دورهمی مدرسان آموزشی اساتید

زندگینامه‌ و مسیرطی شده + مدل ذهنی معلم ** دورهمی دوستانه مدرسان

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

امروز در جمع دوستانه‌ی برخی از مدرسان عزیز بود. این دورهمی به میزبانی سرکار خانم محبوبه مظاهری در دفتر ایشان برگزار شد. یک جلسه‌ی دو ساعته که سه ساعتی به طول انجامید. هر از دوستان درباره‌ی زندگی و مسیر طی شده‌ی خودشان صحبت کردند و در آخر از آغاز معلمی سخن گفتند و ایده‌ها و آرزوها و اهدافی که پیش‌روی خود دارند. 

مسئله‌ی دیگر بیان مدل ذهنی و باوری بود که مسائل گوناگون داشتیم؛ اختلافات و تشابهاتی وجود داشت، جلسه‌ی کوتاه اما آموزنده برای من بود که آدم‌هایی با انگیزه‌های قوی و تلاشگر در سبک‌های مختلف را دیدم و پای صحبت‌هایشان نشستم.

با توجه به صحبت‌های خودمانی و ساده و دلنشین دوستان؛ نکته‌ی جالب‌تر از همه برای من در این جلسه؛ زندگینامه و مسیر طی شده‌ی دوستان بود. چرایی انتخاب معلمی و شروع تدریس در نگاهِ من از خودِ تدریس و آموزش مهم‌تر است. همان‌طوری که در بسیاری از زمینه‌های دیگر دلیل انتخاب، اهمیتِ محوری‌تری به خودِ انتخاب دارد.

در ادامه‌ی صحبت‌های دوستان؛ من در فرصتِ معرفی خودم؛ از جهت‌دار بودن در طولِ زندگی گفتم و کوتاه دلایلی را برایش تراشیدم! دوستان با سابقه و با تجربه هم از زندگی و نکته‌ها و باورهای زندگیشان گفتند.

و من خوشحال شدم وقتی دیدم اختلافِ نظر داریم و همه مثل هم فکر نمی‌کنیم. اینکه همه یک آبشخور فکری و یک مدل ذهنی آموزشی و درکِ مفهوم «محتوا در آموزش» را نداریم و این بسیار ارزشمند بود. وگرنه این جلسات می‌توانست بی‌معنا باشد و ما همچون تخم‌مرغ‌های سفید یک‌دستِ یک‌رنگِ چیشده شده در کارتون (اینجا اتاق) بودیم.

قرار است این جلسات ادامه‌دار باشد و به مرور دوستان دیگری هم به ما بپیوندند و با تعداد بیشتری برگزار کنیم.

اگر شما هم مدرس هستید و در صنعتِ آموزش خصوصی و آزاد فعالیت می‌کنید، می‌توانید در صفحه‌ی تماس با من، پیامی ارسال کنید تا با شما جهت شرکت در این دورهمی‌های دوستانه هماهنگی داشته باشیم. 

.

این هم عکسِ دورهمی ما :

. دورهمی اساتید و استادان و مدرسان آموزشی . دورهمی اساتید و استادان و مدرسان آموزشی . .

مدلِ ذهنی و رفتاری به روز نشده

نکته‌ی دیگر و مهم این بود که من با تاخیر حدود ۵۰ دقیقه‌ای به جلسه رسیدم. برفی که خیلی یکباره و غافلگیرکننده شهر را سفید پوش کرد و باعث شد برنامه‌ریزی من برای رفتن به جلسه (حتی زودتر از موعد هم) ممکن نشود. داستانِ کوتاه این اتفاق را که در اینستاگرام خودم نوشتم را اینجا می‌آورم؛ شاید این نوعِ نوشتن‌ها شروعی برای اقدام عملی بهینه‌سازی سیستم‌ها و راهکارهای خلاقانه‌تر باشد:

مدل ذهنی و باورهای راننده تاکسی اینترنتی (اسنپ - تپسی - دینگ و..)

فرهنگی مثل اون قدیم قدیما یادتون میاد اون قدیما موقع بارون ، تاکسی ها وامیستادن کنار خیابون و تکون نمی‌خوردن؟ بعد هم یک کلام بیشتر حرف نمی زدند: دربست . گذشت و تاکسی‌های اینترنتی مثل اسنپ و تپسی ودینگ اومدن و خوشحال شدیم که این فرهنگ غلط اصلاح میشه. تجربه برف امروز تهران باعث شد بفهمم نه، ما فقط ابزار رو عوض کردیم و همچنان در همون روش و‌مرام خودمون هستیم. با شروع بارش برف یک ساعت نشستم و به تاکسی‌های اینترنتی (اینجا تپسی و اسنپ) درخواست می‌دادم، اما هیچ کدوم قبول نمی‌کردند. انتظار برای افزایش قیمت و قبول سفر یکی از رفتارهایی است که ریشه در گذشته ما دارد و باید اصلاحش کنیم. پی‌نوشت: نمی‌گویم حق راننده خورده بشه، اما بشه این شرکت‌ها در افزایش قیمت خیلی سریع وارد بشن و ما معطل نشیم و زمان خودمون رو تلف نکنیم. شاید بشه این‌رو هم مدیریت_زمان دونست.

.

