روز مهندس چرا مهندس نیستم

روز مهندس و مهندسی که «مهندس» نیست!

با آنکه مهندسی کامپیوتر خوانده ام، اما خودم را مهندس نمی دانم و امروز را هم بی ارتباط به خود می دانم. هرچند پیامک هایی برای تبـریک «روز مهندس» دریافت کردم. واقعا چه کسی را باید مهندس بدانیم؟ مهندس چه ویژگی‌هایی دارد؟

یک خاطره: 

چند روز قبل با خانمی که حقوق دانشگاه تهران می خواند،  چند دقیقه ای به صورت اتفاقی هم کلام شدیم. می گفت دانشگاه تهران درس می خوانم، خیلی ذوق کردم، شروع کردم به صحبت کردن درباره حقوق و ربط های لازم برای یک محصل حقوق (از منظر خودم). به کتابها و حوزه های مختلفی اشاره می کردم که به حقوق و آینده شغلی مرتبط است، دغدغه های جامعه و سیاست و …. از حقوق. خلاصه در پایان یک جمعبندی داشتیم، خانم محترم گفت که من خیلی خیلی درگیر درسهایم هستم و اصلا وقت نمیکنم که وارد این حوزه ها شوم و ترجیح می دهم که وارد هم نـشوم! 

او حق داشت، من مهندس نرم افزار بودم ولی برایش از لزوم مطالعه جامعه شناسی آنتونی گیدنز می گفتم یا ربطی که شناخت (و نه الزاما دخالت) مسائل سیاسی برای یک وکیل میتواند داشته باشد و یا حتی دلایلی که چرا یک وکیل باید به روزنامه های کشور به طور دائمی سرک بکشد!! اما او که غرق رشته تحصیلی اش بود، آن ها را تجربه نـکرده بود، جتی لازم هم نمی دانست.

و من مانده بودم که من ِ به اصلاح مهندسی کامپیوتر خوانده چرا باید وارد این حوزه ها و پیشنهادات شوم! حتی او هم تعجب کرد و نهایتا گفت که شما اگر روانشناسی هم مطالعه می کردید، موفق تر از امروز می شدید. به رشته ها و کتابهایی که اشاره کردید، روانشناسی را هم اضافه کنید! 

.

ویژگی های مهندس-- چرا من مهندس نیستم

بحث اصلی:

امروز ۵ اسفندماه بود که به مناسبت زادروز خواجه نصیرالدین طوسی روز «مهندس» نام گذاری شده است. عصـری در دانشگاه قدم می زدم و پیگیر مشکلاتِ متنوعِ خودم بودم! به دانشجویان جدید الورود نگاه می کردم، به سبک و سطح فکری و خواسته های نسلی که در دانشگاه در حال سپری کردن عمـر است، به درسها و جزوه ها، اساتید و نوع درس دادن و سیستم اداری و تربتی دانشگاه و ….. حال که دیگر قصـد ندارم ادامه تحصیل بدهم (حداقل برای چند سال) اینها را بهتـر می فهمم و درد میکشم و افسوس به حال همه من جمله خودم میخورم.

مهندس، نه یک اسم است، نه یک رشته تحصیلی و نه مدتی که وقت سپری می کنی. من اینها را برای مهندس شدن کافی نمی دانم، هرچند لازم است. مهندس  یک مدل ذهنی و رفتاری خاص است. مهندس، ذهنی دقیق  و البته کاملا منطقی دارد. مهندس به معنای واقعی کلمه تمرکز را می داند و می فهمد و اجـرا می کند. مهندس، علاوه بر دانش، مهارت هم دارد. مهندس را من بیشتر از آنکه تئوری محور بدانم او را عملگـرا می دانم.

در دنیای امروز و با وسعت ارتباطات و اطلاعات در سطح جهانی و سهولت دسترسی به منابع، یک مهندس، در مقیاس و استاندارد جهانی می اندیشد، صحبت می کند و تلاش می کند که کار خود را انجام بدهد. در زندگی یک مهندس ریاضیات و اعداد نقش بسیار پررنگی دارند و سواد عددی او در کلیه تعاملاتش محسوس است. یک مهندس، زبان بین الملل را می فهمد، به آن زبان می خواند و می آموزد و می نویسد.

یک مهندس به سادگی هر حرفی را نمی زند و نمی پذیرد. مهندس کسی است که برای محاسبات پرورش یافته و اصل بهـره وری، ارزش افزوده، بازدهی و کارآمدی را به خوبی درک کـرده و مجـری آن است. هنر حل مسئلهمیداند و زمان نقش بسیار پراهمیتی در زندگی او دارد. مهندس معنای کلمه زحمت را می داند و همیشه به خاطر کار خسته است اما دلش راضی و هر روزش بهتر از قبل در حال گذران.

.

امروز با همه آموخته ها و تجربه هایی که کسب کرده ام، خود را مهندس نمی دانم. (فکر میکنم فرصت های بیشمار از دست رفته ام، می توانست صرفِ مهندس شدنم شود که فعلا نـشده. امیدوارم پس از این بتوانم بعد سالها –مثلا ۱۰ سال — بگویم من هم مهندسم) 

روز مهندس را به همه مهندسین کشورم تبریک می گویم.

.

پی نوشت:

ویکی پدیا مطلب ناکافی در مورد مهندس دارد. کلیک کنید اما خب خواندنش خالی از لطف نیست.

 

سجاد سلیمانی ( مربی و مدرس مدیریت زمان )

2 thoughts on “روز مهندس و مهندسی که «مهندس» نیست!

  1. naser says:

    با سلام
    جدیدترین تعریف مهندسی که تمام معنا و مفاهیم مهندسی را در تمام ابعاد و زوایای تحقق یک پروسه در برمیگیرد و موجب افزایش کارایی کارشناسان در توسعه یافته گی یک کشور پیشرفته میشود افزایش بازدهی و کاهش هزینه ها (با روش های موثر) میباشد.

    • سجاد سلیمانی says:

      ناصر جان سلام

      تعریفِ کوتاه اما جامع شما را از «مهندس» و راه و هدف پیش روی مهندسی خواندم. قبول هم دارم. اما اجازه بده حرفی را بزنم
      من مطالعات تکمیلی بر این نوشته خود نداشته ام و فعلا هم وقت ندارم که داشته باشم. اما قطعا به آن علاقمند هستم. با هم می توانیم مجموعه ای از نوشته ها را با عنوان ِ « وهـــم ِ مهندسی ایرانی» بخوانیم ؛

      من در واقع یک اعتراف تلخ کرده ام. می دانم که مهندس نیستم! هر چند مدرکش را دارم. برای همین بیشتر برای خودم این داستان را نوشته ام. نوشته ام که در آینده، بدانم چه راهی را انتخاب کنم و در آن حرکت کنم تا در آخر کار ، پیشمان نـشوم (با این آگاهی که ما تا اشتباه نکنیم به خوبی نمی آموزیم) اما خب، این تلنگر بسیار جــدی به خود من هم بود و هست

      آرام آرام در این سایت، خودم را هم بررسی میکنم و نقـد می کنم. یکی از این کارها، همین توهم زدایی مهندس بودن از خودم است. مهندس بودن راه بسیار درازی است که من هیچ از آن طی نـکرده ام.

      ممنونم که هستی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.