من تلاش دارم به صورت زیربنایی به مدیریت زمان بپردازم و حرفها و آموزش هایی که می خوانم و بیان میکنم فقط یک تکنیک نباشد، بلکه امیدوارم در مواجهه با خودمان کمی عمیق تر شویم و با شناخت بهتر از توانمندی های خودمان و ضعف هایی که داریم، و روشِ مناسب خودمان را برای رشد پیدا کنیم.
. قبل از هر کاری باید بتوانیم به این سوال جواب بدهیمنکته بسیار مهم قبل از پرداختن به هر کاری، گرفتن هر تخصصی، رفتن به هر جایی، شروع یا پایان تصمیمی این است که دقیقاً بدانیم که ما چه فهمی از آن مسئله داریم. اینطور هم نیست که هرچه از ذهن ما گذشت دقیقاً درست باشد، بلکه در آن لحظه ممکن است ما تحت تاثیر یک حرف، مشورت، مطالعه یا احساس باشیم و هر جوابی بدهیم، پس توصیه می شود مکتوب فکر کنیم، و به کمک نوشتن افکار خود را روی کاغذ بیاوریم تا بتوانیم بارها و بارها مرورش کنیم و خطاهای شناختی خودمان را هم کشف کنیم.
مدیریت زمان هم از جمله مسائلی است که همۀ ما با آن کار داریم، همۀ ما احساس نیاز به بهتر شدن داریم و همۀ ما با یک نیاز مشترک برداشت های بسیار متفاوتی از آن داریم. یعنی آن باور و برداشتی که شما از مدیریت زمان دارید دیگری ممکن است نداشته باشد، ولی همۀ مدیریت زمان را قبول داریم. ما در این سوال شاید بتوانیم به فهم مشترک با دیگری برسیم، اما مهمترین نکته این است که فهمِ شفاف تری به نسبت قبل پیش خودمان دربارۀ مدیریت زمان پیدا کنیم.
. من در اینجا سوالی ساده می پرسم و:- شما تلاش کنید همین الان به آن پاسخ بدهید، حتی اگر شده بسیار کوتاه.
- تلاش کنید بدون تحلیل کردن، اولین تصوّر و پاسخی که به ذهنِ شما می رسد را بنویسید.
- جوابی ساده بنویسید، قرار است ما برای خودمان و زندگی خودمان جواب بدهیم نه درج در مقالات معتبر بین المللی، پس بدون پیچیده کردن همانطوری که با دوستانتان ساده صحبت می کنید اینجا هم بنویسد.
.
.در زندگی شخصیِ من، زمان چه معنایی داره؟
. .دقت کنید که این سوال فقط برای شما و زندگی شما طرح شده است، پس نیازی نیست فلسفه زمان و داستان های زمان در طول تاریخ را به یاد بیاورید، فیزیک زمان را هم بی خیال شوید لطفاً، تعریف بزرگان مدیریت در مورد زمان را هم فعلاً فراموش کنید و فقط به این نکته فکر کنید:
زمان در زندگی شخصیِ من یعنی چی؟
من چه چیزی رو زمان می دونم؟
.لطفاً بعد از خواندن سوال هرچه به ذهنتان می رسد را همینجا بنویسد، این جواب شما دروازه ای برای تغییر سبک زندگی و احتمالاً انتخاب ها و تصمیم های جــدید در زندگی تان خواهد بود. پس خیلی ساده و راحت بنویسید….
. .آدرس اختصاصی و کوتاه این مطلب:
فقط می خوام تشکر کنم😊
بلافاصله جواب به ذهنم خطور نکرد.
کمی متعجب شدم که چرا تعریف نهادینه ای از زمان در زندگی ام ندارم.
بعد از چند لحظه مرور روزمرگی هایم به این جواب رسیدم :
” زمان، فاصله بین اتفاق های روزانه در زندگی من است”
این اتفاق ها شامل هر رخدادی میشه، بیدار شدن،صبحانه خوردن،راه افتادن،انجام هر کار مربوط به شغلم،سوار ماشین یا مترو شدن،شروع و پایان رانندگی کردنم در یک مسیر،خرید کردن و … که فاصله بین هر کدام ازین رخداد ها را زمان میدانم، در واقع روزهایی که کم رخداد است، زمان را خیلی کند حس میکنم و درک خوبی از آن ندارم.
سینا جان سلام
به گمان من باید از نو بهش فکر کنی. خود رخدادها در بازه ی زمانی مشخصی رخ می دهند؛ خود کارها در یک بستر زمانی مشخص شکل می گیرد و در بسیاری از آموزهها، ما فقط روی خودِ کارها و اتفاقات متمرکز میشویم تا مدیریتش کنیم نه فاصلهی بین آنها.
بهش حساس بشی، نقطهی آغاز خوبی میشه برات.
این مقاله و تمرینهاش رو انجام بده (اینجا) و بعد برو سراغ یک چالش فردی که آدرس میشه (اینجا)
.
زمان از نظر من عمر وفرصتی است که از طرف خدا به من داده شده ودر استفاده درست از آن به شدت مسئولم
Pingback: چند روش ساده جلوگیری از اتلاف وقت در برگزاری جلسات کاری شرکت و سازمان - سجاد سلیمانی
چیزی که همیشه برام کمه و باعث استرسم میشه
کوچکتر که بودم زمان برای من , رسیدن به خواسته ها بوده. حالا در کنارش زندگی عادی و تفریح رو داشتم.
ولی حالا زمان انگار فقط یعنی گذر عمر.
بسیااااار عالی بود
خیلی ممنون
موفق باشید…
سلام و تشکر فراوان از اشتراک گذاری خوبتون
موفق باشید.
سلام واقعا مطالب مفیدو پرمحتوایی بود
خیلی ممنون از اشتراک گذاریتون
سربلند باشیددد.
موفق باشید .
ما هم مدیریت زمان را قبول داریم
تشکر
تعریف شما از زمان رو نخوندم، کاش به عنوان یک بیزینس فعال برای خانم ها، تعریف یا برداشت خودتون رو از زمان هم می نوشتید
سلام
من برای کلمه زمان، دو تا تعریف دارم:
تعریف اول: زمان مجموع تمام لحظاتیه که زنده ایم.
تعریف دوم: به طور معمول وقتی از کلمه زمان استفاده می کنم، منظورم لحظاتی از زمان در تعریف اوله که توان کنترل و مدیریت اون رو دارم.
ما در آن واحد، توان انجام چند فعالیت رو نداریم. مدیریت زمان هم به معنی مدیریت فعالیت هاییه که در این لجظات انجام می دیم.
هر چه کنترل بیشتر و تسلط بیشتر روی این فعالیت ها داشته باشیم، کنترل بیشتری هم روی زمانمون خواهیم داشت. کنترلی که بخشی از اون ناشی از اقدامات و رفتارهای ما در حال و گذشته است.
زمان در این تعریف رو یکی از مهم ترین منابع خودم در زندگی می دونم و نسبت به خرج کردن اون خصاصت خاصی دارم.
امین جباری عزیز عالی نوشتی پسر گل، واقعاً لذت بردم،
از دقت و تداوم تو در کار زمانبندی مشترکی که برای سحرخیزی شروع کردیم، همین تعریف شایسته است.
بسیار عالی
من زمان رو با ساعت میشناسم
یعنی اگه ساعت نبود شاید زمان برا من بی معنی بود
ساعت که ترازویی برای زمان اولین چیزی که به ذهن من میرسه بعدش شب و روز و حرکت اجرام آسمانی
ممنون، تعریفت کاملاٌ به مدل ذهنی ورشته ی تحصیلیت منطبقه مرتضی جان، همونقدر منطقی و ملموس
راستش اتفاقا چند روز پیش به مفهوم مشابهی فکر کردم.
به این نتیجه رسیدم که زمان برای من یعنی «امکان»ها.
وقتی میگم زمانم رو تلف کردم، یعنی به «امکان» یا همون فرصت بهتری نرسیدم. اونو انجام ندادم.
وقتی نگران کمبود زمانم، نگران انجام دادن یه امکان خاص هستم و …
چه خوب گفتی سعید جان، واقعاٌ درست میگی من شاید به این شفافی که تو نوشتی به زمان فکر نکرده بودم، ممنون از همراهی تو.
امیدوارم همیشه من رو از دقت نظرت پرنصیب کنی.
باید اعتراف کنم در قدر دانی از زمان و استفاده درست از اون مشکل داشتم و دلایل ام رو هم میدونم ( سبک زندگی ، ارزش های شخصی و مدل شخصیتی)
با اصلاح بخش خودآگاه ذهنم و شناختن تیپ شخصیتی خودم و مباحث هدفمندی و شناختن الگوی تدریجی موفقیت تا حدودی بهتر شدم .
اما سبک زندگی افراد تاثیر زیادی روی درک افراد از زمان داره. برای مثال اگر سبک زندگی من جمع محور و یاخانواده محور و یا وابسته به موضوعی باشه با حل شدن در جمع و احساس رضایت از اون وابستگی ،با مدریت زمان به شکل دلخواه خودم حتما به مشکل برمیخورم.
من استقلال فکری و شخصیتی و هدفمندی رو پیش نیازی برای فهم مدیریت زمان میبینم چون خودم تا زمانی که روی هدفمندی کار نکرده بودم با مدیریت زمانم مشکل داشتم.
در مورد سبک زندگی یه چیزی به یادم اومد اینکه برداشتی که از کار و شغلی که به طور روزمره انجام میدیم ،یا زمینه ای که تحصیل میکنیم ، تعیین کننده است که زمان رو ارزشمند میبینیم یا زنجیر اسارت.
گلاره جان، همیشه حرف زدن با تو برای من «احتـرام به واژه ها و مفاهیم» و «بیان به زیباترین شکل» رو به تصویر میکشه و در ذهنم تداعی می کنه.
استعداد تو در مسئله یابی رو دوست دارم و بسیار هم برای من آموزنده است، حرفهایی که درباره نگاه خودت به زمان می زنی هم همینطوره. امیدوارم با همین مدل برای اجرایی کردنش، بیش از پیش کوشش کنی.
زمان برای من با این جمله ها ، دریک لحظه تداعی شد:
بیشتر اوقات کم میارمش .
با اینکه از دستم میره اما نسبت بهش خشم ندارم بلکه همیشه جایی برای بهره ی بهتر از زمانم بردن ، در ذهنم دارم.
با سلام و سپاس
زمان یعنی تعداد نفس هایی که می کشم.با تعدد نفس ها گذر زمان را احساس می کنم
جناب شفیعی مطهر، استاد عزیز ممنون از حضورتون.
شما همیشه مسلّح به زبان زیبا و استعاره های ناب هستید و درس آموز برای امثال من.
تعبیر کاملا زیبای شما را می پسندم و به یاد خواهم داشت.
سلام
زمان از ديدگاه من به لحظاتي گفته مي شود كه براي كارهاي مهم و ضروري مثل بهبود رشد فردي، سلامتي، تفريح، روابط و ارزش آفريني صرف مي كنم.
مخصوصا خواب، كه الان به خاطر مشغله كاريم زمان زيادي برايش ندارم.
كامل نيست اما اينها اولين چيزهايي بود كه به ذهنم رسيد
سکینه خانم، درسته کامل نیست، اما واقعی و عینی نوشتی، درست همونطوری که داریم زندگیش می کنیم.
این برای من ارزشمنده.
گذر عقربه های ساعت رو دیگه …
مگه زمان معنای دیگه ای داره نزد شما؟
زینب جان، دختر گل
هرکسی فهمی از زمان داره و تقریباً تعبیرها و تفسیرها و برداشت های بسیار مختلف و گاهاً متضاد از زمان ارائه شده، بله من تعبیر دیگری از زمان دارم.
«گذر عقربه های ساعت» تعریف درستی هست اما کافی نیست، بیا کمی بیشتر بهش فکر کنیم.
پاسخ سایر دوستان در ذیل این پست می تونه کمک خوبی برای متوجه شدن به برداشت ها و فهم های متفاوت باشه.