پس از جلسه…

پس از جلسه من با محمدرضا مرجوی عزیزم که از اصفهان آمده بود و مهمان این دورهمی ما بود؛ به رستورانی در خیابان شریعتی رفتیم و در شب زمستانی و سرد گفتگو کردیم و سپس شام مهمان من بود، همان حوالی در یک کبابی.

سجاد سلیمانی و محمدرضا مرجوی

.

گفتگوی بسیار خوبی با این دوستِ عزیزم داشتم. گویی سالهاست که همدیگر را می‌شناسم و انگار نه انگار که برای دومین‌بار در زندگی دیداری حضوری داریم. او از تلاش‌هایش برای آموزش تصمیم‌گیری می‌گفت و من شیفته‌ی صبوری، دقت و قصدی که برای زحمت کشیدن دارد؛ هستم. فکر می‌کنم با همین شیوه، ما باید منتظر آموزه‌هایی نو از او برای آموزش انتخاب و تصمیم باشیم. سایت محمد عزیزم را اینجا می‌توانید دنبال کنید.

محمد پیشنهاد ضبط صدا را داد، من هم از دو موضوع بسیار صحبت کردم: زندگینامه خوانی – مدل ذهنی – قطب‌نمای زمان ( و چهارگوشه‌اش) امیدوارم این صدای ضبط شده، روزگاری باعثِ خجالتِ من از کم‌فهمی و ندانستن‌هایم باشد که نشانه‌ای رشدم خواهد  بود. هرچند امروز قاطعانه صحبت کردم و از آموخته‌هایم رونمایی کردم.

.

نکته:

بخشی از توجه من در دورهمی امروز به این نکته بود که:

مدلِ ذهنی و ساختمانِ باورهای منی که معلمی را انتخاب کرده‌ام؛ به‌روزرسانی شده است یا مدلی مستهلک و فرسوده و قدیمی را رنگ و لعابی زده‌ام و دارم ارائه می‌کنم.

البته تلاش من این بود که بفهمم و یادبگیرم؛ و البته نکته‌های بسیار خوبی هم آموختم.

اگر به بحثِ مدل ذهنی علاقمند هستید می‌توانید همه‌ی نوشته‌ها و فایل‌های آموزشی موجود را در آدرس زیر دنبال کنید:

همه‌ی نوشته‌ها درباره‌ی مدل ذهنی

.

نکته دوم:

من تلاش می‌کنم دورهمی‌های مختلفی برگزار کنم. کتاب‌خوانی، پیاده‌روی و کافه‌نشینی و… دورهمی‌هایی که رایگان هستند و همه می‌توانند شرکت کنند. اگر دوست دارید از این دورهمی‌ها آگاه شوید و شرکت کنید؛ لطفا در خبرنامه‌ی سایت که در ستون کنار قرار دارد؛ آدرس پست الکترونیک (ایمیل – Email) خودتان را وارد کنید تا خبرتان کنم. یا در کانال تلگرام من (@SajadSoleimaniCom) عضو شوید. همه‌ی گزارش‌های دورهمی‌های خودم را هم در آدرس زیر منتشر می‌کنم:

دورهمی‌های دوستانه

. .  

آدرس کوتاه این نوشته:

http://zaman.link/dorehami003

لطفا به این مطلب امتیاز دهید 🙂
[Total: ۰ Average: ۰]

2 thoughts on “زندگینامه‌ و مسیرطی شده + مدل ذهنی معلم ** دورهمی دوستانه مدرسان

  1. محمدرضا مرجوي says:

    سجاد عزیز
    بودن در کنار تو و سایر دوستان فرصت مغتنمی است که من هیچگاه به راحتی از دستش نخواهم داد. برای من این دیدارها مثل سوخت موشک می ماند که پیشران ماست.
    ادبیات، مدل ذهنی و انگیزه مشترک باعث خلق دانش جدید، مرور تجربیات و کشف راه های جدید برای توسعه توانمندی ها و مهارت هایمان می شود و من شخصا همیشه از تو یاد گرفته ام و می گیرم و به دوستی با تو مباهات می کنم.
    دیدار امشب من را یاد کتاب قبایل ست گودین انداخت.

    • سجاد سلیمانی says:

      محمدرضا جان،
      من قبل دورهمی نمی دانستم تو میایی؛ اما وقتی در میانه‌ی برف یکباره‌ی تهران گفتی که در مسیر هستی واقعا شگفت‌زده شدم که تو با این همه مشغله و کار، چگونه توانستی از اصفهان حرکت کنی و بیایی به تهران برای یک دورهمی دوستانه. بعد هم فهمیدم می‌خواهی شب برگردی به تو و این عزمی که برای کارت داری، غبطه خوردم.

      شنیدن از تجربیاتِ تو و بقیه دوستان برای من هم جالب بود.
      به قولی ما وقتی در کلاسی برای آموزش دیدن و در جمعی برای شنیدن حرف‌های دوستان قرار می‌گیریم قرار نیست همه‌ی حرف‌ها برای من جدید باشد (اگر هم باشد وای به حال من!) ما برای همان دو سه درصدی که جدید است وتا بحال نشنیده‌ایم آمدیم تا رشد بهتری را تجربه کنیم.

      امیدوارم در کنار دوستانی چون تو، در صنعتِ آموزش غیردولتی ایران بتوانیم حرف‌هایی برای گفتن داشته باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.