سلام به همهی شما رفقای کارآفرین و صاحبان کسبوکار! من اینجا هستم تا مثل همیشه، با هم نگاهی عمیقتر به دنیای پر از هیجان و چالش کسبوکارها بندازیم.
امروز میخوام در ادامه مباحث قبلی (تحلیل بیزینس مدل موفق) دربارهی یکی از موضوعات داغ این روزها، یعنی نوآوری در مدل کسبوکار، صحبت کنم.
و چه چیزی بهتر از اینکه این رو با چند مثال درخشان از شرکتهای بزرگی مثل آمازون، اسپاتیفای و تیندر یاد بگیریم؟
من اخیراً یک ویدیوی فوقالعاده دیدم که دقیقاً همین موضوع رو بررسی میکنه و واقعاً محتواش به درد هر کسی میخوره که میخواد کسبوکاری راه بندازه یا کسبوکار فعلیاش رو متحول کنه. آمادهاید که با هم راز موفقیت این غولها رو کشف کنیم؟ پس با من همراه باشید.
نوآوری مدل کسبوکار: چطور آمازون، اسپاتیفای و تیندر دنیا رو تغییر دادن؟
ببینید رفقا، حتماً شما هم سوالات زیر رو خودتون پرسیدید:
- چرا آمازون اینقدر موفق شده؟
- یا چطور اسپاتیفای دوباره مردم رو راضی کرد که برای موسیقی پول بدن، بعد از اینکه همهگیر شدن دانلود غیرقانونی درآمد هنرمندان رو فلج کرده بود؟
- یا اصلاً چطور تیندر تونست بازار شلوغ و پرترافیک دوستیابی آنلاین رو کاملاً زیر و رو کنه؟
اجازه بدید من اینجا، بعد از دیدن تحلیل های مختلف، یک سری جوابهای سریع و کاربردی بهتون بدم تا بفهمید که اصلاً قصهی نوآوری مدل کسبوکار چیه و چطور میتونیم ازش تو کسبوکار خودمون استفاده کنیم.
۱. آمازون: پادشاه کانالهای فروش و تحویل
خب، بریم سراغ آمازون. از همون روز اولی که جف بزوس آستین بالا زد، تمام استراتژی نوآوریش رو روی تحول مداوم در کانالهای فروش و تحویل بنا کرده.

حالا این یعنی چی؟ این کانالها فقط یک بخش کوچیک از یک مدل کسبوکار هستن، ولی آمازون نشون داد که همین یک بخش چقدر میتونه تعیینکننده باشه.
تغییر بازی در بازار کتاب:
یادمه قدیما، برای خرید کتاب باید میرفتی کتابفروشی یا کتابخونه و کتاب فیزیکی رو برمیداشتی و میآوردی خونه. آمازون اومد و این بازی رو عوض کرد. گفت: “چرا آنلاین سفارش ندی و کتاب رو مستقیم در خونه تحویل نگیری؟” این خودش یه نوآوری کانالی محشر بود. مشتری دیگه لازم نبود زحمت رفت و آمد رو به خودش بده و در کمال راحتی، کتاب به دستش میرسید.
گسترش کانالها:
آمازون همین مسیر رو ادامه داد و محصولات بیشتری رو آنلاین فروخت. بعدش که کیندل رو ساخت، یک کانال فروش و تحویل جدید برای کتابها خلق کرد.
یعنی چی؟ یعنی شما هم میتونستی کتاب رو بخری و هم مستقیم روی دستگاه کیندلت دریافتش کنی. این دیگه اوج راحتی بود! حالا فکرشو بکنید، آمازون داره روی تحویل با پهپاد (دِرون) هم آزمایش میکنه.
این خودش یک کانال تحویل دیگه است که میتونه سرعت و کارایی رو به شکل دیوانهواری بالا ببره.
نوآوری در نقاط تماس با مشتری:
اما داستان به اینجا ختم نشد. آمازون دستگاه اِکو با اَلکسا و دکمههای دَش رو معرفی کرد. اینها هر دو کانالهای فروش کاملاً جدیدی هستن.
به جای اینکه بری تو وبسایت amazon.com و چیزی سفارش بدی، حالا میتونی به اَلکسا بگی که این کار رو برات انجام بده، یا دکمهی دَش رو فشار بدی.
چقدر راحتتر از این میشه؟ این یعنی آمازون داره هر روز راههای جدیدی پیدا میکنه تا تجربه خرید رو برای ما سادهتر و بیدردسرتر کنه.
