امشب نتیجه چند روز فکر کردن و بررسی موضوع «نوشتن به عنوان یک کارمند» به ثمر نشست و عنوان جدیدی برای نوشتن یافتم. مطالب، ایده ها و افکاری در زندگی من هستند که منِ کارمند دائما با آنها دست به گریبانم یا هر روز با آنها مواجه می شوم. دوست دارم و علاقمندم که آنها را یادداشت کنم و اگر روزگاری دوستان دیگر همسویی یافتم، به همفکری با آنها بپـردازم.
قبل از آنکه بخواهم محتوای افکارم را در ذیل این دسته بندی در سایت شروع کنم، تصمیم گرفتم مرامنامه و قوانینی برای آن بنویسم و گاردریلی برای این نوشته ها ایجاد کرده و توضیحاتی که لازم بود را در آن بیاورم:
..
«نوشتن شناسنامه دار» یکی از چالش های بزرگ ما و یکی از ایرادات فرهنگیِ ما ایرانیان است. اولا که نوشتن در میان ما ایرانیان، بسیار بسیار ضعیف تر از خواندن و مطالعه کردن است و در ثانی، نوشتن با هویت مشخص، در موضوعات فـردی، کاری، اجتماعی، خانوادگی، عاطفی هم از موارد بسیار نایاب است.
از سویی بسیاری ما فراموش میکنیم که در آنِ واحد چند وظیفه یا هویت داریم. همچنانی که پســر هستیم، برادر هم هستیم، همان قدری که شهـروند عادی شهر هستیم، کارمند هم هستیم، آنقدری که دوست هستیم، همکاری هم هستیم. تشخیص مرز هر یک و داشتن استقلال فکری و حقوقی و شخیصتی، و رفتار در این مرزهای مشخص، از شاخص ترین رفتارهای ماست. در این سایت، تلاش میکنم مستقل از محتوای حقوقی و کاری محل کار، تنها به تجربیات خود بپردازم و ایده هایی را مطرح کنم و پیشنهاداتی را در ابعاد مختلف بنویسم به امید ساختن ِ ایرانی که بهتر از گذشته بتوان در آن زندگی کـرد. برای من که نوشتن را دوست دارم، این بخش تنها بخشی از افکار و هویتِ من هست که به مرور تکمیل خواهد شد.
باور دارم که اگر همه کارمندان سازمان ها و موسسات و شرکت های گوناگون، اهل نوشتن و ثبت دیدگاه ها و بیان نظرات و انتقادات و پیشنهادات خود بودند:
یک) علاوه بر اینکه ما حجم بسیار بالایی از دانش تجربی واقعی در کشور را به صورت دسته جمعی تولید می کردیم و این دانش برای پژوهش و رفتار شناسی و مطالعات کاربردی و تکمیلی دیگر در اختیار موسسات تحقیقاتی قرار می گرفت
دو) در دنیای واقعی و محل کار هم بازخـوردِ این مـرور تجربیات و مطالعه تجربیات دیگران، می توانست به بهبـود سطح ِ کیفی کار و حتی محصول/خدمت ما ایرانیان کمک کند و همه ما شهـروندان، از منافع آن بهره مند می شدیم.
سه) حجم مطالعه و از آن مهمتر نگارش ایرانیان شاغل افزایش می یافت. این افزایش مثبت، میتواند یک جهش بزرگ ایجاد کند. جهشی رو به سوی توسعه و کار حرفه ای و توسعه مهارتهای فـردی و تخصصی.
و همچنانی که این مزایا میتواند برای کارمندانِ ایرانِ ما وجود داشته باشد، برای همه افراد جامعه از بانوان خانه دار، دانشجویان و دانش آموزان، کسبه محترم در اصناف مختلف و…. میتوان آن را متصور بود. و چه خوب می شد که بجای هـدر رفتن «میلیون ها ساعت نفـر» در پای شبکه های اجتماعی همانند تلگرام، وایبر و واتس آپ و اینستاگرام و … نوشتن در فضای آنلاین رونق می گرفت. و این روزها که سرویس های متنوع وبلاگ نویسی رایگان و سایت های آماده وجود دارد، می توانست به تولید محتوای فارسی در حجم بسیار گسترده منجر شود.
با آگاهی به چنین مسائلی، و بسیار موارد دیگر، قـصد دارم به عنوان یک کارمندِ مشغول خدمت در موسسه مالی ثامن، به دنیای اطراف خود هم گاهی نگاه کنم و ایده ها و افکار و تجربیات خود را در سایت شخصی ام، ثبت و درج کنم. گاهی هم در قامتِ شهـروندی به محل کارم نگاه کنم و در مواردی هم همکار باشم و از همکاران ِ محیط های اداری بنویسم.
هرچند اگر در گوگل دو عنوان «کارمند بانک» و «کارمند موسسه مالی» را نیز جستجو کنیم، دوستان همکار بسیاری را خواهیم یافت که مدتها قبل آغاز به کار نموده اند و محتوای تخصصی و خوبی نیز تولید کرده اند که امیدوارم فرصتی داشته باشم و از تجربیات این دوستان نیز بهـره مند شوم.
این نوشته ها با سایت ِ رسمی موسسه در ارتباط نبوده (و تلاش می شود که نباشد) و صرفا به بیان دغدغه ها و مدل ذهنی خود بپردازم. صد البته بنده با توجه به تجربیات گـذشته و کنونی خود، تلاش دارم از درج و درز هرگونه اطلاعاتِ طبقه بندی شده و درون سازمانی بپرهیزم و صرفا همانگونه که بیان شد، به تجربیات و پیشنهادات شخصی خود بپردازم.
مطالبی با چنین زمینه و عنوانی در دسته بندی « نگاه یک کارمند » در این سایت منتشر خواهد شد.
این برگه به روز رسانی می شود.
سجاد سلیمانی ( مربی و مدرس مدیریت زمان )
.
پی نوشت: به نظرم می رسد همه توضیحات لازم یا ممکن را داده ام. اگر مواردی دیگر لازم بود اضافه خواهم کرد.