پروژه پیاز – روش شخصی یادگیری زبان انگلیسی – صفحه اصلی
در این بخش میخواهم به عنوان یک مبتدی که بارها یادگیری زبان انگلیسی را شروع کرده اما هر بار شکست خورده و کلی ترس تو وجودش رفته، و ترسو شده، بار دیگه شروع کنم و این بار با روش ِ وبلاگنویسی آموزش خودم را ثبت کنم و اسم این پروژهی یادگیری زبان انگلیسی رو گذاشتم: پیاز. (قبلا در مورد مزایای وبلاگنویسی گفتم براتون).
باز هم میخواهم شروع کنم. اینبار با تکینکها و روشهای مختلفی که بلدم قصدِ شروعی متفاوت را دارم. این برنامهی من ماهها به طول خواهد کشید و من در این ماههای پیشرو قصد دارم گزارش هفتگی به شما زمان جویان عزیزم داشته باشم.
من قصد دارم به روش چالش فردی شروع کنم، از خودتان میپرسید چالش فردی چیست؟ خب اینجا را کلیک کنید تا فایلهای صوتی و ویدیویی آموزشی آن را به رایگان ببینید.
این صفحه را تصمیم دارم در دو بخش پیش ببرم:
یک) گزارش هفتگی: مجموعه ی مطالبی خواهند بود که هر هفته منتشر میکنم. تلاش میکنم گزارش هر روزی را داخل گزارش هفتگی بنویسم.
دو) نکتههای کاربردی: آنچه تجربههای شخصی من در یادگیری زبان انگلیسی است را به صورت جداگانه برایتان خواهم نوشت.
چرا یادگیری زبان انگلیسی؟
یادگیری زبان انگلیسی یک غول ِ بیشاخ و دم است برای من. امروز که این پروژه را شروع میکنم، با هزار امید و آرزو به سراغش رفتهام. به این زبان، احتیاج زیادی دارم.
این پروژه یک روش کاملا شخصی است و ممکن است «شیوهها و روشهای اجرایی من» برای شما مناسب نباشد. اما میتوانید تداوم، تلاشها و پشتکار مرا بری انجامش ببنید و اگر همین مورد را به خوبی در خودتان نهادینه کنید، غول زبان، شکست میخورد.
چرا اسم این پروژه پیاز است؟
خیلی ساده بگم خدمت شما: چون هم اشکِ منو در میاره و هم اینکه لایه لایه است و به مرور درکش میکنم!
چرا یادگیری با وبلاگنویسی و گزارش عمومی؟
با اعلام عمومی اینکار من در واقع یک نظارت بیرونی را برای خودم ایجاد کردهام. شما و همهی کسانی که این مطالب را خواهند دید شاهد و ناظر پیشرفت زبان من هستند.
در واقع من همهی روشهایی که برای یادگیری زبان را استفاده کردم اما هیچکدام را ادامه ندادم. در نهایت آدم یک نظارت بیرونی جلب کنم و بگویم که چه کارهایی کردهام و میکنم تا به خاطر همین نظارت بیرونی بتوانم کارم را پیش ببرم.
در یک مطلب جداگانه دلایل خودم را به صورت کاملتری برایتان خواهم نوشت.
معرفی پروژه پیاز
در این فیلم کوتاه گفته ام که پروژه ی پیاز چیست و چرا آن را راهاندازی کردهام و شما دوستان عزیز چگونه میتوانید همراه من باشید.
چرا هر چی یاد میگیریم تغییری در ما ایجاد نمیشود؟
قبل از شروع پروژه پیاز این فیلم آموزشی را با دقت نگاه کنید:
اگر میخواهید در اینباره بیشتر بخوانید، اینجا را کلیک کنید
تلاش ۷۸ روزه – گزارشهای هفتگی من از یادگیری زبان انگلیسی
در این بخش مجموعهی گزارشهای هفتگی مرا میتوانید بخوانید:
گزارش هفتهی اول (۱۲ تا ۲۰ دیماه): مثل مونگولها شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردم! – بدون هیچ برنامه ای – تمام شد.
گزارش هفتهی دوم (۲۱ تا ۲۷ دیماه): خیلی خوشحالم – دارم ادامه میدهم و به نظرم میتونم – تمام شد.
گزارش هفتهی سوم (۲۸ دیماه تا ۴ بهمن): میخواهم زبان انگلیسی را قاعدهمندتر یادبگیرم – تمام شد
گزارش هفتهی چهارم (۵ تا ۱۱ بهمن): میدانم ضعیف هستم ولی ادامه میدهم… – تمام شد
گزارش هفتهی پنجم (۱۲ تا ۱۸ بهمن): زبان انگلیسی را باید آهسته یاد گرفت، فشار نیار! – تمام شد
گزارش هفتهی ششم (۱۹ تا ۲۵ بهمن): مطالعه زبان انگلیسی برای من عادت نشده – تمام شد
گزارش هفتهی هفتم (۲۶ بهمن تا ۲ اسفند): یادگیری زبان انگلیسی زمانبره، من آهسته طی می کنم – تمام شد
گزارش هفتهی هشتم (۳ تا ۹ اسفند): هفته هشتم: یادگیری زبان در کمترین شکل ممکن — تمام شد.
گزارش هفتهی نهم (۱۰ تا ۱۶ اسفند): هفته نهم – حداقلترین شکل ممکن – شنیدن ترانه انگلیسی – تمام شد.
گزارش هفتهی دهم (۱۷ تا ۲۳ اسفند): کار خاصی نکردم (چند شنیدن آهنگ) گزارش نمی نویسم.
گزارش هفتهی یازدهم (۲۴ تا ۲۹ اسفند): کار خاصی نکردم (چند شنیدن آهنگ) گزارش نمی نویسم.
نکتهها از یادگیری زبان انگلیسی:
نکته (۱): از طولانی شدن دورهی یادگیری زبان انگلیسی نترس.
آفرین به شما استاد… جواب دندون شکنی بود
من خیلی منفی فکر نمی کنم
سعی می کنم شنیده های رو تحلیل کنموعنچه درسته عمل کنم
چیزی از دست نمیدم
به قول مادرم اگه هر روز جدید کلمه ی جدیدی از آدمها یاد نگیری روزت روز نیس
خیلی بعید است پرسش بنده را تایید فرمایید. با دوستی این را شرط بسته ام (الان کنارم است).
اما مینویسم حداقل خود شما ملاحظه فرمایید
چطور کسی که خود بعضی وقتها (از جمله برنامه زبان) چنین بد عمل می کند می تواند به بقیه برنامه ریزی و هدف گذاری و نظم را بیاموزد؟ خنده دار است. این اعتماد بنفس از کجا می آید
فکر کنم به خاطر «مدل ذهنی عیب یابت» شرط رو باختی. من نظرات بسیار تندتر از این رو هم تایید کردم 😉
یادت باشه ما آدمها همهچیز را اولویتبندی میکنیم، احتمال داره وقتی داری کامنت میگذاری، روزهایی باشه که من از خیر ِ یادگیری زبان گذشته باشم یا بخواهم به خاطر مسائل شخصیای که دارم، اون رو در پایینترین حد ممکن پیش ببرم. (حتی شده یک آهنگ انگلیسی در روز گوش دادن).
از طرفی هم بخشی از حرف میتونه درست باشه، همهی ما ایرادات و ضعفهایی داریم که در اجرا ممکنه وجود داشته باشه.
یکی از آموزشهای ویژه من که به شدت روش تاکید دارم اینه : مدیریت زمان مثل اثر انگشت است. شاید شنیدن این چند دقیقه هم بتونه در انتقال این منظورم بهت کمک کنه.
اما الهام به نظرم موقع پرسیدن «این اعتماد به نفس ازکجا میآید» بهتره از خودت هم بپرسی: آیا الهام جرات داره و طوری خودش رو تربیتکرده که بخشی از ضعفها و عیبهای خودش رو نشون بده؟ یا فقط بلده بر اساس فرهنگ ِ امروزین جامعه، خندهها، خریدهای گرون قیمت، ورزش، اندام قشنگ و… را به نمایش بگذاره؟ اینجا میتونی یه قضاوت درست از کلمه اعتماد به نفس و هم چنین عزت نفس بدست بیاری.
همهی آدمها ضغفها و ناتوانیهایی دارند و تفاوت اینجاست که یک عده جرات نمایشش را ندارند، یک عده مثل من هم نظر بقیه برام مهم نیست. روش کارم را مکتوب و سندسازی میکنم تا بعدا به عنوانی درسی برای خودم و احتمالا بقیه باشه.
حالا در مورد اون کلمهی «خندهدار است» دیگر بماند که تحلیلش نمیکنم…