یخی بزرگی (کشورهای قدرتمند) روی بستری از آب (داده) در حال حرکت و برخورد با یکدیگر هستند.
  این برخوردها آرام و در طول زمان رخ می‌دهند و باعث ساییدگی، چسبیدن یا جدا شدن قسمت‌هایی از این یخ‌ها می‌شوند. او AI را نیز “چیزی در بستر داده” و یک “بستر پردازش داده” می‌داند و معتقد است آنقدر که ما فکر می‌کنیم، وحشتناک نیست و نقش اصلی در تغییر قدرت‌های جهانی ندارد.
  
• صعود هند و آینده اقتصاد: این برخوردها و جابجایی‌ها باعث ایجاد ترک‌ها و جدا شدن قطعات کوچکتر می‌شوند (مثلاً فروپاشی روسیه که منجر به اتفاقاتی مثل جنگ اوکراین شد) و این قطعات کوچکتر (کشورها) شروع به چسبیدن به قطعات بزرگتر (مانند ناتو) می‌کنند.
  در این میان، مجید به “هند” اشاره کرد که یک “قطعه یخ” دیگر است و قطعاً اقتصاد دنیا را به خود جذب خواهد کرد. او هندی‌ها را ملتی بی‌نظیر و باهوش می‌داند که زیرساخت‌های زیادی برای این کار درست کرده‌اند و به همین دلیل، خودش بالیوود زیاد تماشا می‌کند.

دبی: ایستگاه فضایی اقتصاد جهانی

• نقش تسهیل‌گری و داک کردن کسب‌وکارها: مجید به من گفت که از سال ۲۰۰۳ به دبی رفت و آمد می‌کند و آن را “جای درستی” می‌داند.
  او دبی را به عنوان “ایستگاه فضایی” یا “داک کردن” (وصل شدن) به اقتصاد جهانی توصیف کرد، مانند یک ایستگاه فضایی که فضانوردان ابتدا به آن وصل می‌شوند و سپس ماجراجویی‌های خود را آغاز می‌کنند. دبی یک تسهیل‌گر برای این اتفاق است.
  
• هاب‌های دیگر جهانی: او سنگاپور را نیز دارای این ویژگی در شرق دنیا دانست. در گذشته مانیل این نقش را داشت اما اکنون نه. او فکر می‌کند در آینده نزدیک، ریودوژانیرو در برزیل و بوینس‌آیرس پایتخت آرژانتین (به دلیل فرهنگ‌های درهم‌تنیده و زبان مشترک) نیز به این هاب‌ها اضافه خواهند شد.
  اما در مورد اروپا، به نظر او در ۲۰ سال آینده، آمستردام و فرانکفورت که قبلاً نقش هاب را بازی می‌کردند، اکنون وضعیت گنگ و پیچیده‌ای دارند.
  
• مجید در دبی چه می‌کند؟: مجید توضیح داد که در دبی به “داک کردن بیزینس‌ها” کمک می‌کند، یعنی نطفه اولیه یک کسب‌وکار بین‌المللی و مقیاس‌پذیر را برای آنها ایجاد می‌کند. او گفت که مشتریانش ۷۰% ایرانی هستند، اما از کشورهای دیگر نیز هستند و او به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا به نقاط مختلف دنیا مانند ایتالیا، برلین، هلند، برزیل یا مونته‌نگرو “داک” شوند.

فرآیند ۳ مرحله‌ای بین‌المللی کردن کسب‌وکارها

مجید برای بین‌المللی شدن یک کسب‌وکار، یک فرآیند سه مرحله‌ای را برای من تشریح کرد که حاصل هشت سال مطالعه و مشورت او با افراد متخصص است:

1. نظم‌دهی ساختار داخلی کسب‌وکار: در این مرحله، کسب‌وکار باید شکل و شمایل قابل قبولی در سطح بین‌المللی داشته باشد. این شامل مرتب کردن صورت سود و زیان، ترازنامه و سیستم بودجه‌بندی شرکت‌ها است. او اشاره کرد که در برخی موارد، تنوع محصولات (SKU) یک شرکت را از ۵۰۰۰ به ۴۵۰۰ کاهش داده‌اند تا بتوانند پورتفوی نقدینگی را مرتب کنند. مجید در این پروژه‌ها به عنوان استراتژیست هیئت مدیره نقش ایفا می‌کند.
   
