برایان تریسی (به انگلیسی: brian tracy) را میتوان از معروفترین و مشهورترین سخنرانان دنیا دانست که با کتابها وفیلمهای آموزشی و حدود ۵۰۰۰ سمینار توانسته است به میلیونها نفر کمک کند تا در حوزههای خودیاری مثل مدیریت زمان و به ویژه فروش و بازاریابی رشد ِ چشمگیری داشته باشند.
احتمالا شما هم مثل من او را با یکی از کتابهای بسیار معروفش شناخته باشید: «قورباغه را قورت بده!» کتابی بسیار ساده، کوچک و جیبی که زمانی در ایران تقریبا همه یکی از آنها داشتند، به ویژه کسانی که در حوزهی شرکتهای هرمی کار میکردند!
در این مطلب میخواهم کمی به زندگینامهی او بپردازم، بخشهایی از زندگیاش را مرور کنیم و سپس برویم سراغ فیلمهای آموزشی و معرفی کتابهای او..
عکس جدید برایان تریسی
زمانی که من در حال نوشتن این مطلب هستم آقای برایان تریسی دوران پیری خود را میگذارنند و گاه به گاه سمینارهایی را برگزار میکنند، چهرهی ایشان الان حدود این شکلی است:
.
در حالی که بسیاری از ما آقای برایان تریسی را با این شکل و ریخت و آن لبخند همیشگی روی جلد کتابهایش میشناسیم:
.
یک جمله و مدل ذهنی برایان تریسی دربارهی یادگیری
قبل از اینکه بخواهیم به سراغ زندگینامهاش بروم میخواهم بگویم که «چه چیزی از او به یادم مانده». واقعیتش این است که ما کتابهایی که میخوانیم به مرور فراموش میکنیم و کلیاتی از آن را در ذهن خواهیم داشت. من هم از کتابهای اولیهای که از او خواندهام یک مثال در ذهنم مانده: یادگیری آرام و پیوسته.
یکی از جملات برایان تریسی این است:
“من معتقد هستم با بالا بردن یادگیری و استفاده از آموخته هایتان، می توانید هر مشکلی را حل کنید و بر هر مانعی غلبه کنید و به هر هدفی که برای خود تعیین کرده اید برسید.”
و برای رسیدن به این یادگیری عمیق، همواره دیدهام که مطالعهی روزانه حداقل یک ساعت کتاب را پیشنهاد کردهاند. هر کتابی که شما از ایشان بخوانید، چنین توصیهای را خواهید دید. تاکید آقای برایان تریسی را بعدها آقای دارن هاردی در کتابی به عنوان «اثر مرکب» تشریح کرد و ما امروز درکِ دقیقتری از این داریم که کارهای کوچک در بلند مدت تاثیرات بسیار شگفتی دارند. (برای دیدن کتاب اثرمرکب و آشنایی با آن کلیک کنید)
این مسئله به ویژه اکنون برای ما اهمیت دارد که گرفتار شبکههای اجتماعی و اینترنت شدهایم و خیال میکنیم که در حال آموختن هستیم!
.
زندگینامه برایان تریسی
در ۲۰ سالگی، برایان تریسی سفرهای گستردهاش را آغاز کرد. سفری هشت ساله که به شدت به تجربیاتش افزود. او در این سن کم تصمیم گرفت دور دنیا را بگردد. برای همین تمام پساندازهایش را برداشت و در یک کشتی مشغول به خدمترسانی شد.
در طول سفرهای دریایی خود از اقیانوس اطلس تا بریتانیا به کار در کشتی مشغول بود. سپس با دوچرخه از فرانسه به اسپانیا و تنگهی جبلالطارق رفت. آقای تریسی بعد از مدتها کار کردن بر روی کشتی، تصمیم گرفت به همراه دو تن از دوستان خود یک اتومبیل لندرور بخرد و با عبور از صحرای بزرگ آفریقا خود را به ژوهانسبورگ رساندند. برایان حدود دو سال در آنجا کار کرد. سپس به لندن بازگشت و مدتی را نیز در آلمان و انگلستان مشغول به کار شد. در برخی از سفرهایش، او خاطرات هیجان انگیزی را تجربه کرد. حتی تجربه نزدیک شدن به مرگ در صحرای بزرگ آفریقا!
در خلال این سفرها، زندگی او شروع به شکلگیری کرد و در کنار دکتر آلبرت شوارتزر (پزشک مشهور که ۴۰ سال از عمرش را در میان قبایل آفریقایی طبابت کرد) در آفریقای جنوبی کار کرد. برایان تریسی همچنین در رشته کاراته به درجه استادی رسید و کمربند مشکی آن را به دست آورد. بعد از دو سال زندگی در ژوهانسبورگ (پایتخت آفریقای جنوبی) آنجا را به مقصد لندن ترک کرد و سپس از مناطق اروپا و خاورمیانه بازدید کرد؛ سرانجام از هند خارج شد و به مالزی، سنگاپور و به مدت دو سال به تایلند رفت.
در سال ۱۹۶۸ راهی یک سفر زمینی از لندن به سنگاپور شد. در این مسیر از کشورهای ترکیه، ایران، پاکستان، هند و مالزی عبور کرد و سرانجام به سنگاپور رسید. سپس مجدداً از طریق مالزی عازم تایلند شد. در آنجا اقامت کرد و به کار مشغول شد. زمانی که دیگر نتوانست برای کارگری کاری پیدا کند، به فروشندگی روی آورد.
او از فروش آغاز کرد. از دفتری به دفتر دیگر میرفت و با درصد معینی که از سود فروش کالاها به دست میآورد زندگی را میگذراند. اغلب تمام مدت روز را کار میکرد تا یک فروش را به سرانجام برساند تا با درآمد آن اجاره اتاقش را بپردازد و شب جایی برای خوابیدن داشته باشد. مدتها به مطالعه بهترین روشهای فروش کرد. فروشندگان حرفهای را زیر نظر میگرفت و تکنیکها و روشهای هرکدام از آنها را یادداشت میکرد و برای خود هدف مشخص میکرد.
یکی از این اهداف برایان تریسی این بود که موفقترین فروشنده در حوزه خودش شود. او با تمام وجود این هدفش را دنبال میکرد و هر آنچه باید در این زمینه یاد میگرفت را فراگرفت. مدتی بعد برایان تریسی به سمت «مدیر فروش» شرکتی که در آن کار میکرد، ارتقا درجه پیدا کرد.
بعد از تسلط بر فروش، او به مشاغل بزرگتر و بهتر کر کرد. مشاغلی از جمله خرید و فروش املاک، مشاوره کسبوکار و بازاریابی، روی هرچیزی که دست میگذاشت، بهترین میشد. او در بسیاری از زمینهها متخصص شد و در یکی از نقاط عطف زندگیاش، به ریاست اجرایی یک شرکت ۲۶۵ میلیون دلاری رسید.
اهداف بزرگ او به زودی برایان را به یک غول مشاوره کسب و کار تبدیل کرد. مشاورههایی که برایش چندین میلیارد دلار درآمد به همراه داشت. شرکتها و سازمانهای بزرگ مدتها در صف «مشاوره کسب و کار» او میماندند. چون او چیزی داشت که بقیه نداشتند؛ «فوت کوزهگری!»
آقای برایان تریسی البته به حوزه «آموزش» علاقه زیادی دارد. به گفته خودش اگر به حوزه آموزش (که علاقه شخصی و در واقع تفریحش بود) روی نمیآورد، در کسب و کارهای دیگر هم میتوانست موفق شود.
برایان تریسی میگوید: «من علاقه شدیدی به انتقال اطلاعات و دانشم به هر کسی که تعلیم پذیر است، دارم.» او برای هدف آموزش خود و آموزش گستردهتر، یک دانشگاه تأسیس کرد. دانشگاه بینالمللی برایان تریسی در سن دیگو کالیفرنیا .
فیلم زندگینامه برایان تریسی
بتازگی فیلمی از زندگینامه برایان تریسی با عنوان « Maximum Achievement: The Brian Tracy Story» ساخته شده است که تریلر آن را اینجا مشاهده میکنید:
. .
عکسهای خانواده برایان تریسی (همسر و فرزندان)
در این بخش میتواند تعدادی از عکسهای خانوادهی برایان تریسی شامل همسرش باربارا تریسی و فرزندان و نوههایش را مشاهده کنید:
.
.
.
فیلمهای آموزشی مدیریت زمان به روش برایان تریسی
من به عنوان مربی و مدرس مدیریت زمان تلاش کردهام که کتاب ِ بسیار خوب ِ آقای برایان تریسی را به طور کامل به صورت فیلم، فایل های صوتی (پادکست) و فایل PDF در اختیار علاقمندان مدیریت زمان یا همان زمان جویان عزیزم قرار دهم. اگر شما هم علاقمند به شنیدن و دیدن این محتواهای رایگان هستید، میتوانید به آدرس زیر مراجعه کنید:
آموزش مدیریت زمان به روش برایان تریسی
. .
۲۰ قانون از برایان تریسی
لازمه ی استفاده از این ۲۰ قانون این است که آمادگی داشته باشید تا هر تغییر لازم را بپذیرید. آمادگی انجام اشتباهات زیاد را داشته باشید و از آنها درس بگیرید و پیش بروید.
۱) قانون ارزش ها
نحوه عملکرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است. آنچه به راستی ارزش هایی را که واقعاً به آن اعتقاد دارید بیان می کند، ادعاهای شما نیست بلکه گفته ها، اعمال و انتخاب های شما به ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است.
۲) قانون عادت
حداقل ۹۵ درصد از کارهایی که انجام می دهید از روی عادت است، خواه عادت های مفید و خواه عادت های مضر. شما می توانید عادت هایی که موفقیت تان را تضمین می کنند در خود پرورش دهید. یعنی تا هنگامی که رفتار مورد نظر به صورت اتوماتیک و غیرارادی انجام نشود، تمرین و تکرار آگاهانه و مدام را ادامه دهید.
۳) قانون انتخاب
زندگی شما نتیجه انتخاب های شما تا این لحظه است. هر جا که هستید و هر کسی که هستید به دلیل انتخاب ها و تصمیم هایی است که تا این لحظه گرفته اید. هر کاری که انجام می دهید براساس ارزش های غالب در آن لحظه است. حتی هیچ کاری نکردن هم نوعی انتخاب است.
چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید، کنترل کامل زندگیتان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می افتد در دست شماست.
۴) قانون تغییر
تغییر غیرقابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیرقابل قیاس با گذشته در حال حرکت است. کار شما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن.
۵) قانون مسئولیت
هر جا که هستید و هر چه که هستید به خاطر آن است که خودتان این طور خواسته اید. مسئولیت کامل آنچه که هستید، آنچه که به دست آورده اید و آنچه که خواهید داشت برعهده خود شماست.
۶) قانون پاداش
عالم در نظم و تعادل کامل به سر می برد. شما همیشه پاداش کامل اعمالتان را می گیرید. همیشه از همان دست که می دهید از همان دست می گیرید. اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این دلیل است که بیشتر می بخشید.
۷) قانون آمادگی
شانس در واقع به هم پیوستن موقعیت و آمادگی است. عملکرد خوب نتیجه آمادگی کامل است که مراحل کسب آن اغلب از هفته ها، ماه ها و سال ها قبل آغاز می شود. در هر حوزه ای موفق ترین افراد آنهایی هستند که همواره در مقایسه با افراد ناموفق وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کار می کنند.
۸) قانون حد توانایی
هیچ وقت برای انجام همه کارها وقت کافی وجود ندارد، ولی همیشه برای انجام مهم ترین کارها وقت کافی هست. هر چه بیشتر کار کنید کارایی بیشتری پیدا می کنید. اما اگر بخواهید بیش از حد توانتان انجام امور مختلف را به عهده بگیرید نتیجه ای جز این نخواهد داشت که بفهمید توانایی شما برای انجام کارها حدی دارد.
۹) قانون انعطاف پذیری
در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطاف پذیر باشید. در عصر تحولات سریع، رقابت شدید و کهنه شدن مدام همه چیز، انعطاف پذیری و سازگاری از شرایط اساسی موفقیت است.
۱۰) قانون صداقت
خوشبختی و داشتن عملکرد عالی هنگامی به سراغ شما می آید که تصمیم بگیرید هماهنگ با والاترین ارزش ها و عمیق ترین اعتقادات خود زندگی کنید. همیشه با آن بهترین بهترین ها که در درون شماست، صادق باشید.
۱۱) قانون احساس
شما هنگام فکر کردن، درک کردن و تصمیم گرفتن صددرصد احساسی عمل می کنید. با احساستان تصمیم می گیرید و با عقلتان توجیه می کنید. از آنجایی که کنترل افکارتان در دست خودتان است، خوشبختی شما نیز بستگی به میزان اراده شما در کنترل افکارتان دارد.
۱۲) قانون جایگزینی
ذهن خودآگاه شما در آن واحد فقط می تواند یک فکر را در خود جای دهد، یا مثبت یا منفی. شما می توانید با جایگزین کردن افکار مثبت به جای افکار منفی به خوشبختی دست یابید. ذهن مانند باغی است که در آن یا گل می روید یا علف هرز.
۱۳) قانون تکرار
تمرین و تکرار بهای به دست آوردن مهارت است. چیزی را که مدام و مرتب تکرار می کنید به صورت یک عادت جدید ذهنی و عملی درمی آید. رشد فکری و احساس رضایت و خشنودی نتیجه کنار گذاشتن عادت های گذشته و جایگزین کردن تمرین ها و عادت های جدید است. شما می توانید رویکردها، توانایی ها و کیفیات خوشبختی و موفقیت را در خود بپرورانید، به این صورت که قوانین موفقیت را آن قدر برای خود تکرار کنید تا جزئی از شخصیت تان شوند.
۱۴) قانون تلاش غیرمستقیم
در روابط با دیگران غیرمستقیم عمل کردن بیشتر باعث موفقیت می شود. برای اینکه یک دوست خوب داشته باشید باید یک دوست خوب باشید. اگر می خواهید روی دیگران تأثیر بگذارید باید شما هم از دیگران تأثیر بگیرید. برای ایجاد و حفظ روابط دوستانه باید اول خودتان یک فرد دوست داشتنی باشید.
۱۵) قانون تلاش معکوس
هر چه بیشتر بکوشید تا به زور رابطه خوبی با دیگران ایجاد کنید کمتر موفق خواهید شد. برای ایجاد یک رابطه خوب کافی است فقط راحت باشید، خوتان باشید و از لحظاتی که با دیگران هستید لذت ببرید.
۱۶) قانون بخشش
سلامت روانی شما دقیقاً بستگی دارد به اینکه تا چه حد می توانید کسانی را که با اعمالشان به نحوی به شما آسیب رسانده اند به راحتی ببخشید. بسیاری از ناراحتی ها و بدبختی ها ناشی از ناتوانی در بخشیدن دیگران است. این عدم توانایی منجر به مقصر شمردن دیگران و احساس کینه و نفرت نسبت به آنها می شود.
۱۷) قانون پذیرش واقعیت
مردم تغییر نمی کنند. آنها را همان طور که هستند بپذیرید. سعی نکنید دیگران را عوض کنید یا انتظار داشته باشید تغییر کنند. شما نتیجه نگرش خودتان را می بینید. کلید داشتن روابط خوب با دیگران، پذیرش آنها به همان صورتی است که هستند.
۱۸) قانون حداکثر
بشر همیشه سعی می کند در قبال صرف وقت، پول، تلاش یا احساس خود بیشترین نتیجه را حاصل کند. در انتخاب بین کمتر یا بیشتر، ما همیشه بیشتر را انتخاب می کنیم. بنابراین، ما مردم اصولاً در انجام هر کاری حریص هستیم. این ویژگی نه خوب است و نه بد، این فقط یک واقعیت است.
۱۹) قانون خوش بینی نابجا
خوش بینی مانند چاقوی دو لبه است که می تواند هم به شکست و هم به موفقیت منجر شود. در تجارت، هر کاری دو برابر آنچه فکر می کنید هزینه دارد و سه برابر مدت زمانی که پیش بینی می کنید به طول می انجامد.
۲۰) قانون رضایت مشتری
در تجارت هر کسی مشغول حفظ رضایت مشتری است و همیشه حق با مشتری است. مشغولیت ذهنی تاجران موفق ارایه خدمات بهتر به مشتری است.
.
آموزش حرفهای مدیریت زمان
آموزش مدیریت زمان توسط برایان تریسی تنهای بخشی از آموزشهای ارائه شده است. اگر علاقمند هستید که آموزش حرفهای و ساختارمندی از مدیریت زمان را به رایگان دریافت کنید، پیشنهاد میکنم روی لینک ِ زیر کلیک کنید:
. . برخی از از منابع برای نوشتن این زندگینامه bishtarazyek.com و beytoote.com هستند.
سلام استاد عزیز
من در تلاشم کاملا یک محقق شوم, از مدیریت زمان باید استفاده کنم و میکنم
مطالب شما را خوندم
بعد از بازنشستگی سروع کردم به تحصیل رشته طراحی لباس و در حالی که دنبال مفهوم “پارادایم” بودم با مطالب شما اشنا شدم آیا میتونم ازشما کمک بگیرم برای تحقیق؟
فکر شما عالی و پشتکارم فوق العادست و دوست دارم از راهنمایی شما استفاده کنم
سلام زهرا جان. خواهش می کنم
من متوجه تحقیق شما نشدم. در صفحه ی تماس با من می توانی به من با روش های مختلف پیام بدهی. بعد که متوجه شدم منظور شما و کار شما چیست می توانم اظهار نظر کنم
با مهر
سجاد