مقاله: بقا از طریق هدف: تاب آوری کسب و کارها در میان عدم قطعیت شدید (مورد مطالعه جنگ اوکراین)

مقاله: بقا از طریق هدف: تاب آوری کسب و کارها در میان عدم قطعیت شدید (اوکراین)

در ۱۴ ماه گذشته از زمان تهاجم روسیه به اوکراین، موفقیت‌های نظامی اوکراین به درستی توجه جهانی را به خود جلب کرده است. اما به همان اندازه شایسته توجه، تاب‌آوری کسب‌وکارهای غیرنظامی اوکراین است.
توانایی آن‌ها در بقا و حتی شکوفایی در موقعیت‌های بسیار دشوار، مایه افتخار است و شایسته تقدیر در سراسر جهان است.

این کسب‌وکارها درس‌هایی در مورد تاب‌آوری در برابر رویدادهای «ناشناخته» ارائه می‌دهند؛ رویدادهایی که بخشی از سناریوهای معمول نبودند، هشدار کمی داشتند، در عرض چند ساعت ابعاد وسیعی یافتند و تأثیر بزرگ، فوری و برگشت‌ناپذیری بر شرکت‌ها در سراسر کشور گذاشتند.
داده‌های این مقاله از نظرسنجی بیش از ۱۰۰ مدیر اجرایی کسب‌وکارهای اوکراینی، تحلیل داده‌های اقتصادی و مصاحبه با رهبران ارشد تجاری اوکراین گردآوری شده است.

تأثیر تهاجم بر کسب‌وکارهای اوکراینی

اداره کسب‌وکار در اوکراین در طول بیش از یک سال، بسیار دشوار بوده است. کسب‌وکارها و شهروندان اوکراینی با چالش‌های بی‌سابقه‌ای روبرو بوده‌اند، از جمله:

  • خط مقدمی ۶۰۰ مایلی با مناطق تحت گلوله‌باران منظم.
  • حملات به زیرساخت‌های انرژی که ظرفیت تولید برق را به نصف کاهش داده است.
  • اختلال در زنجیره‌های تأمین سوخت و پالایشگاه‌های آسیب‌دیده، که منجر به ساعت‌ها انتظار در پمپ بنزین‌ها برای دریافت مقادیر کمی سوخت شده است.

این تهاجم زندگی و معیشت را در سراسر کشور ویران کرده است. اقتصاد ۳۰ درصد نسبت به سطوح پیش از جنگ کوچک شده و بیکاری به بالاترین حد خود یعنی ۲۶ درصد رسیده است. بیش از ۱۵۰ هزار ساختمان مسکونی، ۳۱۷۰ موسسه آموزشی و ۱۲۱۶ موسسه درمانی آسیب دیده یا تخریب شده‌اند که مجموعاً بیش از ۱۴۳ میلیارد دلار خسارت تا مارس ۲۰۲۳ وارد شده است.

در این شرایط، کسب‌وکارهای اوکراینی با تاب‌آوری شگفت‌انگیزی عمل کرده‌اند:

  • تنها ۲ درصد از کسب‌وکارهای مورد بررسی عملیات خود را به طور کامل متوقف کردند.
  • نزدیک به دو سوم (۶۳ درصد) دچار تأثیر منفی بزرگی شدند اما نه در حدی که نیاز به توقف عملیات باشد.
  • حدود ۲۰ درصد شرکت‌ها تأثیر مستقیم کمی را تجربه کرده و به روال عادی خود ادامه دادند.
  • حدود ۱۵ درصد شرکت‌ها، عمدتاً در بخش‌های حمل‌ونقل و بانکداری، شتاب مثبتی را تجربه کردند.

با این حال، تأثیر بر فروش بسیار عمیق و گسترده بوده است. یک پنجم شرکت‌ها بیش از نیمی از درآمد فروش خود را از دست دادند و اکثریت قریب به اتفاق (نزدیک به ۸۰ درصد) بیش از ۱۰ تا ۳۰ درصد کل فروش خود را از دست دادند. این کاهش تقاضا بزرگترین چالش برای کسب‌وکارهای اوکراینی بوده است.