2. اهرم‌سازی در مذاکره: این مرحله به چگونگی استفاده از ساختار مرتب شده برای مذاکره می‌پردازد. او در اینجا از محمدرضا شعبانعلی به عنوان یک تئوریسین بی‌نظیر در مذاکره یاد کرد و توصیه کرد که حتماً قسمت ۱۱ پادکست اکنون با او را بشنوم. او معتقد است که صادرات ساده‌ترین و اشتباه‌ترین راه برای اقتصاد آینده ایران است و باید تکنیک‌های مذاکره، مشارکت‌های مالی (M&A, Venture Partnership) و موارد دیگر برای “جهش بزرگ” در نظر گرفته شود.
   
3. هم‌افزایی با سبک زندگی جهانی: در مرحله سوم، باید سبک زندگی کسب‌وکار در سطح جهانی درک شود. چه چیزی مهم است، چه چیزی درست یا غلط، خوب یا بد است. او اشاره کرد که مدیریت تقویم (Calendar Management) یک بخش مهم از این مرحله است و حتی خودش محصولی به نام “Calender” (تقویم آبی) را توسعه داده است. هدف این است که بتوان با “فضانوردان” دیگر (کسب‌وکارهای جهانی) هم‌افزایی ایجاد کرد و به این “co-live and strong” می‌گوید.

مجید اشاره کرد که پروژه‌هایی مانند “شاپرک اسکول” (۵ ورژن) و “داک گلوبال اکانومی” (۲ ورژن) که برای شرکت‌های Small & Medium-sized (SME) مناسب است، از محصولات توسعه‌یافته توسط او و تیمش هستند.

ویژگی‌های کسب‌وکارهای مستعد بین‌المللی شدن

مجید در پاسخ به اینکه چه نوع کسب‌وکارهایی برای بین‌المللی شدن مناسب هستند، سه ویژگی مهم را بیان کرد:

• مدرن و دیجیتالی بودن: کسب‌وکارها باید بتوانند خودشان را دیجیتالی و مدرن کنند. مدرن بودن به معنای شناخت مخاطب امروزی و درک سبک‌های مختلف زندگی است (مثلاً اهمیت موضوعات مربوط به LGBT). اگر کسب‌وکاری نتواند این را بفهمد، قابلیت بین‌المللی شدن ندارد.
  
• تاب‌آوری و انباشت تجربه: کسب‌وکار باید حداقل ۱۰ تا ۲۵ سال سابقه جدی تاب‌آوری را نشان دهد. او دوستی دارد که افتخارش به تعداد “فیل” (شکست)هایش است، اما این دوست در صنعت نمانده است.
  
• درس گرفتن از شکست‌ها در بستر یکسان: مجید برای من توضیح داد که مایکل جردن هرگز از بسکتبال به بیسبال نرفت، یا کنتاکی هرگز لباس تولید نکرد. او بر اهمیت ثبات در یک بستر کاری تأکید کرد. شکست‌ها ارزشمند هستند اگر در همان زمینه بازی اتفاق بیفتند و تجربه انباشته شده ایجاد کنند تا به “شناسایی الگوها (Pattern Recognition)” کمک کنند. او مثال استیو جابز را زد که شکست‌هایش در اپل و پیکسار و بازگشتش به اپل، همگی در یک امتداد تکنولوژیکی و نوآوری بوده‌اند، نه تغییر کامل بستر فعالیت. به نظر او، شکستی که در یک بستر دیگر اتفاق بیفتد و در بستر دیگری ترجمه شود، “فیل بی‌ربطی” است.

سخن پایانی

سجاد سلیمانی در انتهای این بخش از مجید درباره “مدیریت جهادی” و کنار گذاشتن تجربیات مدیریتی صحبت کرد. مجید در پاسخ به این اظهار نظر مستقیم اشاره‌ای نکرد، اما تأکید کرد که آنچه در ایران “نتیجه‌گرا” است و نتیجه می‌دهد، ارزش مطالعه دارد.
او از نمونه‌های موفق مانند گروه‌های کاله، میهن و گلرنگ نام برد. مجید معتقد است که لیبل‌ها مهم نیستند، بلکه آنچه کار کرده و آنچه کار نکرده (و چرا کار نکرده)، ارزش مطالعه دارد. او تأکید کرد که اغلب اوقات (۹۳% موارد)، “اجرا” مهم‌تر از ایده یا ایدئولوژی است و فاصله بین ایده و اجرا یک “دنیا” است.