آدمها در مسیر زندگی گم میشوند. از مهمترین و بهترین رفتاری که با خودم داشتم، خلوت کردن و فکر کردن به خودم، کارها و روابطم بوده.
این رفتار، تقریباً بعد از ۱۹ سالگی در تمام مراحل زندگیم وجود داشته و دستاوردهای بینظیری برام به همراه داشته، مهمترینش این بوده که:
«در انتخاب اشتباه و باتلاقی که بودم، نموندم و بیرون زدم»
گاهی منم در بین راه گم شدم، اما برگشتم به مسیر
اما چه آدمهایی میبینم که در زندگی سرگردان هستند، سالهاست که نمیدانند چه میکنند و چه خواهند کرد.
اینها گمشدگان زندگی هستند.
من برای گم نشدن، یاد گرفتهام که خلوت کرده و فکر کنم، همه چی را زیر سوال ببرم و از نو تصمیمات سخت بگیرم.
شاید بیان این نکته هم برای شما کمی بکنه:
این کار (خلوت کردن و فکر کردن) بسیار بسیار سخته. ما آدم ها در تله های ذهنی خودمون گیر میکنیم. در نتیجه به میزان بسیار زیادی، کسی که این کار رو میکنه باید آموزش دیده باشه تا در تله های ذهنی خودش گیر نکنه. این اصل اول و لازمه
اصل دوم اینه که یادداشت کنید. حالا نه همه افکار رو ؛ ولی تا جایی که میشه یادداشت کنید و رد پای ذهنی خودتون رو کشف و ثبت کنید. این نوشتن افکار؛ به شفاف شدن افکار شما بسیار کمک می کنه
اگر اصل اول رو ندارید از یک کوچ یا مشاور کمک بگیرید. من هم گاهی از خدمات دوستان استفاده میکنم و با کمک آنها فکر میکنم.
اینها میتونه ما رو تا حدودی از سرگردانی رها کنه ؛ از گم شدگی در مسیر نجات بده و حتی به سمت تصمیمات بسیار بسیار سختی ببره.
ممنونم از راهنماییت
هر وقت در افکارم گم شدم میرم کل فکرمو خالی میکنم توی نوشته های کانال شخصیم. امیدوارم مثمرثمر باشه
قربانت – حتما اینکارو بکن
حالا نکته جالبش اینه که تو بعد از چند ماه یا چند سال میتونی اون افکار رو مرور کنی و به باگهای مهم ذهنی؛ نقاط ضعف و قوت فکری خودت هم پی ببری. این شاهکاره واقعا