نکتهی کلیدی اینجا چیه؟
آمازون عمدتاً روی کانالهای فروش و تحویل تمرکز کرده و با نوآوریهای بیوقفهاش، رقابت رو برای بقیه خیلی سخت کرده.
این یک درس بزرگه که میشه با تمرکز روی فقط یک بخش از مدل کسبوکار، دنیا رو به هم زد. این همون چیزیه که در دنیای کسبوکار بهش استراتژی چند کانالی (Omnichannel Strategy) میگیم.
آمازون داره تمام نقاط تماسی رو که شما میتونید باهاش خرید کنید، گسترش میده تا شما همیشه و همه جا بهش دسترسی داشته باشید.
۲. اسپاتیفای: انقلاب در مدلهای درآمدی
حالا بریم سراغ اسپاتیفای. این شرکت هم دقیقاً مثل آمازون، روی یک بخش خاص از مدل کسبوکارش تمرکز کرده، اما این بار مدلهای درآمدی!

پیش از اسپاتیفای:
یادمه، در دوران سیدیها، شما مجبور بودید برای یک آلبوم کامل، یک عالمه پول پرداخت کنید، حتی اگه فقط دو سه تا آهنگ از اون آلبوم رو دوست داشتید.
بعد اپل با آیتونز اومد و این بازار رو به هم ریخت. چطور؟ با این ایده که مردم میتونن هر آهنگ رو به صورت جداگانه بخرن.
این اولین نوآوری عظیم در مدل درآمدی در صنعت موسیقی بود. اما خب، دانلود غیرقانونی هنوز یک مشکل بزرگ بود و درآمد صنعت موسیقی داشت روز به روز کمتر میشد.
مدل استریمینگ اسپاتیفای:
و اینجا بود که اسپاتیفای وارد میدان شد. اسپاتیفای یک مدل استریمینگ پیشنهاد داد که در اون میتونستی به صورت رایگان به موسیقی گوش کنی، اما با تبلیغات. و درآمد حاصل از این تبلیغات بین هنرمندان توزیع میشد. ببینید، این خودش یک نوآوری دیگه در مدل درآمدی برای صنعت موسیقی بود. این مدل باعث شد که افراد بیشتری اپلیکیشن رو دانلود کنن و با موسیقی تعامل داشته باشن.
معرفی مدل فریمیوم (Freemium):
اما با این حال، هنوز برای هنرمندان به اندازه کافی پولساز نبود. برای همین اسپاتیفای بعدها یک نسخه پولی از اپلیکیشنش رو معرفی کرد. این نسخه پولی بدون تبلیغات بود و امکانات بهتری داشت. این تغییر، کل مدل درآمدی رو به چیزی تبدیل کرد که ما بهش میگیم فریمیوم (Freemium). یعنی هم کاربرهای رایگان داری و هم کاربرهای پولی.
موفقیت مدل فریمیوم:
اسپاتیفای موفق شد به نرخ تبدیل شگفتانگیز ۲۵ درصد برسه. یعنی از هر چهار کاربر رایگان، یکی به کاربر پولی تبدیل میشد. این یعنی بالاخره صنعت موسیقی به مدل قیمتگذاری و درآمدی درستی رسیده بود. صادقانه بگم، موفقیت اسپاتیفای تا حد زیادی بر پایه مدل درآمدی تحولآفرینش در صنعت موسیقی بنا شده. این مدل فریمیوم، یک شاهکار بود؛ چون ابتدا ارزش رو به صورت رایگان به میلیونها کاربر ارائه میکنه و بعد برای تجربهای بهتر و بدون وقفه، از بخشی از اونها هزینه دریافت میکنه. این باعث میشه پایگاه مشتریان عظیمی بسازه و سپس اونها رو به سود تبدیل کنه.
سجاد سلیمانی، استراتژیست و مشاور کسب و کار

من سجاد سلیمانی هستم، استراتژیست، مدرس و مشاور کسب و کار و موسس و میزبان پادکست اکنون. تلاش میکنیم در این بخش از سایت، نوشته ها، کتاب، مقاله، فیلم و پادکست های جدید و مرتبط با خلق مدل های کسب و کارها را معرفی و آموزش بدهم. چند هدف دنبال میکنم:
- راهنما و الگویی برای راه اندازی کار و شروع بیزینس
- توسعه کسب و کارها (با شناخت نقاط ضعف و قوت و بهبود فرآیندها)
- تغییر مدل کسب و کار مجموعه
اگر شما هم صاحب کسب و کاری هستید یا تمایل دارید یک بیزینس جدید راه اندازی کنید، من می توانم به عنوان مشاور و بیزینس کوچ در خدمت شما (تیم سازمانی شما) عزیزان باشم. با من در تماس باشید.
همچنین من کارگاه های آموزشی عمومی و سازمان معماری و طراحی کسب و کار نیز برگزار میکنم. اگر قصد برگزاری چنین کارگاه و کلاس های آموزشی رو دارید، از طریق لینک زیر میتوانید با من در تماس باشید:
۳. تیندر: قدرت طراحی در پیشنهاد ارزش
و در آخر، میرسیم به تیندر. این شرکت بازار شلوغ دوستیابی آنلاین رو با نوآوریای ساده، اما قدرتمند، یعنی طراحی (Design)، کاملاً متحول کرد! بله، فقط طراحی اپلیکیشن و سرویسشون!

پیچیدگی گذشته:
یادمه سایتهای دوستیابی قدیمی. برای اینکه با کسی مچ بشی، باید کلی فرمهای پیچیده پر میکردی. اطلاعاتی مثل قد، وزن، رنگ چشم، درآمد، علایق و… واقعاً خسته کننده بود.
سادگی انقلابی تیندر:
تیندر اومد و برگشت به ریشهها. چی مهمترین چیز در نگاه اوله؟ ظاهر یک فرد! به تصویر نگاه میکنی. از این آدم خوشت اومد؟ بله یا خیر؟ اگه بله، بکش سمت راست (Swipe Right). اگه نه، بکش سمت چپ (Swipe Left). به همین سادگی! این یک تجربه کاربری بینظیر و فوقالعاده آسان بود.
حل یک مشکل بزرگ:
اما داستان فقط به سادگی ختم نمیشد. تیندر یک مشکل بزرگ رو هم حل کرد. تا وقتی که طرف مقابل هم تو رو به سمت راست نکشیده باشه، نمیتونی باهاش تماس بگیری. این یعنی چی؟ یعنی دیگه دخترها اذیت نمیشدن و مجبور نبودن از بین دهها پیام آزاردهنده فیلتر کنن. همین یک ویژگی، باعث شد که خانمها با اشتیاق بیشتری از این سرویس استفاده کنن و بازار رو برای تیندر آماده کنن.
طراحی، ستون فقرات پیشنهاد ارزش:
تمام اینها نوآوری در طراحی هستن. هم طراحی بصری اپلیکیشن، هم طراحی خود سرویس و نحوهی کار کردنش در مقایسه با رقبا. و این طراحی، دقیقاً در بلوک “پیشنهاد ارزش” (Value Proposition) مدل کسبوکار قرار میگیره. یک شرکت دیگه که عمدتاً به لطف طراحیاش موفق شده، اوبر هست. تیندر نشون داد که گاهی اوقات، سادهسازی یک فرآیند پیچیده و حل یک مشکل اساسی برای کاربر از طریق طراحی بصری و فرآیند محور، میتونه کل بازی رو عوض کنه و ارزش جدیدی برای مشتری ایجاد کنه.
و این تازه شروع ماجراست…
ببینید، این مثالها فقط سه حوزهی اصلی از نوآوری در مدل کسبوکار رو نشون میدن. حوزههای دیگه زیادی هم هست که شرکتها میتونن در اونها نوآوری کنن و به موفقیت برسن:
- بعضیها با نوآوری در مشتری هدفشون.
- بعضیها با ایجاد تحول در روابط با مشتری و استراتژیهای بازاریابیشون.
- و بعضیها هم با بهینهسازی فرآیندها و هزینههاشون، به مراتب کارآمدتر از رقبا عمل میکنن.
پس، نوآوری تحولآفرین فقط ساخت یک محصول جدید نیست، بلکه خلق راههای جدید برای ارائهی ارزش، کسب درآمد و طراحی تجربهی مشتریه. این ویدیویی که دیدم، دربارهی همین نوآوریهای تحولآفرین صحبت میکرد.
اگه این چیزهایی که گفتم براتون جذاب بود و حس میکنید به درد کسبوکارتون میخوره، همین الان دست به کار بشید و به مدل کسبوکار خودتون فکر کنید. کجا میتونید تغییر ایجاد کنید؟ کجا میتونید یک بخش رو به کلی دگرگون کنید تا ارزش جدیدی برای مشتریانتون بسازید؟
یادتون باشه، موفقیت منتظر کسی نمیمونه که منتظره. موفقیت منتظر کسیه که میخواد تغییر ایجاد کنه و با چشمان باز به دنبال فرصتهای نوآورانه میگرده. امیدوارم این گزارش از زبان من، مثل همیشه، الهامبخش مسیر موفقیت شما باشه. تا درودی دیگر، بدرود!
توضیح از من، به عنوان یک متخصص کسبوکار:
در بخشهای مختلف این متن، من تلاش کردم توضیحات تخصصی مربوط به هر مثال را با استفاده از دانش عمومی خود در حوزه کسبوکار و استراتژی ارائه دهم.
این توضیحات (مانند مفهوم استراتژی چند کانالی برای آمازون، چرایی موفقیت مدل فریمیوم برای اسپاتیفای، و نقش طراحی در پیشنهاد ارزش برای تیندر) به منظور غنیسازی و تکمیل مطالب بر اساس تجربیات و تخصصم اضافه شدهاند و به طور مستقیم در متنی که مطالعه کردم ذکر نشده بودند.
هدف این بود که درک عمیقتری از مفاهیم ارائه شده در ویدیو برای مخاطبان شما فراهم شود و بتوانید از این محتوا برای یک پادکست یا فایل صوتی جامعتر استفاده کنید.
آموزش بیزینس مدل کسب و کارهای موفق
اگر شما هم در حال راه اندازی و تاسیس یک کسب و کار بوده و یا قصد دارید معماری و مدل کسب و کار خودتان را تغییر داده و متحول کنید تا درآمدهای جدیدی را خلق کنید، پیشنهاد میکنم به صفحه اصلی آموزش مدل کسب و کار مراجعه کنید و نگاهی به مطالب گردآوری شده داشته باشید.

من سجاد سلیمانی هستم، استراتژیست و مدرس و مشاور کسب و کار، یکسری مطالب تخصصی از جمله مقاله / کتاب / فیلم و مستند، نمونه های موفق ایرانی و جهانی و ابزارهای نوین طراحی و معماری کسب و کار را در قالب معماری و مدل کسب و کارهای موفق (Business Models) آماده کرده ام که اگر روی دکمه کلیک کنید به همه آنها دسترسی خواهید داشت:
آخرین بیزینس مدل های موفق بررسی شده:
- تحلیل بیزینس مدل SpaceX اسپیس ایکس (7) یک ماجراجویی فضایی، نه فقط یک شرکت موشکی!
- تحلیل بیزینس مدل WeWork وی ورک(6): شرکت املاک یا خالق یک “حالت ذهنی”؟
- تحلیل بیزینس مدل اپل Apple (5): خالق دنیای مدرن موبایلی و پیشتاز حریم خصوصی!
- تحلیل بیزینس مدل Tesla تسلا(4): تحلیل مدل کسب و کار غول صنعت خودرو
- تحلیل بیزینس مدل موفق (3): نوآوری در مدل کسب و کار توسط آمازون، اسپاتیفای و تیندر چطور دنیا رو تغییر داد؟
- تحلیل بیزینس مدل Uber اوبر (2): اوبر چگونه با چند لمس ساده، دنیا را تسخیر کرد؟
- تحلیل بیزینس مدل Airbnb ایربی اند بی (1): از تختخوابهای بادی تا امپراتوری جهانی
آخرین نوشته های مرتبط با بیزینس مدل:
- استراتژی و جایگاه یابی در کسب و کار: راهنمای عملی (مایکل پورتر)
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 5 از 5): جمعبندی نهایی – از ایده تا مقیاس پذیری و قدرت!
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 4 از 5): ورود به بازار – چرا “ورود به بازار” اینقدر پیچیدهست؟
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 3 از 5): مدل کسب و کار – چگونه بازی را به نفع خودمان تغییر دهیم؟
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 2 از5): تأسیس شرکت – ساختن پایههای یک موفقیت پایدار!
- رازهای کسبوکار استارتاپی (قسمت 1 از5): ارزش پیشنهادی – چگونه بازی را به نفع خودمان تغییر دهیم؟
- چگونه یک مدل کسب و کار (بیزینس مدل) برنده طراحی کنیم؟ (مقاله هاروارد)
آخرین کارگاه های آموزشی مرتبط:
اگر تمایل دارید کارگاهی با این عنوان برای مجموعه یا اعضای خانواده کسب و کاری شما برگزار شود، میتوانید با درخواست آن را در ادامه ثبت کنید: