من اینجا هستم تا مثل همیشه، با هم نگاهی عمیقتر به دنیای پر از هیجان و چالش کسبوکارها بندازیم. امروز میخوام دربارهی یک شرکت خاص صحبت کنم که واقعاً صنعت فضایی رو زیر و رو کرده و هر روز بیشتر اسمش رو میشنویم: اسپیس ایکس (SpaceX)!
من اخیراً یک ویدیوی فوقالعاده دیدم که مدل کسبوکار اسپیس ایکس رو موشکافی میکنه و واقعاً محتواش به درد هر کسی میخوره که میخواد کسبوکاری راه بندازه یا کسبوکار فعلیاش رو متحول کنه.
اسپیس ایکس یک شرکتیه که با جسارت تمام وارد صنعتی شده که تا پیش از این، انحصاراً در دست دولتها و سازمانهای فضایی بزرگ بود. آمادهاید که با هم راز موفقیت این غول نوآوری رو کشف کنیم و ببینیم چطور ایلان ماسک و تیمش تونستن صنعت فضایی رو متحول کنن؟ پس با من همراه باشید.
اسپیس ایکس: یک ماجراجویی فضایی، نه فقط یک شرکت موشکی! (تحلیل مدل کسبوکار)
ببینید، چند سال پیش بود که ایلان ماسک با نگاه تیزبینش، فرصتی رو دید که کمتر کسی بهش توجه میکرد: یک بازار فضایی تجاری رو به رشد، تمایل دولت آمریکا برای خصوصیسازی سفرهای فضایی و البته، مشکل همیشگی قابل استفادهی مجدد بودن موشکها.
همین شد که تصمیم گرفت اسپیس ایکس رو راه بندازه. شرکتی که واقعاً صنعت رو متحول کرد (disruptive) و باور کنید یا نه، تازه اول راهه!
حالا سوال اینه که این شرکت خصوصی چطور داره کار میکنه، با اینکه اطلاعات مالیش رو عمومی نمیکنه و تحلیلگرها فقط میتونن بر اساس حدس و گمانهای دقیق، مدل کسبوکارش رو بررسی کنن؟ بیایید با هم به این معما نگاهی بندازیم.
۱. داستان اسپیس ایکس: آغاز یک انقلاب فضایی و رفع سوءتفاهمها
راستش رو بخواهید، خیلیها ادعا میکنن که موفقیت اسپیس ایکس فقط به خاطر یارانههای دولت آمریکا است. اما این قضیه به این سادگیها هم نیست و یک سوءتفاهم بزرگه!
یارانهها، اما نه فقط برای اسپیس ایکس:
اولاً، بله، اسپیس ایکس برای توسعهی برخی از قطعات موشکهاش یارانه دریافت کرده. اما این فقط اسپیس ایکس نبوده، بیشتر شرکتهای موشکی آمریکایی هم همینطور بودن و اسپیسایکس بیشتر از بقیه یارانه نگرفته. پس این موضوع چیزی غیرمعمول نیست.
قراردادهای دولتی، یک ضرورت در صنعت فضایی:
ثانیاً، اسپیس ایکس مرتباً از قراردادهای دولتی (به ویژه نظامی) بهرهمند میشه. باز هم عدهای میگن این قراردادها بیش از حد ارزشگذاری میشن و راهی برای یارانه دادن مخفیانه به اسپیس ایکس هستن. اما واقعیت چیز دیگه است.
وقتی پرتابهای تجاری حدود ۶۰ میلیون دلار هزینه دارن، پرتابهای نظامی حدود ۱۰۰ میلیون دلار هزینه میبرن. دلیلش اینه که مأموریتهای نظامی پیچیدهتر هستن و الزامات پرهزینهتری دارن.
اگر نگاه کنید به هزینهی همین پرتابها قبل از وروداسپیس ایکس، متوجه میشید که قیمتها خیلی بالاتر بودن!
یعنی اسپیس ایکس نه تنها داره هزینهی پرتابهای تجاری رو کاهش میده، بلکه حتی هزینهی پرتابهای امنیت ملی رو هم پایین آورده و به همین دلیل، شرکتهای موشکی آمریکایی رو به چالش کشیده.
وابستگی متقابل صنعت فضایی و دولتها:
و نکتهی آخر اینکه، هیچ صنعت موشکی در دنیا، بدون قراردادهای منظم دولتهای خودشون نمیتونن زنده بمونن.
دولت روسیه فقط از موشکهای روسی استفاده میکنه، چینیها از موشکهای چینی، هندیها از هندی و اروپاییها از اروپایی. پس اینکه اسپیس ایکس از قراردادهای دولتی آمریکا بهرهمند میشه، هیچ چیز استثنایی نیست.
توضیح از من
اینجا میتونیم به مفهوم “صنایع استراتژیک” اشاره کنیم. صنعت فضایی، درست مثل صنایع دفاعی، یک حوزهی استراتژیکه که با امنیت ملی و غرور یک کشور گره خورده.
دولتها معمولاً با سرمایهگذاری اولیه در تحقیق و توسعه و تضمین قراردادهای بلندمدت، به این شرکتها کمک میکنن تا زیرساختهای لازم رو توسعه بدن.
این “یارانه” یا “حمایت دولتی” در واقع یک سرمایهگذاری برای حفظ مزیت رقابتی کشور در سطح جهانی و ایجاد “فناوریهای دو منظوره” (Dual-Use Technologies) است که هم کاربرد نظامی دارن و هم تجاری.
اسپیس ایکس در واقع با اثبات کارایی و کاهش هزینهها، توانسته این سیستم رو به نفع خودش تغییر بده و حتی به یک اهرم برای دولت آمریکا تبدیل بشه.
۲. جادوی استفادهی مجدد: رمزگشایی از کاهش هزینهها و شکستن بازی رقبا
یادتونه گفتم مشکل همیشگی موشکها، یکبار مصرف بودنشون بود؟ خب، ارسال موشکهای یکبار مصرف به فضا، مثل این میمونه که برای هر پرواز، یک هواپیمای نو بسازید و بعد از یک بار استفاده، دورش بندازید!
فکر کنید چقدر هزینهبر میشد، اصلاً منطقی نیست. ایلان ماسک از همون اول میدونست که قابل استفادهی مجدد بودن (Reusability)، کلید دموکراتیک کردن دسترسی به فضا است.
اسپیس ایکس: پیشگام در استفادهی مجدد
با اینکه سالها بود سازمانهای فضایی مختلف در سراسر جهان روی قابلیت استفادهی مجدد کار میکردن، اما هیچکس واقعاً موفق نشده بود تا اینکه اسپیسایکس این کار رو انجام داد.
حالا پرواز یک موشک فالکون ۹ که بازیابی شده، میتونه تا ۳۰ درصد کمتر از قیمت کاملش هزینه داشته باشه؛ یعنی به جای ۶۲ میلیون دلار، نزدیک به ۵۰ میلیون دلار.
و با اینکه این قیمت پایین هنوز به همهی مشتریان پیشنهاد نشده، تخفیفهای ۱۰ تا ۵۰ درصدی رو تا الان داشته.
استراتژی قیمتگذاری هوشمندانه
حالا ممکنه بپرسید اگر اسپیسایکس میتونه قیمت رو تا ۴۵ میلیون دلار هم پایین بیاره، چرا این کار رو نمیکنه؟ پاسخ ساده است: تا زمانی که رقیبی در این محدودهی قیمتی وجود نداره، نیازی نیست انقدر پایین بیاد. تنها چیزی که لازم داره اینه که از بقیه ارزونتر باشه.
مقایسه با رقبا (آریان ۵ و آریان ۶)
اگر به نمودارها نگاه کنیم، آریان ۵ با قابلیت حمل بار مشخص، قیمت خیلی بالایی داره. فالکون ۹ جدید، کمی بیشتر بار حمل میکنه و خیلی ارزونتره. آریان ۶، که برای رقابت با فالکون ۹ ساخته شده، با وجود تولید صنعتیتر و قیمت پایینتر نسبت به آریان ۵، هنوز از فالکون ۹ یکبار مصرف هم گرونتره!
و فالکون ۹ بازیابیشده (استفادهشده) که دیگه حتی از آریان ۶ هم ارزونتره. این یعنی آریان ۶، یک پاسخ کافی به فالکون ۹ نیست. اینها همین الانش هم برای بقیهی سازمانهای فضایی در آمریکا و جهان کابوس شده!
فالکون هوی (Falcon Heavy): قدرت و قیمت:
اسپیسایکس بعدتر فالکون هوی رو معرفی کرد که در نسخهی کاملاً یکبار مصرف، ۱۵۰ میلیون دلار هزینه داره. گرونتره، اما همچنان در مقایسه با وزنی که میتونه به فضا ببره، به ازای هر کیلوگرم ارزونتر تموم میشه.
در نسخهی قابل استفادهی مجدد (با بازیابی بوسترها و مرحلهی اول)، قیمت به ۹۰ تا ۹۵ میلیون دلار میرسه، البته با بار مفید کمتر. باید به این نکته توجه کرد که استفادهی مجدد، هزینههای بازسازی و نگهداری خودش رو داره.
اما در هر حال، اسپیسایکس نشون داده که کاهش هزینه، اصل بازیه. حتی یک درصد کاهش هزینه، یعنی میلیونها دلار صرفهجویی برای مشتریان.
توضیحاتی که شاید کمکتون کنه
اینجا اسپیسایکس از مفهوم “رهبری هزینه” (Cost Leadership) در یک صنعت سرمایهبر استفاده میکنه. با تبدیل موشکهای یکبار مصرف به داراییهای قابل استفادهی مجدد، اسپیسایکس داره هزینههای ثابت هنگفت ساخت هر موشک رو بین پرتابهای متعدد تقسیم میکنه.
این نه تنها هزینهی هر پرتاب رو به شدت کاهش میده، بلکه به اسپیسایکس یک مزیت رقابتی پایدار و بیسابقه میده. این دقیقا مثل اینه که شما بتوانید بعد از هر پرواز، هواپیمایتان را دوباره و دوباره استفاده کنید! این یک مدل کاملاً جدید از ارزشآفرینی در صنعت فضایی است.
سجاد سلیمانی، استراتژیست و مشاور کسب و کار

من سجاد سلیمانی هستم، استراتژیست، مدرس و مشاور کسب و کار و موسس و میزبان پادکست اکنون. تلاش میکنیم در این بخش از سایت، نوشته ها، کتاب، مقاله، فیلم و پادکست های جدید و مرتبط با خلق مدل های کسب و کارها را معرفی و آموزش بدهم. چند هدف دنبال میکنم:
- راهنما و الگویی برای راه اندازی کار و شروع بیزینس
- توسعه کسب و کارها (با شناخت نقاط ضعف و قوت و بهبود فرآیندها)
- تغییر مدل کسب و کار مجموعه
اگر شما هم صاحب کسب و کاری هستید یا تمایل دارید یک بیزینس جدید راه اندازی کنید، من می توانم به عنوان مشاور و بیزینس کوچ در خدمت شما (تیم سازمانی شما) عزیزان باشم. با من در تماس باشید.
همچنین من کارگاه های آموزشی عمومی و سازمان معماری و طراحی کسب و کار نیز برگزار میکنم. اگر قصد برگزاری چنین کارگاه و کلاس های آموزشی رو دارید، از طریق لینک زیر میتوانید با من در تماس باشید:
۳. مقاومت در برابر نوآوری: چرا بقیه عقب افتادند؟
حالا سوال اینجاست که چرا سازمانهای فضایی پیشرفته مثل آژانس فضایی اروپا (ESA)، با وجود توانایی، موشکهای قابل استفادهی مجدد توسعه نمیدن؟ جوابش نامشخصه، اما وقتی به صحبتهای آلن شامو، مدیرعامل سابق گروه آریان گوش میدیم، به یک دلیل “عجیب و غریب” برمیخوریم!
“قابلیت استفادهی مجدد، شغلها را از بین میبرد”
اون میگه که قابلیت استفادهی مجدد، باعث از بین رفتن شغلهای زیادی میشه. چون یک موشک میتونه چندین بار پرواز کنه، دیگه به اون همه کارمند برای ساخت موشکهای جدید نیاز نیست. و به نظر میاد کشورهای اروپایی این موضوع رو قبول نمیکنن چون ترجیح میدن شغلها رو حفظ کنن. خب، این در واقع راه دیگهای برای اعتراف به اینه که کل صنعتشون یارانهای و ناکارآمد عمل میکنه!
تصمیم کوتاهمدت، نابودی بلندمدت
اساساً منطقشون اینه که برای حفظ شغلها در کوتاهمدت، کل صنعت رو در بلندمدت (که شاید خیلی هم طولانی نباشه!) از دست بدن. یادتونه؟ در سال ۲۰۱۲، ایلان ماسک به صراحت گفت که آریان ۵ شانسی در برابر فالکون ۹ نداره و حتی بهشون توصیه کرد که یک وسیلهی پرتاب جدید بسازن تا بتونن رقابت کنن. در نتیجه، اونا هولهولکی آریان ۶ رو برای سال ۲۰۲۰ توسعه دادن، اما خب، دیگه خیلی کم و خیلی دیر بود. حتی اگر آریان ۶ کمی بهتر با فالکون ۹ رقابت کنه، یک وسیلهی انقلابی نیست، و در همین حین، قابلیت استفادهی مجدد هم همهچیز رو تغییر داد.
اسپیسایکس، از شک و تردید تا صدرنشینی:
در اوایل کار، آریان هنوز بیشتر از اسپیسایکس موشک پرتاب میکرد و این رو به عنوان دلیلی برای دستکم گرفتن رقابت اسپیسایکس استفاده میکردن. اما نگاه کنید به سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸؛ تعداد پرتابهای اسپیسایکس به طور پیوسته رشد کرد و از همه، از جمله آریان، پیشی گرفت. خیلیها از ابتدا به اسپیسایکس شک داشتن، حتی آدمهای بزرگی مثل نیل دگراس تایسون. اما تا الان، اسپیسایکس به همهی وعدههاش عمل کرده. فالکون ۹ به مدرنترین و مقرونبهصرفهترین موشک امروزی تبدیل شده.
توضیح از من (به عنوان متخصص کسبوکار):
اینجاست که با مفهوم “اینرسی سازمانی” (Organizational Inertia) و “نفرین شرکتهای جاافتاده” (Incumbent’s Curse) روبرو میشیم. شرکتها و سازمانهای بزرگ، به دلیل ساختار موجود، سرمایهگذاریهای سنگین در فناوریهای قدیمی و البته مسائل اجتماعی مثل حفظ شغل، اغلب در برابر نوآوریهای تحولآفرین مقاومت میکنن.
این یک مثال واضح از تضاد بین منافع کوتاهمدت (حفظ شغلها) و بقای بلندمدت (حفظ رقابتپذیری صنعتی) است.
کشورهایی که امروز در تحقیق و توسعهی قابلیت استفادهی مجدد سرمایهگذاری نمیکنن، به احتمال زیاد برای همیشه عقب خواهند ماند. این سرنوشتیه که روسیه هم در این صنعت تجربه کرده.
۴. فراتر از مدار زمین: رویای مریخ و مدلهای درآمدی آینده
و اما میرسیم به قسمت جذاب ماجرا: BFR (Big Falcon Rocket)، که همه میدونیم منظورش همون Big F***ing Rocketه، اما رسماً بهش میگن استارشیپ (Starship).
این موشک قرار بود به اندازهی کافی سنگین باشه تا آدمها رو به مریخ ببره. واقعاً عظیمالجثه است، اما آیا انقدر بزرگه که غیرواقعی باشه؟
واقعیت استارشیپ: یک غول قابل مقایسه
نه، اصلا! با اینکه طراحی و جزئیات این موشک دائماً در حال تغییره، اما هنوز هم با ساترن ۵ (Saturn V) قابل مقایسه است؛ قویترین موشکی که تا به حال وجود داشته و فضانوردان رو به ماه برده.
نیازی به گفتن نیست که این موشک کلی بار رو به مدار زمین میفرسته، اما سوال اینه که “چه باری”؟
درسهای ساترن ۵: اهمیت مدل کسبوکار
ساترن ۵ به این دلیل دیگه وجود نداره که برای اهداف تجاری ساخته نشده بود و عملیاتش بیش از حد گران بود. به همین دلیل بعد از فرودهای روی ماه از سرویس خارج شد. امروز، با اینکه بازار تجاری عظیمی برای انواع ماهوارهها وجود داره، اما واقعاً نیازی فوری به حمل ۱۵۰ تن بار به فضا به صورت همزمان نیست.
با این حال، کارها در حال پیشرفت هستن و اسپیسایکس از اوایل سال ۲۰۱۹ ساخت نمونهی اولیهی استارشیپ (که مرحلهی دوم BFR خواهد بود) رو شروع کرده و به زودی پروازهای آزمایشی زیرمداری آغاز میشه.
مقاصد آینده: ماه، مریخ و حتی زمین!
اگر این موشکها کار کنن، تنها مقاصد ممکن برای اونها ماه و مریخ خواهد بود. گردشگری فضایی میتونه یکی از منابع درآمد باشه که حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از درآمد اسپیسایکس رو تأمین کنه.
همین الانش هم یک میلیاردر ژاپنی برای سفر دور ماه، بعد از سال ۲۰۲۰، بلیت رزرو کرده. اما علاوه بر اون، خود زمین هم میتونه مقصد باشه!
BFR میتونه برای سفر از یک نقطهی زمین به هر نقطهی دیگهای، حداکثر در ۳۰ دقیقه استفاده بشه.
مریخ، یک مدل کسبوکار غیرمنتظره؟
اما مریخ چطور؟ چه کسی حاضر میشه برای رفتن به اونجا پول بده؟ خب، ایلان ماسک در مصاحبهای گفته بود که افراد ثروتمند خواهان این سفر خواهند بود. اما من فکر میکنم یک مدل کسبوکار خیلی بهتر و محترمانهتر هم میتونه وجود داشته باشه.
چیزی که در ادامه میگم، فقط گمانهزنیهای شخصی خودمه. تصور کنید اسپیسایکس واقعاً موفق میشه آدمها رو به مریخ بفرسته. آیا این یعنی مریخ متعلق به ایالات متحده خواهد بود، چون اسپیسایکس یک شرکت آمریکاییه؟
با اینکه یک “پیمان بینالمللی فضای ماورای جو” وجود داره که تصرف هر چیزی در فضا رو توسط هر کشوری ممنوع میکنه، اما همهی ما میدونیم که در عمل اینطور کار نمیکنه.
مثلاً قطب جنوب رو در نظر بگیرید؛ اونجا هم یک پیمان مشابه وجود داره، اما چندین کشور پایگاههای علمی خودشون رو اونجا ساختن و مرتباً ادعای قلمرو میکنن.
خود ایالات متحده دو تا از بزرگترین پایگاهها رو اونجا داره. در تابستون، بیش از هزار نفر در پایگاه “مکموردو” زندگی میکنن، مثل یک شهر واقعیه. پس در عمل، اونجا یک قلمرو آمریکایی محسوب میشه.
حالا برگردیم به مریخ. چه اتفاقی میفته اگر آمریکا تنها کشوری باشه که قادر به فرود روی اونجا است؟ خب، حدس میزنم چین هم به زودی بهش میرسه.
اما به جز این دو قدرت جهانی، من واقعاً نمیبینم کشور دیگهای بتونه این کار رو انجام بده. پس بقیهی کشورها چطور؟ آیا فقط میشینن و تماشا میکنن که از تمدن جدید مریخی عقب میمونن؟ احتمالاً نه!
و با اینکه هرگز نمیتونن موشکهای خودشون رو بسازن، اما میتونن برای شهروندانشون بلیت بخرن. به همین دلیل، من فکر میکنم اسپیسایکس میتونه به فضانوردانی از همهی کشورهای دیگه که میخوان مردمشون رو به مریخ بفرستن، “صندلی” بفروشه.
یعنی مشتریان BFR، آژانسهای فضایی دیگه یا حتی کل دولتها خواهند بود. و اینجا هم به اندازهی کافی پول و تقاضا وجود داره، پس این یک مدل کسبوکار بالقوه است. میدونم دیوانهوار به نظر میرسه، اما امیدوارم زودتر از اینها اتفاق بیفته!
توضیح از من (به عنوان متخصص کسبوکار):
این چشمانداز ایلان ماسک، نمونهی بارز یک “رهبری دوراندیشانه” (Visionary Leadership) و حرکت به سمت “استراتژی اقیانوس آبی” (Blue Ocean Strategy) است، یعنی خلق بازارهای جدید و بیرقیب.
در مورد مدل کسبوکار برای مریخ، “فروش صندلی به دولتها” یک ایدهی هوشمندانه است. دولتها همیشه برای پروژههای ملی پرستیژی و علمی پول خرج میکنند.
حالا این کار میتواند به شرکتهای خصوصی مثل اسپیسایکس برونسپاری شود و این شرکت میتواند با تبدیل شدن به ارائهدهندهی زیرساخت و حملونقل فضایی برای ملتها، یک جریان درآمدی عظیم و پایدار برای خود ایجاد کند.
البته، چالشهای قانونی، سیاسی و اخلاقی مربوط به این نوع فعالیتها در فضا، بحثهای عمیقی را طلب میکند.
نتیجهگیری: نگاهی به آینده درخشان یک پیشتاز
ببینید رفقا، چیزی که این ویدیو به ما نشون داد، اینه که اسپیس ایکس نه فقط یک شرکت موشکی، بلکه یک نیروی تحولآفرین در صنعت فضاییه. اونها با تمرکز بر کاهش هزینهها از طریق قابلیت استفادهی مجدد، و با یک چشمانداز بلندمدت و جسورانه برای آیندهی بشریت در فضا، خودشون رو از بقیه جدا کردن.
اگه این چیزهایی که گفتم براتون جذاب بود و حس میکنید به درد کسبوکارتون میخوره، همین الان دست به کار بشید و به مدل کسبوکار خودتون فکر کنید.
اسپیسایکس نشون داد که حتی در صنایع به ظاهر غیرقابل نفوذ هم میشه با نوآوری و جسارت، قواعد بازی رو تغییر داد. کجا میتونید هزینهها رو به شکل انقلابی کاهش بدید؟ کجا میتونید یک چشمانداز آنقدر بزرگ خلق کنید که همهی رقبا رو جا بذارید؟
یادتون باشه، موفقیت منتظر کسی نمیمونه که منتظره. موفقیت منتظر کسیه که میخواد تغییر ایجاد کنه و با چشمان باز به دنبال فرصتهای نوآورانه میگرده. امیدوارم این گزارش از زبان من، مثل همیشه، الهامبخش مسیر موفقیت شما باشه. تا درودی دیگر، بدرود!
آموزش بیزینس مدل کسب و کارهای موفق
اگر شما هم در حال راه اندازی و تاسیس یک کسب و کار بوده و یا قصد دارید معماری و مدل کسب و کار خودتان را تغییر داده و متحول کنید تا درآمدهای جدیدی را خلق کنید، پیشنهاد میکنم به صفحه اصلی آموزش مدل کسب و کار مراجعه کنید و نگاهی به مطالب گردآوری شده داشته باشید.

من سجاد سلیمانی هستم، استراتژیست و مدرس و مشاور کسب و کار، یکسری مطالب تخصصی از جمله مقاله / کتاب / فیلم و مستند، نمونه های موفق ایرانی و جهانی و ابزارهای نوین طراحی و معماری کسب و کار را در قالب معماری و مدل کسب و کارهای موفق (Business Models) آماده کرده ام که اگر روی دکمه کلیک کنید به همه آنها دسترسی خواهید داشت:
آخرین بیزینس مدل های موفق بررسی شده:
- تحلیل بیزینس مدل SpaceX اسپیس ایکس (7) یک ماجراجویی فضایی، نه فقط یک شرکت موشکی!
- تحلیل بیزینس مدل WeWork وی ورک(6): شرکت املاک یا خالق یک “حالت ذهنی”؟
- تحلیل بیزینس مدل اپل Apple (5): خالق دنیای مدرن موبایلی و پیشتاز حریم خصوصی!
- تحلیل بیزینس مدل Tesla تسلا(4): تحلیل مدل کسب و کار غول صنعت خودرو
- تحلیل بیزینس مدل موفق (3): نوآوری در مدل کسب و کار توسط آمازون، اسپاتیفای و تیندر چطور دنیا رو تغییر داد؟
- تحلیل بیزینس مدل Uber اوبر (2): اوبر چگونه با چند لمس ساده، دنیا را تسخیر کرد؟
- تحلیل بیزینس مدل Airbnb ایربی اند بی (1): از تختخوابهای بادی تا امپراتوری جهانی
آخرین نوشته های مرتبط با بیزینس مدل:
- استراتژی و جایگاه یابی در کسب و کار: راهنمای عملی (مایکل پورتر)
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 5 از 5): جمعبندی نهایی – از ایده تا مقیاس پذیری و قدرت!
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 4 از 5): ورود به بازار – چرا “ورود به بازار” اینقدر پیچیدهست؟
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 3 از 5): مدل کسب و کار – چگونه بازی را به نفع خودمان تغییر دهیم؟
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 2 از5): تأسیس شرکت – ساختن پایههای یک موفقیت پایدار!
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 1 از5): ارزش پیشنهادی – چگونه بازی را به نفع خودمان تغییر دهیم؟
- چگونه یک مدل کسب و کار (بیزینس مدل) برنده طراحی کنیم؟ (مقاله هاروارد)
آخرین کارگاه های آموزشی مرتبط:
اگر تمایل دارید کارگاهی با این عنوان برای مجموعه یا اعضای خانواده کسب و کاری شما برگزار شود، میتوانید با درخواست آن را در ادامه ثبت کنید: