مهربانو نرگس کلباسی

مهر، بها یا بهانه‌ی عمر نرگس

یکسال از زلزله کرمانشاه گذشت. غمی که بر دامان وطن نشاند و عزیزانِ هموطن ما را از «ما» گرفت. مردم ایران در یک «همدلی ملی» با کمک‌های نقدی و غیرنقدی به کمک کرمانشاه عزیز شتافتند. چند نفر از بزرگان فکری و خیّر کشور، پیش‌قراول این حرکت ملّی شدند و به یاری مردم شتافتند. از این پیش‌روها من اینجا به «نرگس کلباسی» می‌خواهم بپردازم. او را مدت‌هاست می‌شناسم…

.

«ما گفتیم که می‌سازیم و ساختیم»

اولین آشنایی من با نرگس، عنوانی زیبای دکتر رنانی برای آزادی او از زندان هندیان بود با عنوان «نرگس ایرانیان»، من این روزها که در یک ویدیوی کوتاه یک دقیقه‌ای یکساله شدن تلاش‌هایش در خانه‌سازی برای مردم کرمانشاه را با این متن زیبا به گوش ما رساند، من غرق لذت شدم. «ما گفتیم که می‌سازیم و ساختیم» . دکتر رنانی هم در افتتاحیه خانه‌ها بود و از او می‌گوید

.

.

البته من نرگس عزیز را در قالب #یادهست در همان ماه‌های نخستی که به «ما» معرفی شد، تلاش کردم ایشان را به مخاطبان خودم بشناسانم. در لینک زیر می‌توانید مطلبی که درباره‌ی ایشان نوشته شده و مجسمه‌ی زیبایی که برای او ساخته شده است را ببینید و بخوانید:

یادهست نرگس کلباسی

.

من فکر می‌کنم او زنی شایسته برای الگوسازی است. همه‌ی موارد مرتبط با نرگس به مرور تکمیل خواهم کرد.

.

یک سوال: مگر عمر آدمی با ارزش نیست؟

مگر نمی‌گوییم عمر آدمی ارزشمندترین دارایی اوست؟ مگر مدیریت زمان را آموزش نمی‌دهیم تا آدم‌ها آن را برای هرکسی و هرکجایی و هرکاری خرج نکنند؟ پس نرگس یکسال از عمرش را در کرمانشاه برای چه کسی، چه کاری خرج کرده است؟ من از دریچه «سنجش زمان» به او نگاه می‌کنم و صدالبته رشک‌برانگیز بودن شیوه‌ی زیستنش را باید اعتراف کنم.

اگر عمر با ارزش است، مگر عمر و جوانی نرگس ارزشمند نیست؟ چرا باید یکسال تمام در روستاهای محروم کرمانشاه بماند و با کمپین یاران عشق (که در اینستاگرامش اداره می‌کند)، از هموطنانش پول جمع کند و برای زلزله‌زندگان کرمانشاه، خانه‌سازی کند؟ سوالاتی است که شاید بتوان به یک کلمه عظیم که چند هزار سال است وجه‌مشترک میان ما ایرانیان است، بتوان نمایش داد: «مهر».

 

آنچه در اینجا می‌بینیم، او مهرگستر است، حتی برای کودکی نابینا و غریب در هندوستان… اینگونه من با نرگس آشنا شدم.

.

و بعدها او به ایران عزیز برگشت، و در حال ساختن شهری برای کودکان بود به نام «چشم خدا» که زلزله کرمانشاه برنامه‌ها را عوض کرد و به آنجا رفت و در زمان نوشتن این مطلب، او همچنان در کرمانشاه، می‌جنگد و خانه‌سازی می‌کند…

او مهربان است، مهرپرور است و برای انسان‌ها بی‌چشم‌داشت مهرورزی می‌کند. من حامی این مهربانو هستم، حمایت از او، حمایت از دارایی مهم تمدنِ ایرانی ماست: مهر . برگردیم به پرسشی که بالا پرسیدم: مگر عمر آدمی با ارزش نیست؟ من فکر می‌کنم هست، خیلی هم با ارزش است، اما مهر بهانه‌ی خوبی برای خرج کردن آن است و بهای خوبی هم.

.

.

لینک کوتاه و اختصاصی این مطلب:

http://zaman.link/mehrn

برای آدرس‌دهی در شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.