نحوه واکنش کسب‌وکارها و اقدامات مؤثر

با وجود کاهش شدید فروش، حملات به تأسیسات و کمبودهای شدید انرژی و زنجیره‌های تأمین، کسب‌وکارهای اوکراینی به سرعت واکنش نشان دادند. واکنش اولیه شگفت‌زدگی بود؛ هیچ رهبر تجاری برای این مقیاس از تهاجم، به ویژه بمباران بیشتر شهرهای بزرگ اوکراین از جمله کی‌یف، آماده نبود. با این وجود، کسب‌وکارها به سرعت و عمدتاً موفقیت‌آمیز در چهار حوزه حیاتی واکنش نشان دادند:

تأمین ایمنی و هدف برای مردم:

  • تمرکز اولیه و تقریباً جهانی بر ایمنی کارکنان بود. این شامل شناسایی تعداد کارکنان، اطمینان از جابجایی آن‌ها به مکان‌های امن‌تر و برقراری ارتباط با خانواده‌ها می‌شد.
  • اما به سرعت، تمرکز به حفظ عملیات با وجود شرایط شدید تغییر یافت. ۹۰ درصد از شرکت‌هایی که آسیب فیزیکی به تأسیسات خود دیدند، باز ماندند (یا به سرعت بازگشایی کردند).
  • انگیزه دادن به کارکنان برای بازگشت به کار در شرایط خطرناک و مبهم، فراتر از جبران مالی صرف بود. در بستر جنگ، کارکنان شرکت‌هایی که بر ارزش‌ها و هدف، فراتر از انگیزه‌های صرفاً مالی، تأکید داشتند، به احتمال زیاد به کار خود ادامه می‌دادند، زیرا اهمیت کار خود را برای جامعه‌ای وسیع‌تر درک می‌کردند.
  • به دلیل این تمرکز، دو سوم شرکت‌ها بیش از ۹۰ درصد نیروی کار خود را پس از یک سال از درگیری حفظ کردند.

مدل عملیاتی دوران جنگ: مرکز عصبی (Nerve Center):

  • واقعیت دائماً در حال تغییر، نیاز به حل مشکلات انعطاف‌پذیر به صورت تقریباً ساعتی در تمام سطوح سازمان داشت.
  • برای مثال، برخلاف تصور اولیه در مورد اختلال ارتباطات، اولین مشکل عمده زیرساختی (در مناطق غیرمستقیم درگیر درگیری) کمبود شدید سوخت بود و سپس زیرساخت‌های انرژی تحت تأثیر قرار گرفتند.
  • این شرایط نیازمند ایجاد یک «مرکز عصبی (Nerve Center)» بود؛ یک معماری سازمانی خاص که به مؤسسات امکان می‌دهد اختلالات سریع را مدیریت کنند. تصمیم‌گیری به تیم‌های بین‌بخشی متمرکز بر نتایج خاص منتقل شد و تعامل بین بخش‌های مختلف سازمان به شکلی روان‌تر صورت گرفت.
  • این حس هدفمندی، همراه با یک مدل عملیاتی که بر چابکی تأکید داشت، دو نیروی قدرتمند بودند که به شرکت‌ها اجازه داد تا بحران را پشت سر بگذارند.

بهره‌گیری از برنامه‌های اضطراری و استراتژی‌های کاهش ریسک:

  • کسب‌وکارهای موفق اوکراینی از استراتژی‌های تنوع‌بخشی (diversification) برای مقابله با «پاشنه‌های آشیل» مانند خطوط تجاری آسیب‌پذیر و وابستگی بیش از حد به یک منبع درآمد، تأمین‌کننده یا مکان استفاده می‌کردند.
  • این رویکرد، اولویت دادن به تاب‌آوری استراتژیک بر سود بالقوه حاشیه‌ای را نشان می‌دهد، حتی اگر به معنای صرف نظر از برخی فرصت‌های رشد باشد.

تعهد شخصی رهبران:

  • رهبران ارشد ارزش جدیدی برای موقعیت خود به عنوان الگو درک کردند.
  • حضور آن‌ها، ارتباط زودهنگام و صادقانه، نقش مهمی در تعیین انتظارات کارکنان برای حضور و تداوم کار ایفا کرد، که تا حدی الهام‌گرفته از اقدامات رهبران کشور بود.

تمرکز آینده و آنچه کسب‌وکارها امیدوارند متفاوت انجام دهند

ناوبری چنین وضعیت شدید و نامطمئنی برای مدت طولانی به این معنی است که کسب‌وکارها با چالش‌ها و ناامیدی‌های زیادی روبرو شدند.
بر اساس این تجربه، سه حوزه وجود دارد که رهبران برای حرکت رو به جلو بر آن‌ها تمرکز دارند:

  • افزایش تنوع‌بخشی زنجیره تأمین و منابع درآمد:
    • پس از حمله به کریمه در سال ۲۰۱۴، بسیاری از شرکت‌های اوکراینی تلاش‌هایی فعال برای تنوع‌بخشی جغرافیایی و بخشی داشتند، اما این تلاش‌ها با گذشت زمان کمرنگ شد.
    • اکنون، ۴۹ درصد از پاسخ‌دهندگان این را اولویت اصلی خود می‌دانند، حتی به قیمت سرمایه‌گذاری‌های اضافی.

تزریق تخیل به برنامه‌ریزی تاب‌آوری و سناریو:

  • یکی از موضوعات ثابت میان رهبران، چگونگی تزریق تخیل بیشتر به برنامه‌ریزی سناریو است.
  • آن‌ها قصد دارند با بررسی مثال‌هایی از مسائل تاریخی و استفاده از تفکر «اگر چه می‌شد»، برنامه‌های استراتژیک خود را در برابر نتایج فرضی آزمایش کنند.
  • ۲۹ درصد از رهبران اوکراینی برنامه‌ریزی سناریو را اولویت اصلی خود برای آینده ذکر کردند.

ساختن نیروی کار تاب‌آور

  • با ورود جنگ به سال دوم، رهبران کسب‌وکار بر حفظ انگیزه و افزایش تاب‌آوری در نیروی کار خود تمرکز دارند.
  • این شامل توسعه ظرفیت‌های رسمی با تأکید بر انعطاف‌پذیری، افزایش آگاهی موقعیتی و حل مسئله، ایجاد مکانیسم‌های تشدید و پروتکل‌ها، استفاده منظم از ابزارهایی مانند «پری‌مورتم» (premortems) و ادامه ایجاد اعتماد در تیم‌ها است.

درس‌هایی که کسب‌وکارهای اوکراینی می‌توانند به رهبران جهانی بیاموزند

برخی از درس‌هایی که کسب‌وکارهای اوکراینی می‌توانند به ما بیاموزند، در سایر زمینه‌ها نیز آموخته شده‌اند (مانند مراکز عصبی و مدل‌های عملیاتی چابک در طول همه‌گیری کووید-۱۹).

اما درسی که اوکراین به ما یادآوری می‌کند این است که هدف مشترک، امید و تعهد شخصی در طول یک اختلال بزرگ گاهی اوقات می‌تواند کارهایی را انجام دهد که اهرم‌های سنتی نمی‌توانند.
این تجربیات همچنین نکات غافلگیرکننده‌ای را ارائه می‌دهند که معمولاً در برنامه‌ریزی سنتی تاب‌آوری مورد بحث قرار نمی‌گیرند.

برای مثال، تمرکز بر تنوع‌بخشی درآمد که در سال‌های اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته بود، اکنون می‌تواند یکی از ابعاد تعیین‌کننده موفقیت در آینده باشد، به ویژه اگر محیط اقتصاد کلان به سمت کاهش تقاضای مصرف‌کننده حرکت کند.
همچنین، نیاز به ساختن یک نیروی کار تاب‌آور برجسته می‌شود؛ چالشی که فقط مختص اوکراین نیست.

ابزارهایی که کسب‌وکارهای اوکراینی استفاده می‌کنند، از فراهم کردن هدف و امید تا ایجاد ابزارهای ملموس برای فعال کردن پروتکل‌های تشدید، می‌توانند منابع مهمی از بینش برای کسب‌وکارها در سراسر جهان باشند.

در نهایت، کسب‌وکارها، غیرنظامیان و سربازان اوکراینی، به طور جمعی به بقیه جهان نشان می‌دهند که چگونه اراده‌ای آرام و قاطع – برای پایداری، بقا و شکوفایی به عنوان یک جامعه آزاد – می‌تواند نتایج شگفت‌انگیزی را رقم بزند.

منبع

این مقاله در وبسایت مکنزی منتشر شده بود. (دانلود PDF اصل مقاله به زبان انگلیسی)

اگر به بحث علاقمند هستید و همچنین به عنوان صاحب کسب و کار دغدغه مدیریت بیزینس و زندگی خودتان را در شرایط بحرانی و جنگی دارید، پیشنهاد میکنم ادامه مطالب مرتبط را هم مرور کنید.

من سجاد سلیمانی هستم، استراتژیست و مدرس و مشاور کسب و کار، یکسری مقاله / کتاب / فیلم و مستند مرتبط با شرایط بحرانی و جنگ آماده کرده ام که اگر روی دکمه کلیک کنید به همه آنها دسترسی خواهید داشت:

آخرین نوشته های مرتبط:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.