من اینجا هستم تا مثل همیشه، با هم نگاهی عمیقتر به دنیای پر از هیجان و چالش کسبوکارها بندازیم. امروز میخوام علاوه بر تحلیل بیزینس مدل دربارهی یک شرکت ویژه در زمینه املاک و فضای کار اشتراکی صحبت کنم که واقعاً در سالهای اخیر خیلی سروصدا کرده و کلی هم بحث و جدل پشت سرش هست: ویورک (WeWork)!
ویورک شرکتیه که خیلی از متخصصان، ارزشگذاری اون رو غیرمنطقی میدونن و معتقدن مدل کسبوکارش خیلی محکم نیست، اما در عین حال، کلی نوآوری و درس هم توش هست. آمادهاید که با هم راز و رمز این شرکت جنجالی رو کشف کنیم؟ پس با من همراه باشید.

ویورک: شرکت املاک یا خالق یک “حالت ذهنی”؟ (تحلیل مدل کسبوکار جنجالی)
ببینید رفقا، ویورک یک شرکت واقعاً بحثبرانگیزه. خیلی از کارشناسان معتقدن که این شرکت بیش از حد ارزشگذاری شده و مدل کسبوکارش هم اونقدرها که ادعا میکنه، خلاقانه نیست. راستش رو بخواهید، این ادعاها بیدلیل هم نیستن، چون در نهایت، ویورک یک شرکت املاک تجاریه!
مدلش چیه؟ میره با صاحبخانهها قراردادهای بلندمدت برای اجارهی فضاهای فیزیکی میبنده و بعد این فضاها رو با قراردادهای کوتاهتر به شرکتهای مختلف، از کوچک تا بزرگ، اجاره میده.
پولش رو هم از حاشیهی سود این وسط درمیاره. خب، میپرسید مشکل کجاست؟ مشکل اینجاست که این رایجترین مدل کسبوکار در صنعت املاکه!
شرکتهایی مثل “رگوس” (Regus) هستند که از ویورک قدیمیترن، مکانهای بیشتری دارن و در کشورهای بیشتری فعالیت میکنن، اما ویورک خیلی بیشتر از اونا ارزشگذاری شده. چرا؟
چون ویورک رو شبیه به یک شرکت املاک معمولی ارزشگذاری نکردن، بلکه شبیه به یک استارتاپ فناوری با رشد سریع. سوال اینه که آیا این رویکرد منطقی هست؟ بیایید با هم ببینیم.
توضیح از من (به عنوان متخصص کسبوکار):
اینجا دقیقا همون گره اصلی بحثه. در دنیای امروز، ارزشگذاری صرفاً بر اساس داراییهای فیزیکی یا مدلهای سنتی دیگه پاسخگو نیست.
شرکتهایی که ادعا میکنند “پلتفرم” هستند یا “جامعه” خلق میکنند، ارزشهای نامحسوس (Intangible Assets) بسیار بالایی تولید میکنند.
این ارزشهای نامحسوس، مثل برند قوی یا شبکهی گسترده، میتونن قیمت سهام رو به شکل انفجاری بالا ببرن، حتی اگر مدل درآمدی اصلیشون هنوز سنتی باشه. این تناقضیه که ویورک باهاش دستوپنجه نرم میکنه.
۱. نوآوری در پیشنهاد ارزش: خداحافظی با قراردادهای سنتی!
قبل از ویورک، مدل معمول اجارهی دفتر کار این بود که شما یک فضای اداری بسته رو با یک قرارداد یک ساله یا بیشتر اجاره میکردید. خب، اینجاست که اولین نوآوری ویورک در بلوک “پیشنهاد ارزش” (Value Proposition) خودش رو نشون میده!
ویورک تصمیم گرفت علاوه بر دفاتر خصوصی، “هات دسک” (Hot Desk) و فضاهای باز رو هم ارائه بده. مهمتر از اون، همهی اینها رو با شرایط اجارهی ماهانه انعطافپذیر ارائه کرد.
این یعنی مشتریها دیگه مجبور نبودن برای یک سال یا بیشتر، خودشون رو درگیر یک تعهد مالی کنن.
ویورک به سادگی از ترند فریلنسری و استارتاپها استفاده کرد، چون تعداد کارمندان مستقل و استارتاپهایی که با سرمایهی خطرپذیر تأمین مالی میشن و به انعطافپذیری در قرارداد اجاره نیاز دارن، رو به افزایش بود.
توضیح از من (به عنوان متخصص کسبوکار):
این حرکت ویورک مصداق بارز درک عمیق از تغییر نیازهای بازار و ایجاد “تناسب محصول-بازار” (Product-Market Fit) بود. انعطافپذیری، به ویژه برای نسل جدید کارمندان و کسبوکارهای نوپا، یک مزیت رقابتی فوقالعاده مهم محسوب میشه. این رویکرد، هزینههای ثابت کسبوکارها رو کاهش میده و به اونها اجازه میده تا در صورت لزوم، به سرعت اندازهشون رو تغییر بدن.
۲. جذب مشتریان جدید: فراتر از شرکتهای جاافتاده
با این نوآوری در پیشنهاد ارزش، ویورک تونست نوع جدیدی از مشتریان رو جذب کنه. در دفاتر کاری سنتی، معمولاً شرکتهای کوچک و بزرگ جاافتاده، مشتری بودن. اما ویورک حالا فریلنسرها و استارتاپها رو هم به لیست مشتریانش اضافه کرده بود.
البته، خیلی از کارشناسان اشاره میکنن که مشکل این بخش از مشتریان اینه که در زمان رکود اقتصادی، اولین کسانی هستن که ورشکست میشن.
و این یعنی ویورک ممکنه نتونه در چنین شرایطی دوام بیاره، چون هنوز باید اجارههای بلندمدتش رو به صاحبخانهها پرداخت کنه، در حالی که مشتری کافی برای کسب درآمد نداره. این یک ریسک بزرگ محسوب میشه.
اما این همهی ماجرا نیست! اینکه فکر کنیم ویورک فقط مشتریان متزلزل داره، اشتباهه. خیلی از شرکتهای بزرگ هم در مکانهای ویورک فضا اجاره میکنن، همینطور شرکتهای کوچک و متوسط جاافتاده که با سرمایهی خطرپذیر تأمین مالی نمیشن. ویورک همچنین نوع خاصی از مشتریان رو جذب کرده که من اونها رو “حرفهایهای جامعهمحور” صدا میکنم.
۳. خلق “جامعه” و برندسازی: تفاوت اصلی ویورک
همونطور که گفتم، ویورک اولین فضای کار اشتراکی از نوع خودش نبود. اما تونست یک برند قوی ایجاد کنه و خودش رو به عنوان پرچمدار این تغییر اجتماعی معرفی کنه. علاوه بر این، ویورک در جذاب کردن مکانهاش با طراحی زیبا و امکانات رفاهی جامعهمحور، استاد بود. چیزهایی مثل میزهای پینگپنگ، فودکورتها، قهوه و نوشیدنی رایگان و ….
وقتی آدام نیومن با انتقادات دربارهی ارزشگذاری شرکتش مواجه شد، گفت:
“ویورک واقعاً یک شرکت املاک نیست، بلکه یک حالت ذهنیه، یک نسل از کارآفرینان متصل و هوشمند عاطفی.”
خب، این جمله ممکنه کمی دیوانهوار و شبیه به حرفهای رهبر یک فرقه به نظر برسه، اما راستش رو بخواهید، ممکنه واقعاً معنا داشته باشه!
در یک مرکز تجاری معمولی، شما مشتریانی رو پیدا میکنید که فقط به دنبال ابزار و فضای فیزیکی هستن. بیشتر اوقات، هیچ ارتباطی بین شرکتها نیست، ناهار با هم نمیخورن و آدمهای جدیدی رو ملاقات نمیکنن.
اساساً هیچ جنبهی اجتماعی وجود نداره. اما دنیای امروز ما نوع جدیدی از کارمند رو ایجاد کرده؛ نه فقط فریلنسر یا استارتاپی، بلکه کسی که به دنبال یک جامعه هست تا با آدمهای جالب آشنا بشه و اوقات با کیفیتی رو با اونها، در کنار زمان کارش، بگذرونه.
این بزرگترین تفاوت بین ویورک و سایر شرکتهای فضای اداریه! ویورک خودش رو به عنوان یک برند تثبیت کرده و شما میدونید با رفتن به اونجا، با افراد همفکر ملاقات میکنید و حس تعلق پیدا میکنید.
پس اگرچه خیلی از شرکتها همچنان فقط برای کاربرد محض یک فضا اجاره میکنن، اما بقیه به خاطر جنبهی اجتماعی ویورک اجاره میکنن.
حتی اگر رقبای ویورک ساختمانهاشون رو طوری طراحی کنن که فضاهای کار اشتراکی بیشتر، میز پینگپنگ و امکانات مشابه داشته باشن، باز هم در ایجاد یک برند جهانی که جنبهی جامعهمحور رو یادآوری کنه و مشتریان رو به همین دلیل جذب کنه، مشکل خواهند داشت.
به نظرم لازم به توضیح هست که…
اینجاست که ویورک یک “مزیت رقابتی پایدار” (Sustainable Competitive Advantage) ایجاد کرده.
برندسازی قوی و تمرکز بر خلق جامعه، چیزی نیست که به راحتی توسط رقبا کپی بشه.
این “حالت ذهنی” که آدام نیومن بهش اشاره میکنه، در واقع همون “فرهنگ سازمانی” (Organizational Culture) است که ویورک تونسته به محیط کار فیزیکی هم سرایت بده. این باعث میشه مشتریان نه فقط یک فضا، بلکه یک تجربه و هویت اجتماعی رو اجاره کنن.
سجاد سلیمانی، استراتژیست و مشاور کسب و کار

من سجاد سلیمانی هستم، استراتژیست، مدرس و مشاور کسب و کار و موسس و میزبان پادکست اکنون. تلاش میکنیم در این بخش از سایت، نوشته ها، کتاب، مقاله، فیلم و پادکست های جدید و مرتبط با خلق مدل های کسب و کارها را معرفی و آموزش بدهم. چند هدف دنبال میکنم:
- راهنما و الگویی برای راه اندازی کار و شروع بیزینس
- توسعه کسب و کارها (با شناخت نقاط ضعف و قوت و بهبود فرآیندها)
- تغییر مدل کسب و کار مجموعه
اگر شما هم صاحب کسب و کاری هستید یا تمایل دارید یک بیزینس جدید راه اندازی کنید، من می توانم به عنوان مشاور و بیزینس کوچ در خدمت شما (تیم سازمانی شما) عزیزان باشم. با من در تماس باشید.
همچنین من کارگاه های آموزشی عمومی و سازمان معماری و طراحی کسب و کار نیز برگزار میکنم. اگر قصد برگزاری چنین کارگاه و کلاس های آموزشی رو دارید، از طریق لینک زیر میتوانید با من در تماس باشید:
۴. گسترش پیشنهاد ارزش: از فروشگاه تا همزیستی!
ویورک تصمیم گرفت این تمایز رو حتی فراتر ببره و اضافات زیادی به بلوک “پیشنهاد ارزش” خودش اضافه کنه.
فروشگاه ویورک (WeWork Store):
خدمات اضافی و تخفیفهایی با شرکتهای مرتبط ارائه میده.
خرید شرکت Meetup:
این خرید کاملاً منطقی بود، چون Meetup یک پلتفرم کاملاً جامعهمحوره که افراد رو برای ملاقات با یکدیگر جذب میکنه.
مراکز تناسب اندام: ویورک
در برخی از مکانهای خودش مراکز تناسب اندام رو ادغام کرده که حتی برای افراد غیرعضو هم باز هستن. این یک منبع درآمد جداگانه برای شرکت محسوب میشه.
آزمایش همزیستی (Co-living) با WeLive: ویورک
داره مفهوم “همزیستی” رو از طریق شرکتی به نام “وایلایو” آزمایش میکنه. مفهوم همون اجارهی مسکن معمولیه، اما با در نظر گرفتن تمام جنبههای جامعهمحور، به ویژه فضاهای مشترکی که روابط بین افراد رو تقویت میکنه.
یعنی فقط ساختمانهای مسکونی معمولی با یک ورودی مشترک و اتاق لباسشویی نیست، بلکه فضاهای مشترک دیگهای هم برای معاشرت وجود داره. البته تا به امروز، این آزمایش نتایج خیلی جالبی نداشته و باید منتظر ماند.
با همهی اینها، مشخص میشه که ویورک سعی داره یک شرکت املاک در معنای وسیعتر باشه و بر ساخت جامعه تمرکز کرده. اونها دارن تمام فضاهای زندگی مردم – جایی که کار میکنن، زندگی میکنن، ورزش میکنن و کارهای دیگهای انجام میدن – رو حول نیازهای نسل جدید کارمندان که به دنبال انعطافپذیری و تعلق هستن، بازطراحی میکنن.
توضیح از من
این حرکت ویورک نشوندهندهی یک استراتژی بلندپروازانه برای “اکوسیستمسازی” (Ecosystem Building) است.
آنها نمیخواهند فقط یک فضای کاری ارائه دهند، بلکه میخواهند بر بخشهای مهمی از زندگی مشتریانشان (Work-Life Balance) تأثیر بگذارند.
این رویکرد میتواند به افزایش وفاداری مشتری و خلق جریانهای درآمدی متنوع منجر شود، حتی اگر در ابتدا پرخطر به نظر برسد.
۵. فناوری در ویورک: بهینهسازی و تحلیل داده
در نهایت، یک جنبهی فناوری هم در ویورک وجود داره که با فعالیتهای کلیدی (Key Activities) اونها مطابقت داره.
- تحلیل داده برای مکانیابی: ویورک از تحلیل دادههای زیادی برای پیدا کردن بهترین مناطق در یک شهر برای افتتاح هر مکان جدید استفاده میکنه.
- ردیابی تردد: اونها با استفاده از سنسورها، تردد افراد رو در داخل مکانهاشون ردیابی میکنن.
- مدلهای سهبعدی برای طراحی بهینه: ویورک مدلهای سهبعدی از ساختمانهاشون میسازه تا بهترین ساختار ممکن برای دفتر رو طراحی کنه؛ ساختاری که فضاهای مشترک، دفاتر خصوصی، هات دسک و سایر اتاقها رو به هماهنگترین و راحتترین شکل ممکن ادغام کنه.
توضیح از من
اینجا میبینیم که ویورک چگونه از “هوش تجاری” (Business Intelligence) و “تحلیل دادههای بزرگ” (Big Data Analytics) استفاده میکنه تا تصمیمات استراتژیک بگیره و عملیاتش رو بهینه کنه. این سطح از دقت در مکانیابی و طراحی فضایی، یک مزیت رقابتی مهم در صنعت املاک است که میتواند به کاهش هزینهها، افزایش کارایی و بهبود تجربهی مشتری منجر شود.
۶. اما چالش بزرگ: مدل درآمدی و پایداری مالی
خب، همهی اینها عالی به نظر میرسه، اما دوباره باید از خودمون بپرسیم: درآمد اصلی ویورک از کجا میاد؟ و پاسخ هنوز همونه: از حاشیهی سود بین پولی که به صاحبخانهها میپردازن و پولی که از مشتریانشون میگیرن.
تا به امروز، با اینکه جنبهی جامعهمحور ویورک اون رو از رقباش جذابتر میکنه، اما قیمت دفتر در فضاهای کار اشتراکی تقریباً در کل صنعت یکسانه.
این در حالیه که ویورک هزینههای خیلی بالاتری نسبت به شرکتهای املاک تجاری معمولی داره، چون همهی این کارهای جامعهسازی رو انجام میده. و بعید به نظر میرسه که ویورک بتونه فقط به خاطر این جنبهی جامعهمحور، قیمتهای خیلی بالاتری بگیره تا این هزینهها رو پوشش بده.
علاوه بر این، همونطور که قبلاً هم گفتیم، خیلی از مشتریان ویورک در زمان رکود اقتصادی در ضعیفترین موقعیت قرار خواهند داشت، که این یک ریسک بزرگ محسوب میشه.
توضیح از من
اینجاست که چالش بزرگ ویورک خودش رو نشون میده. یک مدل کسبوکار باید در نهایت از نظر مالی پایدار باشه.
“تناقض در ارزشگذاری” (Valuation Paradox) به این معنیه که یک شرکت میتونه در ایجاد برند و نوآوری موفق باشه، اما اگر نتونه این موفقیت رو به جریانهای درآمدی پایدار و سودآوری تبدیل کنه، در بلندمدت با مشکلات جدی مواجه خواهد شد.
نگرانیها دربارهی “حیات مالی” (Financial Viability) ویورک کاملاً موجه هستن، چون نوآوریهای فوقالعادهای دارن، اما سوال اینه که آیا تمام این سرمایهگذاریها با درآمدهای بسیار بالاتر پوشش داده خواهند شد؟
نتیجهگیری: آیندهای در انتظار پاسخ…
ببینید رفقا، چیزی که این ویدیو به ما نشون داد، اینه که ویورک واقعاً در برندسازی و ایجاد تمایز نسبت به ارائهدهندگان سنتی فضای اداری موفق عمل کرده. نوآوریهای ویورک عالی هستن، از انعطافپذیری در قراردادها گرفته تا خلق یک جامعهی پویا و استفاده از فناوری برای بهینهسازی.
اما سوال بزرگ اینه که آیا تمام این سرمایهگذاریها و نوآوریها، منجر به درآمدهای به مراتب بالاتری خواهند شد که بتوانند هزینههای سنگین این شرکت را پوشش دهند؟ این سوالیه که فقط زمان بهش پاسخ خواهد داد.
اگه این چیزهایی که گفتم براتون جذاب بود و حس میکنید به درد کسبوکارتون میخوره، همین الان دست به کار بشید و به مدل کسبوکار خودتون فکر کنید.
ویورک نشون داد که حتی با یک مدل کسبوکار به ظاهر سنتی، میشه نوآوریهای بزرگی انجام داد و بازار رو به چالش کشید، اما همیشه باید به پایداری مالی هم توجه داشت. کجا میتونید تغییر ایجاد کنید؟
کجا میتونید یک بخش رو به کلی دگرگون کنید تا ارزش جدیدی برای مشتریانتون بسازید؟
یادتون باشه، موفقیت منتظر کسی نمیمونه که منتظره. موفقیت منتظر کسیه که میخواد تغییر ایجاد کنه و با چشمان باز به دنبال فرصتهای نوآورانه میگرده. امیدوارم این گزارش از زبان من، مثل همیشه، الهامبخش مسیر موفقیت شما باشه.
آموزش بیزینس مدل کسب و کارهای موفق
اگر شما هم در حال راه اندازی و تاسیس یک کسب و کار بوده و یا قصد دارید معماری و مدل کسب و کار خودتان را تغییر داده و متحول کنید تا درآمدهای جدیدی را خلق کنید، پیشنهاد میکنم به صفحه اصلی آموزش مدل کسب و کار مراجعه کنید و نگاهی به مطالب گردآوری شده داشته باشید.

من سجاد سلیمانی هستم، استراتژیست و مدرس و مشاور کسب و کار، یکسری مطالب تخصصی از جمله مقاله / کتاب / فیلم و مستند، نمونه های موفق ایرانی و جهانی و ابزارهای نوین طراحی و معماری کسب و کار را در قالب معماری و مدل کسب و کارهای موفق (Business Models) آماده کرده ام که اگر روی دکمه کلیک کنید به همه آنها دسترسی خواهید داشت:
آخرین بیزینس مدل های موفق بررسی شده:
- تحلیل بیزینس مدل SpaceX اسپیس ایکس (7) یک ماجراجویی فضایی، نه فقط یک شرکت موشکی!
- تحلیل بیزینس مدل WeWork وی ورک(6): شرکت املاک یا خالق یک “حالت ذهنی”؟
- تحلیل بیزینس مدل اپل Apple (5): خالق دنیای مدرن موبایلی و پیشتاز حریم خصوصی!
- تحلیل بیزینس مدل Tesla تسلا(4): تحلیل مدل کسب و کار غول صنعت خودرو
- تحلیل بیزینس مدل موفق (3): نوآوری در مدل کسب و کار توسط آمازون، اسپاتیفای و تیندر چطور دنیا رو تغییر داد؟
- تحلیل بیزینس مدل Uber اوبر (2): اوبر چگونه با چند لمس ساده، دنیا را تسخیر کرد؟
- تحلیل بیزینس مدل Airbnb ایربی اند بی (1): از تختخوابهای بادی تا امپراتوری جهانی
آخرین نوشته های مرتبط با بیزینس مدل:
- استراتژی و جایگاه یابی در کسب و کار: راهنمای عملی (مایکل پورتر)
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 5 از 5): جمعبندی نهایی – از ایده تا مقیاس پذیری و قدرت!
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 4 از 5): ورود به بازار – چرا “ورود به بازار” اینقدر پیچیدهست؟
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 3 از 5): مدل کسب و کار – چگونه بازی را به نفع خودمان تغییر دهیم؟
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 2 از5): تأسیس شرکت – ساختن پایههای یک موفقیت پایدار!
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 1 از5): ارزش پیشنهادی – چگونه بازی را به نفع خودمان تغییر دهیم؟
- چگونه یک مدل کسب و کار (بیزینس مدل) برنده طراحی کنیم؟ (مقاله هاروارد)
آخرین کارگاه های آموزشی مرتبط:
اگر تمایل دارید کارگاهی با این عنوان برای مجموعه یا اعضای خانواده کسب و کاری شما برگزار شود، میتوانید با درخواست آن را در ادامه ثبت کنید: