⌛ کتاب: آیا تو آن گمشده ام هستی؟ ؛ چرا خریدم و چگونه خواندم

قدم زدن در کتابفروشی و ورق زدن کتابهای مختلف، یکی از علایق عجیب من هست که هم احساس ِ آرامش و خوبی پیدا میکنم و هم در لابلای این پرسه زدن های گاه به گاه و طولانی، با موضوعات و مطالبی نو و جدید آشنا می شوم.

من اسم باربارا دی.آنجلس (به انگلیسی: Barbara De Angelis ) را یکی دوسال قبل در گفتگوهایم با یک دوست شنیده بودم، از او و کتابها و نوع فکرش بسیار تعریف میکرد. دیگر منبعی را به خاطر نمی آورم. ماه ها گذشت تا اینکه در نمایشگاه بین المللی کتاب در لابلای کتابهای روانشناسی، موقعی که داشتم بین کتابها پرسه می زدم، چشمم به این کتاب افتاد. از ظاهرش احساس خوبی پیدا نکردم، حس ِ زرد بودن کتاب بهم دست داد، اما نام باربارا در بالای کتاب، به یکباره مرا یاد دوستم و صحبت های او انداخت و از این حسِ بد گذشتم و کتاب را خــریدم.

برای من که مجـرد هستم، کتاب، جذابیتِ دیگری هم بجز کتاب بودنش پیدا کرد 🙂 چندماهی در کتابخانه ام بود، تا اینکه با دختری برای ازدواج آشنا شدم، تازه فهمیدم که انگار آموزش نـدیده ام! دنبال منعبی بود که این کتاب به خاطرم آمد. به ویژه این جمله جذاب ترش می کـرد:

بدانیم چه کسی مناسب ماست و از افـراد نا مناسب اجتناب کنیم.

کتاب آیا تو آن گمشده‌ام هستی؟

شروع به مطالعه اش کردم، و انصافا با هر بخشی که می خواندم لذت می بردم.

باربارا با سادگی هر چه تمام تر توانسته است منظور و مفهوم حرفها و دانش خود را در این کتاب به مخاطب انتقال دهد. سادگی، صراحت، کاربردی و واقعی بودن از جمله مزیت های نوشته های او در این کتاب است. هشیار کردن خواننده پیرامون بحث ازدواج، گویی تمام تلاش نویسنده است.

و جالب اینکه فصل اول با این عنوان شروع می شود: عشق کافی نیست.

من مطالعه این کتاب را متوقف کردم، برای مخاطب خویش این کتاب را خریده و هدیه دادم و قرار شد که باهم بخوانیم. فکر میکنم تجربه خوبی برای دو فرد جوان باشد. هم کتاب میخوانیم، هم گپ می زنیم از نظرات و دنیای فکری همدیگر آشنا می شویم و هم زمان برای شناخت به همدیگر میدهیم. البته شاید هم هیچوقت نتوان کتاب را دو نفـره به پایان برد و در میانه راه، یکی به تصمیم قطعی برای رفتن برسد!

تصویر خانم باربار دی.آنجلس

چند جمله از داخل کتاب

چند جمله از کتاب را نقل میکنم:

بسیاری از ما افـراد نامناسبی را به عنوان شریک زندگی انتخاب می کنیم و در تعجبیم که چرا رابطه خوبی با همسرمان نداریم.

کسی را که برای عشق ورزیدن انتخاب می کنید، به همان اندازه اهمیت دارد که شیوه عشق ورزیدن تان اهمیت دارد.

در صورتی که خلاء عمیقی در وجود خود داشته باشید، هیچ کسی، بدون توجه به اینکه چقدر همدیگر را دوست داشته باشید، قادر نخواهد بود که این خلاء را پر کند.

یکی از کارهایی که این روانشناس حوزه خانواده انجام داده است، ایجاد تمریناتی برای خواننده است تا با هر بحث، خواننده کتاب شروع به تمرین کند و بعد فصل یا بخش بعدی را بخواند. یکی از این تمرین ها، آگهی همسریابی است که به دو شیوه مناسب و نامناسب انجام میشود. انصافا باید این شیوه آموزش او را تحسین کنم. و تلاشی بسیار خوب برای «خودآگاهی ِ فـرد نسبت به الگوهای ذهنی» است.

قصد ندارم گزارشی از همه بخش های کتاب بدهم، اما موضوعات جالبی همچون افسانه های عشقی، دوری از فرد نامناسب، عشق به دلایل نادرست، ویژگی های فرد مناسب، سازگاری از جمله مسایلی است که در این کتاب به آنها پرداخته شده است. ساده روان و کاربردی.

کتابی که من هم اکنون در دست دارم، ترجمه لیلا آزادی و برای انتشاراتی معیار اندیشه است. من هنوز کتاب را تمام نــکرده ام، اما تا اینجا که خوانده ام، مطالعه آن را به دیگران توصیه کرده و می کنم.

معرفی کتابخانه زمان

این کتاب را در بخش «معرفی کتاب‌های گوناگون» سایتم منتشر کرده‌ام که زیرمجموعه‌ی یک آرشیو بزرگ از کتاب‌ها به نام «کتابخانه زمان» است. پیشنهاد می‌کنم برای دیدن همه‌ی مقاله‌ها و کتاب‌های معرفی شده سری به این کتابخانه بزنید:

برای رفتن به کتابخانه زمان کلیک کنید